ریشههای موج مهاجرستیزی پس از جنگ ایران-اسرائیل

جنگ 12 روزه ایران با اسرائیل یک جنگ حیثیتی برای جهان اسلام بود، در این جنگ که اسرائیل و امریکا خود را به عنوان «بدماش جهان» به معرفی گرفته بودند به گونهای منسجم، هماهنگ و تحت حمایت همه جانبه امریکا شدیدترین حملات را بر ایران انجام دادند که در ابتدا توانست تعدادی از سران نظامی ایران را هدف گیرند و موازنه را به گونهای وانمود کنند که اسرائیل دست بالاتری دارد و دولت ایران توان دفاعی اش را از دست داده است؛ اما پس از 3 روز درگیری صفحه جدیدی در این جنگ گشوده شد که بیانگر برتری نظامی ایران بود، موشکهای ایران توانست از سامانههای دفاعی پنج لایهای اسرائیل به خصوص سامانه تاد و گنبد آهنین عبور نموده و قلب تلآویو و حیفا را هدف قرار دهند، این جنگ به مدت 12 روز طول کشید که در اخیر امریکا مستقیم وارد عمل شد و با بمباران نقاطی در ایران میخواست که شکست اسرائیل را به نحوی جبران نماید که متقابلا ایران نیز پایگاه نظامیان امریکا را در قطر هدف گرفت و بزرگترین سیستم راداری آن را منهدم ساخت، اما کل قضیه به همینجا ختم نشد، با توجه به اینکه امریکا پیشنهاد آتشبس ارائه کرد و این پیشنهاد توسط جانبین درگیری پذیرفته شد و جنگ تسلیحاتی ختم گردید؛ اما جنگ روانی آن کاملا پا بر جا ماند.
در مدت زمان این جنگ جریان رسانهای وابسته به غرب همچون بیبیسی، اینترنشنل، العربیه فارسی، دویچهوله، ایندیپیندینت و… همواره خوراک رسانهای علیه ایران تهیه و به نشر میسپردند، مثل همیشه که «موشکهای ایران در هوا خنثی شد» یا « تعدادی از این موشکها رهگیری و تعدادی به فلان صحرا و بیابان اصابت کرد» … اگر مروری به نشرات رسانههای فوق الذکر در حین جنگ ایران و اسرائیل داشته باشیم، میبینیم که در کمنتها عموم مردم افغانستان یکدل و همصدا در حمایت از ایران موضعگیری داشتند، موج حمایت افغانها در این جنگ بی سابقه بود، این نشان داد که دو ملت ایران و افغانستان با سرنوشت و فرهنگ مشترک به درک عمیق از ماهیت اهداف استکبار، موضعگیری مشخص و قاطع داشتند، اطاق فکر جریان رسانهای غرب با محاسبه و بر شماری این کمنتها و دیدگاههای حمایتی مردم افغانستان به وحشت افتادند، دریافتند آنگونه که بر پروژه شقاق و نفاق میان دو ملت سرمایه گزاری کرده بودند جواب مثبت دریافت نکردند؛ بلکه این ملتها در سطوح کلان علیه اسکتبار به مثابه یک مشت آهنین عمل کرده و به هرنوع تجاوز شان پاسخ مستحکم و کوبنده خواهند داد، از اینجا بود که پس از آتشبس جنگ تبلیغاتی برای ایجاد شقاق و نفاق میان دو ملت به راه انداختند، وضعیت به گونهای رقم خورد که جریان مهاجرستیز ایران که برخی دانهدرشت های شان معلوم نیست از کدام کشور آب میخورند، همزمان با شروع اخراج مهاجرین افغان از ایران، در صفحات توئیتر و سائر صفحات مجازی کمپاین اخراج مهاجرین به راه انداختند و تعدادی نیز آگاهانه یا نا آگاهانه به آزار و اذیت برخی مهاجرین در ایران پرداختند.
البته که تصمیم به اخراج مهاجرین غیر قانونی از ایران، دو سال پیش توسط مقامات ایران مطرح شده بود؛ در آن زمان مقامات حکومت سرپرست افغانستان مهلت خواسته بودند که به دلیل سرمای زمستان این روند به تأخیر بیافتد؛ که سر انجام در ماه سرطان امسال آغاز گردید و موج سواران مهاجر ستیز همچون هادی کسائی زاده توانستند از این موج به نفع شان بهره ببرند و حساسیتهایی را در طول سیاستهای امریکا و اسرائیل میان ملت ایران و افغانستان بر انگیختند؛ در واقع ایجاد این موج مطابق به پالیسی اسرائیل رقم خورد تا افغانها اینگونه در حمایت از ایران پیشگام نگردند و اگر احیانا درگیری رخ دهد و یا در سطح کلانتر اسرائیل محور مقاومت را تضعیف نماید، صرفا از بر انگیختن چنین احساسات میان دو ملت است، ورنه در اتحاد و اتفاق میان این دو ملت، هیچ منفذ نفوذی نخواهد یافت؛ بنا بر این خوب است که دولت ایران یکبار مهاجر ستیزان را نیز تحت تحقیق و بررسی قرار دهند که ذیل کدام حرکت و پالیسی چنین حساسیت آفرینی نموده و حتی اتهام جاسوسی برای اسرائیل را به افغانها زده اند که با عقل محاسبهگر، بعید است که چنین چیزی اساسا بوده باشد.
اما در این سو، هموطنان ما نیز باید متوجه باشند که در دام پالیسی غرب مبنی بر تشدید شقاق و نفاق میان دو ملت نیافتند، افغانها بیش از شش دهه است که به ایران مهاجرت دارند و همواره در حال رفت و آمد به این کشور اند، دولت و مردم ایران نیز با توجه به اینکه تحت تحریمهای ظالمانه غرب قرار دارند، هر آنچه در توان داشته اند با مهاجران افغان مشترکا تقسیم کرده اند، از کار و کاسبی گرفته تا حضور در مکتبها و دانشگاههای ایران امتیازاتی اند که مهاجرین افغان از آن بهره برده اند، با این حال اخراج مهاجرین غیر قانونی از ایران امر تازهای نیست، به درازای حضور افغانها در ایران اخراج مهاجرین نیز پیشینه داشته است؛ اما چه شده است که امسال اینگونه از آن بزرگنمایی نموده و تا سرحد ایجاد تقابل میان دو ملت این روند را مدیریت مینمایند؟ طبق آمار هم اکنون اگر چند صدهزار مهاجر از ایران اخراج گردیده است، همینطور میلیونها مهاجر دیگر نیز در حال کار اند و زندگی شان را دارند و هیچکس به آنان چیزی نمیگویند؛ اگر چند فردی توسط برخی اتباع ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند این مورد شاکی خصوصی لازم دارد و قطعا اگر دولت این کشور بداند که چه کسی اینگونه اذیت و آزار غیر انسانی را بر افغانها تحمیل نموده است فرد خاطی را مورد بازپرسی و مواخذه قرار خواهند داد؛ لذا خوب است که هموطنان ما نا آگاهانه تحت مدیریت نزاع افگنانه غربیها قرار نگیرند و با بررسی چند بُعدی اوضاع و مسائل، فکری به حال روابط دو ملت داشته باشند که به دفعات فراوان دو ملت باهم تردد و مراوده خواهند داشت و راه گنجشکک را باز بگذارند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع