زمستان مخوف کابل و افزایش قیمت گاز و مواد سوخت
همزمان با فرار رسیدن فصل زمستان و شدت سرما در افغانستان بسیاری از خانوادهها از عدم تأمین مواد سوختی و تولید کننده گرما نگران اند. افزایش قیمت گاز از کیلوی 50 افغانی به 60 افغانی، ذغال تن 12هزار افغانی و محو کامل چوب بلوط از لیست مواد سوختی، چالشهای که در فصل زمستان سر راه شهروندان واقع گردیده است. از جانب دیگر رشد روز افزون نرخ بیکاری و فرار سرمایهگذاران و کار آفرینان از کشور، مزید بر علت شده و شهروندان کابل را در مقابل مخوفترین و سردترین زمستان قرار داده است.
وهاب باشندهی کابل در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری سریع میگوید؛ با فرا رسیدن فصل زمستان و رشد قیمت مواد سوختی دچار سردرگمی در قبال تولید گرما برای خانواده اش شده است او میگوید “چوب قیمت شده، گاز قیمت شده، قبلاً یک کیلو گاز بین ۵۰ تا ۵۵ افغانی بود، حالا به ۶۰ افغانی رسیده است، همین مشکلات است، روزگار ما در این روزها تلخکام است.”
خدیجه که سالهای قبل شوهرش را در حملات انتحاری از دست داده است و خودش سرپرست این خانواده است، نیز از افزایش بهای مواد سوخت شاکی است و میگوید “کار و بار نیست زمستان هم رسید، یعنی قیامت مردم غریب رسیده، گاز هم قیمت شده و ممکن که در روزهای آینده بیشتر افزایش یابد، چوب خو اصلاً خریده نمیشود، نمیدانم سرمای زمستان به فامیلمان اجازه زنده بودن را خواهد داد یا نه.”
پیش از این نیز برخی از باشندههای کابل در صحبت با خبرگزاری سریع از افزایش بهای چوب سوخت شکایت کرده و گفته بودند که امسال بهای یک خروار چوب بلوط بین ۱۳ تا ۱۴ هزار افغانی رسیده است.
علی، باشندهی شهر کابل در پیوند به افزایش نرخ منابع تولید گرما و مواد سوخت میگوید: “مردم از نگاه مواد سوخت بسیار زیاد به مشکل مواجه هستند، مسئولین دولت فعلی آوردن چوب سوخت را از کوهها ممنوع قرار دادهاند، قبلاً یک خروار چوب به ۶ هزار افغانی بود و حالا به ۱۲،۰۰۰ افغانی رسیده، یک کیلو گاز مایع به ۵۰ افغانی فروخته میشد، اما حالا به ۶۰ افغانی رسیده، بیشتر مردم به دلیل ناداری نمیتوانند که برای کودکانشان مواد سوخت تهیه کرده و خانههای شان را گرم کنند.”
با این حال، صدای مردم فقیر و بی سرپرست افغان همواره یکی از چالشهای جامعه افغانستان محسوب میگردد، کمکهایی که از نهادهای خیریه خارجی برای مردم سرازیر میگردد در فقدان شفافیت به افراد و اشخاصی توزیع میگردد که از توان خرید کافی برخوردار اند، اشخاص و خانوادههایی که مستحق واقعی اند به دلیل عدم ارتباط با وکلای گذر و نهادهای کمک رسان، عمدتا از دریافت کمک محروم اند؛ بنا بر این بر دولت لازم است که جهت توزیع عادلانه کمکهای بین المللی بر نهادهای توزیع کننده داخلی و خارجی نظارت کافی داشته باشند تا این کمکها در دسترس خانوادههای مستحق و بی سرپرست قرار گیرند.
نبود سیستمهای نظارتی بر توزیع کمکها و کنترل قیمت بازار همواره یکی از مشکلاتی بوده است که سر راه مردم فقیر این سرزمین واقع گردیده است؛ انتظار میرود که مسئولین حکومت با نظرداشت رشد روز افزون فقر و بیکاری نظارت جدی و واقع بینانه از وضعیت مردم فقیر وطن داشته باشند و تسهیلاتی را برای زنده ماندن افراد بی بضاعت، فقیر و بی سرپرست فراهم کنند که آنان در سرمای زمستان قربانی نگردند.