سالروز شهادت سید عارف حسین حسینی، بیداری ملت پاکستان علیه استبداد

شهید سید عارف حسین حسینی از روحانیون برجستهی پاراچنار پاکستان بود که عمر خویش را در راه کسب علم، مبارزه با استعمار فکری و دفاع از ارزشهای اسلامی سپری کرد. او شخصیتی متعهد و شجاع بود که بهعنوان مدافع مکتب اهلبیت(ع) و سدی محکم در برابر تهاجم فرهنگی و عقیدتی دشمنان اسلام ایستادگی کرد. استعمارگران خارجی و حکومتهای مستبد داخلی، او را تهدیدی جدی میدانستند و همواره در پی حذف فیزیکی و فکری این چهرهی انقلابی بودند.
پس از استقلال پاکستان از هند، این کشور با بحرانهای متعدد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روبهرو شد. ریشهی این مشکلات را میتوان در عدم وجود زیرساختهای فکری سالم و دوری از معیارهای دینی اصیل جستجو کرد. این ضعفها باعث شد پاکستان بهتدریج به صحنهی تاختوتاز فرهنگهای بیگانه تبدیل شود. غرب سرمایهداری و شرق سوسیالیستی با تبلیغ روابط آزاد جنسی، بیحجابی، مواد مخدر و برنامههای ضد دینی، بهویژه از طریق رسانههای داخلی، اذهان عمومی را علیه اسلام و ارزشهای ملی-مذهبی تحریک کردند.
در چنین شرایط حساسی، ظهور شخصیتی مانند شهید حسینی بهعنوان موهبتی الهی برای جامعهی مسلمان پاکستان تلقی میشد. حضور ایشان در عرصهی سیاسی-فرهنگی، زنگ خطری برای استعمارگران و حکومتهای وابسته بود. سرانجام، دشمنان با همدستی عوامل داخلی، این عالم مجاهد را در راه دفاع از اسلام و مردم مظلوم پاکستان به شهادت رساندند.
شهید حسینی در شامگاه ۱۳ اسد ۱۳۶۷ (مطابق با ۴ اگوست ۱۹۸۸) از زادگاه خود، پاراچنار، به پیشاور رفت و شب را در مدرسهی علمیهی دارالمعارف گذراند. بنا بود صبح روز بعد (۱۴ اسد) برای یک مصاحبهی مطبوعاتی و سخنرانی عمومی به لاهور سفر کند تا دربارهی مسائل مهم سیاسی کشور صحبت کند. مردم از شهرهای مختلف گرد هم آمده بودند تا صدای رهبر خود را بشنوند.
صبح جمعه، پس از اقامهی نماز و هنگام تجدید وضو در طبقهی دوم مدرسه، توسط تروریستهای ناشناس با سلاح صدادار هدف گلوله قرار گرفت. یکی از شاهدان عینی میگوید:
«هنوز متوجه نشده بودم چه اتفاقی افتاده است. وقتی نزدیک شدم تا به ایشان کمک کنم، دیدم گلولههایی سمی به سینه و صورتش اصابت کرده است.»
طلاب و فرزندان شهید به سرعت خود را به بالین او رساندند، اما پزشکان تأیید کردند که گلولهها اثر خود را گذاشته و قلب تپندهی این مرد خدا از حرکت ایستاده است. روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست تا در کنار اجداد طاهرینش آرام گیرد.
خبر شهادت او همچون صاعقهای بر مردم پاکستان فرود آمد. شهر پیشاور در ماتم فرو رفت و مردم با چشمانی گریان به خیابانها ریختند. پیکر پاک شهید به دارالمعارف منتقل شد و عزاداران تا صبح روز بعد بر او نوحه سرایی کردند.
«ملت عزیز! من به فرزندی چنین پدری مباهات میکنم. تا زمانی که امام خمینی(ره)، رهبر بزرگ جهان اسلام، زنده است، ما یتیم نیستیم.»
هیئتی بلندپایه از ایران برای شرکت در مراسم وارد شد و پیکر شهید با حضور شخصیتهای علمی، سیاسی و نظامی، بر دوش مردم تا پارک جناح تشییع شد. پس از نماز میت به امامت آیتالله جنتی، پیکر او با هلیکوپتر به زادگاهش، پاراچنار، منتقل شد.
در پاراچنار، پرچمهای سیاه بر بامها بهپا خاست و مردم شب را به سوگواری پرداختند. صبح روز بعد، پیکر شهید در میان انبوه جمعیت به زادگاه اصلیاش، پیوار، منتقل و در کنار آرامگاه یکی از اجدادش به خاک سپرده شد.
امروز، مردم پاراچنار با الهام از آرمانهای شهید حسینی، در برابر استکبار و استعمار ایستادهاند. آنها مبارزترین مردم پاکستان هستند که هرگز در برابر ستم تسلیم نشدهاند. شهید حسینی هرچند در خاک آرمیده، اما اندیشههایش در دلهای مشتاقان حق زنده است و یارانش سنگر او را خالی نگذاشتهاند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع
لینک کوتاه