سفر دوم عاصم منیر به امریکا شکلگیری نظم جدید منطقهای

در حالی که افکار عمومی جهانی بر بحرانهای آشکار در غزه و اوکراین تمرکز دارد، تحرکات دیپلماتیک و امنیتی در سطح منطقهای حاکی از شکلگیری تدریجی یک نظم جدید است. سفر همزمان وزرای دفاع و خارجه ترکیه به پاکستان، اگرچه در ظاهر یک رویداد دوجانبه است، اما در بطن خود حامل پیامهایی عمیق از بازتعریف نقشهای منطقهای، صفبندی جدید قدرتها و تلاش برای شکلگیری ائتلافهای موازی و غیرغربی در دل نظم جهانی در حال گذار است. آیا این نظم در موازات نظم غرب خواهد بود یا در کنار نظم رشدگیر بریکس قرار خواهد گرفت. مسایل دیگر در میان این زدوبند ها چیست؟ آیا می توان آن ها را در میان گیرودارها و بدهبستانهای کنونی شناسایی کرد؟
سیزده تحول بههمپیوسته در دو ماه گذشته
سیزده در عنعنات و محاسبات مردمی عدد بسیار نحس پنداشته می شود، حتی در کشورهای متمدن جهان که به این باورهای پریلوژیک یا الوژیک باورمند نیستند، عدد سیزده نحس است و در ساختمانها منزل سیزدهم ندارند. در دو ماه جون و جولای امسال سیزده اتفاق افتاده است که می توانند نشانۀ از نحس بودن وضعیت باشند و یا نحسی بیاورند.
- تشدید جنگ اوکراین و تقابل روسیه با ناتو (حمله به عمق استراتیژیک روسیه با تهدیدهای لفظی و کنایههای سیاسی ترامپ علیه پوتین)
- اظهارات بیطرفی مقامات استرالیا در جنگ (احتمالی) آمریکا و چین
- نشست بریکس در ریودوژانیروی برازیل
- نشست سازمان همکاری شانگهای در چین
- جنگ دوازده روزه ایران-اسرائیل و اعلان آتشبس توسط امریکا
- سفر بنیامین نتانیاهو به ایالات متحده و امکان آتشبس موقت در غزه
- سفر جنرال عاصم منیر به امریکا
- سفر همزمان وزرای خارجه و دفاع ترکیه به پاکستان
- خلع سلاح تدریجی کردها در سوریه، عراق و ترکیه
- رفع تحریمها و بازگشت سوریه به محور عربی
- صدور حکم جلب رهبر طالبان و قاضیالقضات آنان توسط دیوان بینالمللی کیفری
- عودت مهاجرین افغان از پاکستان، ایران و تاجیکستان
- به رسمیت شناسی حکومت سرپرست افغانستان توسط روسیه و چراغ سبز آلمان و کشورهای دیگر
این سیزده رویداد اگرچه در مناطق و سطوح مختلفی جریان دارند، اما همه حول سه محور کلیدی میچرخند: بازتنظیم نظم خاورمیانه، رقابتهای جهانی قدرت و خلأ رهبری در کشورهای اسلامی، ترکیه در صدد بازیابی اقتداری همچون اقتدار دوران امپراتوری عثمانی است، البته با این تفاوت که کشورهای عربی را از این میان بیرون میکشد و پاکستان نیز با توجه به اهمیت اش برای امریکا و چین در صدد تثبیت جایگاه منطقوی است.
تغییر اولویتها در نظم جهانی
خروج تدریجی آمریکا از جنگهای طولانی در خاورمیانه، توجه بیشتر واشنگتن به مهار چین در شرق آسیا، و همچنین ناتوانی اتحادیه اروپا در شکلدهی به یک سیاست خارجی منسجم، فضا را برای بازیگران میانهقدرت همچون ترکیه و پاکستان باز کرده است، در همین راستا، آنچه هماکنون در حال شکلگیری است، تلاش مشترک این دو کشور برای طراحی یک محور ژئوپلیتیکی- امنیتی مستقل در جهان اسلام است. که بیشتر به آینده آسیب پذیرشان پس از پایان جنگ ایران و اسرائیل نگاه دوخته است.
نگاه ترکیه و پاکستان
ترکیه: به دنبال تثبیت نقش خود به عنوان رهبر ائتلافهای مسلمانِ غیرعربی و تقویت نفوذ در آسیای میانه، قفقاز و جنوب آسیاست.
پاکستان: در تلاش برای بیرون آمدن از انزوای ژئوپلیتیکی، کاهش وابستگی به چین و عربستان، و یافتن جایگاهی فعال در تحولات افغانستان، ایران و آسیای میانه است، سفر دو وزیر کلیدی ترکیه به پاکستان، نه فقط پیامی به طالبان، بلکه هشدار نرمی به بازیگران منطقهای و جهانی نیز دارد که گویا “ترکیه و پاکستان آمادهاند تا در غیاب غرب، خلأ را پُر کنند.”
افغانستان در آستانه فصل جدید
صدور حکم جلب رهبران طالبان توسط دادهگاه بین المللی کیفری، علاوه بر مشروعیتزدایی از حاکمیت سرپرست در افغانستان، فضا را برای گفتوگوهای تازه درباره آینده افغانستان فراهم کرده است. نقش ترکیه به عنوان کشوری با روابط گسترده با افغانها و پاکستان به عنوان کشوری که شناخت عمیق از افغانستان و حکومت آن دارد، میتواند بستر یک فرآیند جدید میانجیگری منطقهای و حتی جهانی را فراهم سازد، در این چارچوب، افغانستان دیگر صرفاً یک پرونده امنیتی نیست، بلکه نقطه تلاقی استراتژیهای منطقهای شده است.
آیا نظم جدیدی در راه است؟
نشانهها حاکی از آن است که ترکیه و پاکستان، با تکیه بر مشترکات فرهنگی، دینی و امنیتی، در حال پایهگذاری محور جدیدی در دل جهان اسلاماند. این محور، برخلاف محورهای سنتی عربی یا غربی، ممکن است حامل نوعی نظم بومی- اوراسیایی باشد که افغانستان نیز در آن نقش کلیدی میتواند داشته باشد. برای فعالان، اندیشمندان و نهادهای سیاسی در کشورهای منطقه، درک این الگوهای در حال شکلگیری حیاتی است؛ چرا که غفلت از این تحولات، ممکن است به منزله حذف از معادلات آینده باشد. در شرایط کنونی، ایجاد نشستها، وبینارها و تحلیلهای چندجانبه میان نخبگان فکری، دانشگاهی و سیاسی منطقه (از آسیای میانه تا خاورمیانه و جنوب آسیا) میتواند راه را برای مشارکت آگاهانه در نظم نوین جهانی باز و اوضاع منطقه به گونهای مدیریت گردد که ثبات و توسعه اقتصادی در اولویت باشد.
نویسنده: عبدالاحمد اوریا