سقوط دولت سوریه؛ تیغ دولبه برسرنوشت رژیم اسرائیل

چنانچه به یاد داریم که دقیقا پس از اعلام آتش بس میان حزب الله و رژیم اسرائیل حملات تحریر الشام بر بخش‌هایی از خاک سوریه آغاز و به مدت دو هفته کنترل کامل این کشور را به دست گرفت. پیش از این حمله، اسرائیل به بشار اسد هشدار داده بود که انتقام سخت خواهد گرفت؛ زیرا حکومت بشار اسد به اکمالات حزب الله توسط جمهوری اسلامی ایران از طریق خاک سوریه اجازه داده بود؛ علاوه بر آن اسرائیل ادعای مرزی با سوریه دارد مناطقی همچون بلندی‌های جولان به سمت خاک سوریه را میخواهد به خاک خود ملحق کند؛ از جانب دیگر در زمان جنگ با حزب الله، اسرائیل چندین بار بخش‌هایی از خاک سوریه و زیرساخت‌های این کشور را بمباران کرد و حتی کنسولگری ایران و دیپلمات‌های این کشور را نیز هدف گرفت. پیش از این که سوریه تحت تصرف نیروهای تحریرالشام در بیاید تسلیحات شیمیایی این کشور توسط اسرائیل بمباران و از بین برده شد، بلندی های جولان نیز هم اکنون توسط اسرائیل حکومت نظامی اعلام شده است.

به دلیل نفوذ گسترده حوزه مقاومت در سوریه و شاهراه اکمالاتی حماس و حزب الله از این مسیر، برای اسرائیل سنگین و هزینه‌بر بود که جریان مقاومت این خطوط را در اختیار داشته باشند.

علاوه بر آن، ترکیه که رویای شکل‌گیری پان ترکیسم را در سر می‌پروراند و همینطور بخش‌هایی از خاک سوریه را میخواهد به خاک خود مدغم کند، تنها راه تحقق این امر را در تقویت مخالفین دولت سوریه عملی می‌پنداشت؛ بنا بر این از هیچ تلاش در زمینه رشد گروههای مخالف دولت سوریه دریغ نکرد، دولت ترکیه به دلیل روابط تنگاتنگ سیاسی-تجاری با اسرائیل و توافق بر سر تقسیم اراضی سوریه همواره در مورد کنترل و حمایت از نیروهای مخالف دولت سوریه مشترکا نقش ایفا می‌کردند و هر نوع اکمالات و تجهیزات نظامی را در اختیار آنان می‌گذاشت.

اوکراین نیز بنا بر دشمنی و جنگ که با روسیه دارد فرصت را مغتنم شمرد و در یک برنامه طویل المدت مخالفین دولت سوریه را تحت آموزش‌های مسلکی و معیاری قرار داد، این آموزش‌ها شامل استفاده از پهپادها، سلاح‌ها و تجهیزات کمپیوتری و انواع تانک و بالگرد بود، علاوه بر آن مستشاران نظامی اوکراین دوشادوش تحریر الشام در خاک سوریه جضور داشت و جنگ را از نزدیک تحت نظارت و کنترل داشتند؛ بنا بر این روسیه که تحت کنترل محور مقاومت و بلوک شرق قرار داشت، برای پکت غرب که ترکیه، اسرائیل، اوکراین و امریکا می‌باشند سنگین تمام می‌شد. لذا حضور پایگاه نظامی روسیه در خاک سوریه یکی از اهدافی بود که اوکراین باید آن را هدف می‌گرفت و همین امر نیز محقق شد؛ بنا بر این، ظاهرا پکت غرب در این برنامه توانست به اهداف اش نائل آمده و محور مقاومت و روسیه را در خاک سوریه عقب بزند؛ اما اکنون که سوریه تحت کنترل افراطی‌ترین گروهها قرار گرفته است آیا توان مدیریت آنان را خواهند داشت؟ با توجه به معضل فلسطین و اسرائیل چگونه می‌توانند که این گروهها را در بیخ گوش اسرائیل خاموش نگهداشته و قضیه فلسطین را از دید آنان لاپوشانی کنند؟

با جمع این موارد به نظر می‌رسد که صفحه جدیدی از بازی‌های سیاسی میان شرق و غرب در خاورمیانه باز شده است، به نظر می‌رسد که محور مقاومت در صدد برقراری روابط با تحریرالشام بر سر مسئله فلسطین و اسرائیل پیش قدم خواهند شد و روسیه نیز در پشت صحنه از این طرح حمایت خواهد کرد. آنچه که مسلم است عملکرد این گروهها در سوریه طی هفته‌ها و ماههای آینده است که آیا سیل جهادگرایان اسلامی را به سمت فلسطین در نبر با اسرائیل سوق خواهد داد و یا به هدف گسترش جغرافیا به سمت عراق و کشورهای اسلامی رسوخ خواهند کرد؟ بنا بر این به نظر می‌رسد که در یک فرایند غیر قابل کنترل این گروهها تیر شان به سمت اسرائیل نشانه خواهد رفت؛ زیرا آرمان فلسطین و توجه کشورهای اسلامی به این امر تعداد قابل توجه از این گروهها را ترغیب در جهاد با یهود خواهد کرد.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a3632b
دکمه بازگشت به بالا