سیاستهای متناقض نهادهای امریکا؛ حمایت همزمان از مقاومت و طالبان
سه سال از سقوط کابل میگذرد طی این مدت افغانستان با فراز و نشیبهای گوناگون مواجه شد. بلوکه شدن سرمایه ملی، کاهش چشمگیر کمکهای خارجی، پراکنده شدن آلات نظامی افغانستان به کشورهای همسایه، سیل مهاجرت و رشد فقر از عواملی بود که افغانستان پسا سقوط در پی خروج غیر مسئولانه امریکا با آن مواجه شد. از سوی دیگر حکومت سرپرست آنچه را که تحت عنوان «خیر ملت» به مقرره و اجرا گذاشت، مسدود کردن مکتبهای دخترانه بالاتر از صنف ششم، وضع محدودیتهای شغلی زنان، منع زنان از پارکهای تفریحی و مسافرت بدون محرم، انحصار قدرت بصورت تکحزبی، قتلهای مرموز شهروندان و وضع محدودیت شدید بر آزادی بیان، پدیدههایی اند که از منظر حکومت خیر ملت در آن نهفته است و از منظر مردم، قیوداتی اند که آزادی فطری آنان را به حصر کشیده است.
موارد یاد شده که از دو سو رنج و محنت آن بر دوش مردم افغانستان است ناشی از خروج غیر مسئولانه امریکا و ایجاد خلأ قدرت توسط اشرف غنی قلمداد میگردد. با این حال اکنون که سه سال از سقوط کابل میگذرد امریکا هنوز پالیسی یک پهلو و شفاف در قبال افغانستان ندارد. از جهتی که ببینیم این کشور هفتهی چهل میلیون دالر به حکومت سرپرست افغانستان تحویل میدهد دیدارهای پنهان و آشکار با نمایندگان این حکومت انجام میدهند و گفتگوهایی در مورد کنترل داعش و القاعده میان طرفین جریان دارد ولی در سیاستهای اعلامی اش ساز مخالفت سر میدهد و هرازگاهی تهدید داعش و القاعده را از خاک افغانستان به زبان می آورند و مانع رسمیت یافتن حکومت سرپرست میباشند.
مجلس نمایندگان امریکا در حمایت از احمد مسعود:
اخیرا مایکل مککال شخصیت قدرتمند مجلس سنای امریکا در حمایت از احمد مسعود گفت: «طالبان هر گونه پیشرفت در زمینه حقوق بشر در افغانستان را از بین برده است.» او اضافه کرد که «مشتاقانه» منتظر شنیدن صحبتهای احمد مسعود برای رهایی مردمش از دست طالبان است. صحبتهای تند قدرتمندترین فرد جمهوریخواه در حمایت از مسعود بیانگر بی نظمی و دیدگاههای پراکنده سیاسیون امریکا در قبال افغانستان است. مایکل مک کال در صحبتهایش گفته بود که دیر مدت با احمد مسعود در ارتباط است، او از احمد مسعود به عنوان نماینده مشروع مردم اش یاد کرده بود و آمادگی اش در حمایت از این جریان سیاسی افغان را اعلام کرده بود. از صحبتهای مککال چنین بر می آید که او نه تنها از احمد مسعود اعلام حمایت کرد؛ بلکه علیه حکومت سرپرست افغانستان موضع تند و سخت اتخاذ کرد و آن را «تروریستی» خواند. هرچند دیدار مسعود و مککال به صورت مجازی انجام شد؛ ولی احتمالا که پس لرزههای آن در کوتاه مدت وضعیت سیاسی افغانستان را دچار تغییر خواهد کرد.
کاخ سفید و CIA در تعامل با حکومت سرپرست:
سران سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (CIA)، به طور پراکنده با نمایندگان حکومت سرپرست در قطر دیدار می کنند و در ارتباط با القاعده و داعش اطلاعات رد و بدل می کنند، مجلس نمایندگان امریکا این حکومت را تروریستی عنوان می کند. از سوی دیگر، کاخ سفید و نمایندگان دولت امریکا ذیل چارچوب سازمان ملل و پیشنهاد سینرلی اغلو ارزیاب سازمان ملل، در حال تدارک طرحی برای تعامل با حکومت سرپرست هستند. چگونه می توان این چند رفتاری را توجیه کرد؟ بهترین توجیه در این زمینه سر درگمی سیاست خارجی امریکا در قبال وضعیت افغانستان میباشد.
حمایت امریکا از روند وین:
محور دیگری که میتواند موجه سر درگمی امریکا در قبال افغانستان باشد، انتخاب نادرست مجلس نمایندگان این کشور در معرفی روند وین به عنوان یک محور مورد حمایت است. چنانچه آشکار و هویدا است که روند وین توانسته است فقط عده کمی از مخالفان حکومت سرپرست را زیر چتر خود گرد هم آورد. یکی از انتقاداتی که به روند وین وارد است، این است که هر ساله چهره های تکراری و سطح پایین در آن گرد هم می آیند و هنوز این روند نتوانسته است هیچ عملکرد چشم گیری داشته باشد. چهره های مهمی مانند عبدالرشید دوستم، عبدالرسول سیاف، حنیف اتمر، معصوم استانکزی، کریم خلیلی و دیگر مهره های مطرح سیاسی افغانستان حاضر به حضور در این نشست نشده اند. چرا که به اعتقاد آنان نشست های وین را جبهه متحد ملی با دستور کار مشخصی قبضه کرده است و به دیگران فرصت ابراز نظر نمیدهند.
با این حال، قطعنامه مجلس نمایندگان امریکا نشان داد که روند وین یک روند امریکایی است. در قطعنامه ذکر شده است که این روند با حمایت یک نهاد امریکایی شکل گرفت. اعلام حمایت آشکار مجلس نمایندگان امریکا از روند وین به منزله بی اثر ساختن این روند نزد مردم افغانستان و کشورهای منطقه است. مردم افغانستان و کشورهای منطقه هرگز حاضر نخواهند شد که از یک روند آمریکایی حمایت کنند.
نتیجه گیری:
با تمام آنچه که در یادداشت فوق ذکر گردید؛ چنین به نظر میرسد که افغانستان آبستن تحولات جدید است، نهادهای امریکایی در قبال وضعیت افغانستان دچار خطای استراتژیک گردیده اند؛ چنانچه خطای استراتژیک آنان در خروج سراسیمه از افغانستان بیست سال زحمات و دستاوردهای مردم افغانستان را به باد داد، باتوجه به دیدگاههای متناقض امریکایی ها در قبال افغانستان این بار نیز در پی سیاست نادرست این کشور، احتمال آغاز هرج و مرج و بی ثباتی سیاسی در کشور قابل پیش بینی است؛ احتمالا علت چنین رویکردهای متناقض و دو پهلوی امریکا، تن ندادن حکومت سرپرست به برخی از پیشنهادات امریکا است و از سوی دیگر گرایش حکومت سرپرست افغانستان به سمت بلوک شرق از جمله چین و روسیه، امریکا را واداشته است تا همزمان ارتباط با حکومت سرپرست را حفظ کرده و جبهه مقاومت را نیز به عنوان آلترناتیف حاکمیت موجود حمایت کنند.
لینک کوتاه