شکست مذاکرات افغانستان و پاکستان؛ سایه سنگین بیثباتی بر منطقه

دور دوم گفتوگوهای صلح میان پاکستان و حکومت افغانستان در استانبول، پس از چند روز مذاکرات فشرده، سرانجام بینتیجه پایان یافت. احتمال میرود که دو طرف دوباره وارد درگیری و تنشهای ناخواسته شوند. این مذاکرات که با میانجیگری ترکیه و پشتیبانی قطر برگزار شد، قرار بود نقطه عطفی در مسیر کاهش تنش میان دو همسایه باشد، اما با بنبست کامل در موضوعات کلیدی، به صحنهای از اختلافات عمیق و بیاعتمادی متقابل تبدیل شد.
از ابتدای چیدمان میز مذاکرات، چنین به نظر میرسید که ترکیه جانب پاکستان را خواهد گرفت و پیشبینی بنبست نیز قابل انتظار بود. با این حال، هنوز مقامات رسمی مذاکرهکننده و کشورهای میانجی درباره علت شکست مذاکرات توضیحی ارائه نکردهاند. دادههای برخی رسانهها حکایت میکنند که گویا پاکستان از طالبان خواسته است گروه «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) را به خاک افغانستان دعوت کرده و از آنان حمایت نماید. چنین خواستهای حتی موجب تعجب کشور قطر شده است. افزون بر آن، طرف افغانستان از پاکستان خواسته بود مانع پرواز پهپادهای امریکایی از خاک پاکستان بر فراز افغانستان شود، که ابتدا هیئت پاکستانی آن را پذیرفت، اما پس از تماس تلیفونی با فردی نامعلوم، این خواسته نیز رد شد.
ناکامی این نشست نه تنها یک شکست دیپلماتیک است، بلکه زنگ خطری برای آینده امنیت و ثبات کشورهای منطقه نیز محسوب میشود. دو کشور که طی ماههای اخیر بارها در مرزهای مشترک با تبادل آتش، کشته و زخمی داشتهاند، اکنون در نقطهای قرار گرفتهاند که هر تصمیم شتابزده و ناپخته میتواند منطقه را وارد بحرانهای پیچیدهتر کند و هر دو کشور را از نظر انسانی و اقتصادی متضرر سازد.
در ظاهر، محور اصلی گفتوگوها مهار حملات تحریک طالبان پاکستان و جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان علیه منافع پاکستان بود، که کابل خود را متعهد به اجرای آن ساخته بود. اسلامآباد مدعی است گروههای مسلح پاکستانی از خاک افغانستان برای سازماندهی حملات مرزی استفاده میکنند، در حالی که کابل تأکید دارد که حکومت طالبان در امور داخلی پاکستان دخالتی ندارد و اسلامآباد باید مشکلات امنیتی خود را از طریق گفتوگو با مخالفان داخلیاش حل کند. همین مسئله باعث شد دو طرف برای حل آن به مذاکرات روی بیاورند.
اما در عمق، این اختلاف تنها مسأله امنیتی نیست، بلکه مسأله تاریخی خط دیورند را نیز شامل میشود. افغانستان هنوز این مرز را به رسمیت نمیشناسد و آن را خطی فرضی میداند، اما پاکستان آن را مرز رسمی خود میپندارد و بیم دارد که گروه TTP در همپیمانی با افغانستان، بخشهایی از خاک پاکستان را جدا سازد. دیدگاههای متفاوت دو کشور نسبت به حاکمیت ملی و رقابتهای نفوذ منطقهای، سایهای سنگین بر روند مذاکرات افکنده است. همین اختلاف، هر گفتوگویی را از مسیر همکاری سازنده به میدان اتهام و بیاعتمادی کشانده است.
تجربه دو دهه گذشته نشان داده است که هیچ کشوری در این منطقه از بیاعتمادی و دشمنی طولانیمدت سود نبرده است. هر بار که روابط کابل و اسلامآباد تیره شده، موج تازهای از ناامنی، فقر و مهاجرت آغاز شده است. بستهشدن گذرگاههای مرزی چون اسپینبولدک یا تورخم، نه تنها ضربهای به تجارت و اقتصاد دو کشور وارد کرده، بلکه هزاران خانواده مرزنشین را از منابع درآمدی روزانه محروم ساخته است.
اگر این روند ادامه یابد، خطر فروپاشی هرگونه همکاری اقتصادی و امنیتی میان دو کشور و سایر کشورهای منطقه محتمل است و ضررهای جبرانناپذیری بر منطقه تحمیل خواهد شد. جنگ میان دو کشور، هرچند در ابتدا ممکن است محدود و سطحی جلوه کند، اما بهسرعت به بحرانی منطقهای تبدیل خواهد شد که مهار آن از توان طرفین خارج است. در چنین شرایطی، هر دو کشور بیش از هر زمان دیگری به بلوغ سیاسی و درک واقعگرایانه منافع ملی نیاز دارند تا جنگی آغاز نشود که پایان آن تنها از طریق مذاکره ممکن است. لذا بهتر است کشورهای منطقه اکنون وارد عمل شوند و پیش از آغاز جنگ، گفتوگوها را آغاز کنند.
یکی از نگرانیهای مهم پس از شکست مذاکرات، زمینهسازی برای ورود قدرتهای خارجی غربی به عنوان میانجی است. تجربه نشان داده است که هرگاه کشورهای منطقه از حل اختلافات خود ناتوان باشند، زمینه برای حضور بازیگران فرامنطقهای، به ویژه ایالات متحده، فراهم میشود. واشنگتن طی ماههای اخیر بارها بر «لزوم نظارت بر وضعیت امنیتی در مرزهای افغانستان و پاکستان» تأکید کرده است، سخنی که بسیاری آن را مقدمهای برای بازگشت تدریجی نفوذ آمریکا در معادلات منطقهای میدانند و احتمال شعلهور ساختن آتش در منطقه تحت سیاستهای پنهان این کشور وجود دارد.
ورود واشنگتن به عنوان میانجی، در ظاهر اقدامی برای صلح به نظر میرسد، اما در واقع، بحران را پیچیدهتر میکند؛ زیرا هر میانجی غربی اهداف و منافع خاص خود را دنبال میکند، که به معنای وابستگی بیشتر و استقلال کمتر کشورهای منطقه است. اگر اسلامآباد و کابل نتوانند به تفاهم درونمنطقهای برسند، عملاً دروازه دخالت آمریکا در منطقه باز خواهد شد که پیامدهای آن مدیریتناپذیر خواهد بود.
با وجود فضای مأیوسکننده کنونی، هنوز راه دیپلماسی بسته نشده است. اجلاس آینده سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در تهران میتواند فرصتی برای بازسازی اعتماد و آغاز گفتوگوهای غیررسمی میان هیئتهای دو کشور باشد. نشست اکو، فراتر از یک گردهمایی اقتصادی، میتواند بستر گفتوگوی سیاسی میان کشورهای عضو شود. پاکستان و حکومت طالبان اگر عقلانیت سیاسی را بر احساسات غلبه دهند، میتوانند از ظرفیت این نشست برای کاهش تنشها و آغاز فصل جدید همکاری بهرهمند شوند.
همزمان، کشورهای اثرگذار منطقه مانند ایران، چین و روسیه نیز باید این تنش را جدی بگیرند. این کشورها، به دلیل روابط حسنه و نفوذ سیاسی در هر دو کشور، میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از وخامت اوضاع و بازگرداندن گفتوگوها به مسیر سازنده ایفا کنند. استفاده از دیپلماسی چندجانبه و گفتوگوهای امنیتی منطقهای، راهی برای حفظ ثبات و جلوگیری از مداخله بازیگران فرامنطقهای است.
در شرایط کنونی، رسیدن به تفاهم میان اسلامآباد و کابل نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی است. بیثباتی در هر یک از دو کشور، مستقیماً به دیگری سرایت میکند. جنگ و خصومت، دشمن مشترک مردم افغانستان و پاکستان است، در حالی که ثبات و همکاری، تنها راه نجات هردو کشور و کشورهای منطقه از چرخه خشونت و فقر است.
اگر دو طرف با درک این واقعیت، مسیر گفتوگو و تعامل را برگزینند، نهتنها از زیانهای سیاسی و اقتصادی جنگ جلوگیری خواهند کرد، بلکه زمینه را برای همکاریهای منطقهای، تجارت آزاد و توسعه زیرساختها فراهم خواهند کرد. در غیر این صورت، درگیری تازه نه تنها مرزها، بلکه آینده نسلهای هر دو کشور را نیز متأثر خواهد کرد. مذاکرات استانبول گرچه بینتیجه پایان یافت، اما پیام روشنی داشت: هیچ بدیلی برای صلح و تفاهم وجود ندارد.
هرچه تنشها افزایش یابد، فرصتهای توسعه، ثبات و رفاه نیز کاهش مییابد. اکنون زمان آن است که رهبران هر دو کشور با شجاعت سیاسی و عقلانیت دیپلماتیک، به جای دامن زدن به اختلافات تاریخی، بر اشتراکات فرهنگی، دینی و اقتصادی تکیه کنند. آینده منطقه در گرو انتخاب امروز اسلامآباد و کابل است: ادامه خصومت و مداخله بیگانگان، یا گشودن دروازه همکاری و صلح پایدار. تصمیم با آنان است، اما پیامد آن، دامنگیر همه در منطقه خواهد بود.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

