لزوم رعایت حقوق زنان در چارچوب آموزههای اسلامی

درک صحیح از آموزههای دینی، ضرورتی انکارناپذیر برای تبیین حقوق مدنی و اجتماعی زنان در جامعه اسلامی است. متأسفانه گاه برداشتهای نادرست از متون دینی، بهجای آنکه راهگشای تحقق عدالت اجتماعی باشند، به ابزاری برای توجیه نابرابریها تبدیل میشوند. در این میان، حقوق زنان و حضور فعال آنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی، از چالشبرانگیزترین مسائل جوامع اسلامی، بهویژه افغانستان معاصر، به شمار میرود. این موضوع در شرایط کنونی با حساسیت بیشتری دنبال میشود، چرا که زنان نهتنها نیمی از پیکره جامعه، بلکه محور تربیت نسل آینده و پیشرفت همهجانبه کشور هستند.
چالشهای فرهنگی و اجتماعی
فرهنگ و آداب و رسوم، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری روابط اجتماعی، اقتصادی و حتی قوانین مرتبط با زنان ایفا میکنند. متأسفانه، برخی سنتهای نادرست در افغانستان، که نه ریشه در عقلانیت دارند و نه در شریعت اسلام، به موانعی بزرگ در مسیر رشد و مشارکت زنان تبدیل شدهاند. این سنتها گاه چنان در باورهای عمومی ریشه دوانیدهاند که حتی تحصیل، کار و حضور اجتماعی زنان را با محدودیتهای شدید مواجه کردهاند. در مناطق روستایی که سطح آگاهی پایینتر است، این مشکلات با شدت بیشتری مشاهده میشود.
ساختارهای قبیلهای و مردسالارانه در افغانستان، حقوق اساسی زنان را نادیده گرفته و تبعیضهای جنسیتی را در عرصههای مختلف ترویج میدهند. این در حالی است که اسلام بهصراحت هرگونه تبعیض میان زن و مرد را نفی کرده و بر کرامت انسانی هر دو جنس تأکید دارد. وظیفه عالمان دینی، روشنفکران و رسانههاست که با اصلاح این نگرشهای تحجرگرایانه، زمینه را برای تحقق عدالت جنسیتی فراهم کنند.
راهکارهای تحقق حقوق زنان
۱. آموزش و آگاهیبخشی:
– تغییر نگرشهای سنتی نیازمند برنامهریزی بلندمدت آموزشی برای زنان و مردان است.
– ترویج تفسیرهای صحیح دینی که بر حقوق زنان تأکید دارند، میتواند از افراطگرایی و تفریط جلوگیری کند.
۲. حمایت از آزادیهای مشروع:
– اسلام نه زن را در حصار خانه محبوس میکند و نه آزادی بیقیدوبند را تجویز مینماید. بلکه بر حضور فعال و متعهدانه زنان در عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تأکید دارد.
– باید میان آزادی مشروع و بیبندوباری تمایز قائل شد و از حقوقی که اسلام برای زنان قائل شده، دفاع کرد.
۳. تقویت مشارکت سیاسی و اجتماعی:
– تاریخ اسلام گواهی میدهد که زنان همواره در تحولات اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی نقش داشتهاند. نمونههایی مانند حضرت خدیجه (س) که با سرمایهگذاری در راه اسلام، نقشی کلیدی ایفا کرد، یا سمیه (س) که با استقامت بینظیر خود، الگویی از مقاومت شد، نشاندهنده جایگاه رفیع زنان در اسلام است.
– قرآن نیز با تمجید از ملکه سبا (بلقیس)، بر هوشمندی و توانایی زنان در مدیریت و تصمیمگیری تأکید میکند.
۴. تأمین امنیت و عدالت اجتماعی:
– بدون امنیت جانی، روانی و مالی، حضور زنان در عرصههای مختلف امکانپذیر نخواهد بود.
– حکومت و مردم باید در کنار هم، زمینه را برای تحقق عدالت اجتماعی فراهم کنند. محروم کردن دختران از تحصیل، بازداشت خودسرانه زنان و نقض حقوق اولیه آنان، نهتنها خلاف شرع است، بلکه جامعه را از پیشرفت بازمیدارد.
نتیجهگیری
اگر افغانستان خواهان توسعه و ثبات پایدار است، باید به نقش کلیدی زنان در تمامی عرصهها توجه کند. تحقق عدالت اجتماعی، مستلزم بازنگری در قوانین، اصلاح سنتهای نادرست و ترویج آموزههای اصیل اسلامی است که کرامت و حقوق زنان را به رسمیت میشناسد. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود افغانستان به سمت آیندهای روشن و عادلانه گام بردارد.
“وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ” (سوره توبه، آیه ۷۱)
مردان و زنان باایمان، یار و یاور یکدیگرند.
نویسنده: نیلاب قادری