علامه بلخی؛ مبارزی از جنس نور با ایدهی دفع استبداد
امروز مصادف است با سالگرد شهادت شاعر و مبارز بی بدیل، علامه سید اسماعیل بلخی، در مورد زندگینامه، تحصیلات، سفرها و مبارزات این شخصیت انقلابی و استبداد ستیز نوشته ها و مقالات زیادی در سایتها و مجلات علمی وجود دارد که لازم نیست در این نوشته به آن بپردازیم.
آنچه که بلخی را محبوب القلوب ساخته و از سایر علما و شعرا متمایز میسازد ایستادگی او در برابر ظلم و بی عدالتی است و اشعار استبداد ستیزانهی این شخصیت معاصر است که شخصیت او را در تاریخ افغانستان به الگو مبدل کرده است.
بلخی از ترقی و پیشرفت جهان به وجد بود و از عقب ماندگی و توسعه نیافتگی افغانستان در رنج، از دیدگاه علامه بلخی، تبعیض نژادها و فخر فروشی اقوام گوناگون بر یکدیگر، عامل جنگ خانگی و خانمان سوز است که رگهای حیات را دریک جامعه میتواند قطع کند و پیکر واحد و منسجم یک ملت را از هم بگسلاند. دیگران بر علم و دانش خویش میبالند، ولی در جامعه در حال ستیز، به جای علم دانش بر قومیت خویش مباهات میکنند.
از دیگر ویژگی های بارز تفکر علامه، تفکر دردمندی وی است؛ خطبه هایش برخواسته از درد دینی و اجتماعی او است. بلخی واقعیتهای جامعه را به خوبی درک کرده و با زبانی انتقادی و ادبی به صورت طنز، اوضاع اسفبار سیاسی و اجتماعی افغانستان را در برابر پیشرفت سریع جهان ترسیم کرده است. تعصب نژادی و مذهبی نیز از جمله مواردی است که شهید بلخی را رنج می داد.
ملل بر علم می نازند و ما را
تفاخر جز به مشت استخوان نیست
بلخی مبارزات مستمر قلمی اش را بر علیه استبداد و بی عدالتی داد و زمانی که زندانی اش کردند، مبارزات قلمی را کم اثر جلوه داد و مردم را به انقلاب خونین دعوت کرد در آنجا که میگوید
جوانان، در قلم، رمز شفا نیست
دوای درد استبداد، خون است
ز خون بنویس بر دیوار ظالم
که آخِر، سیل این بنیاد، خون است
بلخی معتقد است که ایستادگی در برابر حاکمان جابر و ظالم از وظایف تک تک اعضای جامعه است، او با الگوگیری از رشادتها و فداکاریهای امام حسین با قلم و قدم و فداکاری، تهداب روحیه انقلابی را در افغانستان پیریزی کرد و تا امروز، آزادگان افغانستان با الهامگیری از اشعار و رفتار انقلابی او اهداف اصلاح گرایانه و انقلابی را میپیمایند.