عودت مهاجرین؛ کمبود جا و مکان در کابل و کلان شهرها

این روزها شهرهای هرات و کابل با موجی از عودت کنندهها مواجه گردیده است که هر کدام در کوچه و پس کوچههای این شهرهای بزرگ دنبال یافتن جا و مکان برای بود و باش هستند، عودت کنندهها هر کدام در دنیایی از سرگردانی با شهرهای نا آشنا و مردم کمتر مأنوس دچار شدهاند که به نحوی احساس سرخوردگی و بیگانگی دارند، هر کدام از آنان دهههاست که در ایران زیستهاند و نوعی از فرهنگ و مراودات مردمی این کشور بر آنان تأثیر گذاشته است، اشخاصی هستند که حداقل دو نسل در ایران سپری کردهاند؛ اما اکنون که خود را در وطن آبایی مشاهده میکنند، در کمال ناباوری در اینجا احساس دوگانگی دارند، اما با این هم چشم امید به تداوم حیات عزتمندانه دارند و دنبال خانه و مکان در این شهرها میگردند، هر چند عودت کنندگان در بسیاری از شهرهای کشور همین وضعیت را دارند؛ اما هرات به دلیل نقطه مرزی و کابل نیز به دلیل ارائه خدمات جامع اداری و مزیت پایتخت بودنش بیشترین آمار عودت کنندگان را در خود جا دادهاند، با این حال، جا و مکان در این شهرها برایشان یافت نمیگردد، شهر پر است از نفوس و خانهها، لبریز از زن و کودک پیر و جوانی که در عالم سرگردانی و واماندگی پرسه میزنند.
افزایش مضاعف کرایه خانه:
با وجودی که انتظار میرود مالکان اماکن و خانهها، در وضعیت نا بسامان کنونی کرایه و اجاره را ارزانتر نمایند؛ اما متاسفانه نه تنها چنین نشده؛ بلکه دو برابر گردیده است، هرچند خصلت بازار تجارت آزاد همین است که در صورت تعدد متقاضی، تاجرین نرخ عرضه را افزایش میدهند، اما هماکنون با وجودی که حکومت اسلامی حاکم است و قرار است قوانین اسلامی در این سرزمین تطبیق گردد؛ اما میراث بازار آزاد از دوران حکومت پیشین تا کنون بر بازار و معاملات اماکن افغانستان حکمرانی میکند، حکومت سیستم شفاف و واضح بر کنترل بازار آزاد ندارد، صرفا در موارد احتکار و بعضا کالاهای تولیدی و وارداتی که نرخ خرید مشخص دارند بر اساس سیستم فیصدی نظارتهای جزئی دارد؛ اما بخش معاملات کاملا فاقد نظارت است و قوانین مشخصی نیز در این زمینه وجود ندارد؛ بلکه آرا و نظرات مالکان اماکن تعیین کننده وضعیت معاملات در این بازار است؛ به دلیل فقدان قانون مشخص و نرخنامه در این زمینه، تاجران املاک از این وضعیت سوء استفادههای هنگفتی نموده و بازار را تک رأی و منحصر ساختهاند و در این زمینه خلأ قانونی و خلأ نظارت کاملا مشهود است، بنابراین در وضعیتی که عودت کنندگان نیازمند دستگیری و کمک رسانیاند نه تنها که صاحبان املاک چنین حسی را ندارند؛ بلکه عودت کننده را به چشم شکار تجارتی نگریسته و از مجبوریت و نا بلدی آنان سوءاستفاده میکنند؛ لذا انتظار میرود که در این روزهای سخت، حکومت بیش از هر چیز دیگر به نظارت و کنترل در این زمینه توجه نموده و نرخ اماکن را با معیارهای چند ماه قبل برگردانند، با وجودی که قوانین مشخص در این زمینه وجود ندارد، اما میشود که با صدور بخشنامه، نرخ نامههایی را تعیین کرد که مالکان مکلف به رعایت آن گردند؛ تنها در چنین حالت است که از هرج و مرج در بازار معاملات کاسته شده و هر فرد نمیتواند نرخهای سلیقهای بر ملکیتهایشان وضع نموده و عودت کنندگان نیز نفسهای راحتی خواهند کشید، مورد یاد شده صرفا برای عودت کنندگانی است که از توان اقتصادی لازم بهرهمندند و حداقل میتوانند چند صباحی جا و مکان کرایه نموده، سرپناه برای خانواده شان تأمین نمایند و مخارجشان را نیز برابر سازند؛ اما در این میان کسانی نیز هستند که نه تنها توان پرداخت کرایه خانه ندارند؛ بلکه در زمینه آب و غذا و نیازهای ابتدایی زندگی نیز دچار مشقت و سختیهای زیادی اند.
فعال شدن نهادهای امداد رسان مردمی:
برای این عده هموطنان لازم است که نهادهای مردمی کمک رسان فعال گردد که دارای جا و مکان مشخصی باشند و یا سر چوکها چادر و خیمه برپا نموده و کمک مردمی را جمع آوری نمایند؛ نهادهای خیلی فعال حتی دم دروازه خانههای مردمی باید بروند و مطابق به لیست و حسابدهی شفاف از خانوادهها هر آنچه که از آرد و برنج و روغن در توان دارند یاری نمایند؛ مردم افغانستان عمدتا سخاوتمند هستند و در چنین روزها انگیزه یاری و کمک رسانی دارند، به شرط اینکه این نهادها تحت همکاری و نظارت حکومت فعالیت را روی دست گیرند که اعتماد از دست رفته مردم نیز ترمیم گردد، پیش از این نهادهای اینچنینی که توسط اشخاص سودجو به راه افتاده بود، اعتماد شکنی کردند و همان ذهنیت بیاعتمادی در نزد مردم کماکان زنده است؛ وقتیکه حکومت و مردم مشترکا پا پیش بگذارند و رسانهها در باز نشر و تحت پوشش قرار دادن سهم ارزنده ایفا نماید، یقینا که بیش از هر زمان دیگر مفید واقع خواهد شد، از این رو عودت مهاجرین اکنون نه اولش است و نه آخرش و این وضعیت تا زمستان پیش رو دوام خواهد یافت، خوب است که از اکنون تدابیر روی دست گرفته شود تا شاهد فاجعه انسانی پیش چشمان خود نباشیم.
نویسنده: شکیب احمد سروش
لینک کوتاه