فراغت یا هرجومرج؟ نگاهی به بحران تربیت در نظام آموزشی افغانستان

امروز در ولایتهای شرقی افغانستان، یا به اصطلاح عام در مناطق موسوم به “سیر” یا “گرمسیر”، روز فراغت مکاتب پسرانه تجلیل شد. اما آنچه در این مراسم به چشم آمد، فاصلهای زیاد با اهداف واقعی تعلیم و تربیه داشت.
اکثر فارغان لباسهایی به تن داشتند که با رنگها و خاکها آلوده شده بود، بینظم، فریادزن، و رفتارهایی ناشایسته داشتند که انسان را به حیرت وامیدارد: این نتیجهی تعلیم است یا پارکینگ موتر؟ آنها در رنگهای جشن “هولی” هندوها غرق بودند و از مکتب تا خانه، محیط اطراف خود را به میدان هرجومرج مبدل کرده بودند.
اگر تعلیم تنها تکرار مضامین، حفظ فورمولها، و عبور از امتحانها باشد، بدون اینکه شخصیت، اخلاق، تربیت و ارزشهای انسانی را منتقل کند، این تعلیم نیست، بلکه تلفکردن وقت است. هدف اصلی آموزش، ساختن انسان است، نه فقط انباشتن معلومات.
وضعیت این پسران ما را به این پرسش میرساند: “اگر اینها چنین بینظم، بیاخلاق و دور از رفتار انسانیاند، پس در کدام بخش از تعلیم نمره گرفتهاند؟”
در کشورهای پیشرفته، فراغت از مکتب نماد افتخار، ادب، اخلاق، و حس عمیق مسئولیت است. در جاپان، فنلاند، آلمان و دیگر کشورها، شاگردان از روز اول تا روز فراغت، با نظم، مسئولیتپذیری و احترام تربیت میشوند. در آنجا، فراغت فقط گرفتن سند نیست، بلکه نمایش انسانیت است.
اگر حکومت فعلی، به نام “تعلیمات شرعی”، درهای تعلیم را بهروی دختران ببندد، اما چنین پسرانی بیاخلاق، بیهدف و بدون تربیت فارغ شوند، این خود توهین به روح تعلیم است.
حکومت بهجای دختران، باید درهای تعلیم را بر روی پسرانی میبست که بدون هیچ ارزش انسانی و اجتماعی از مکتب فارغ میشوند!
آموزش باید به اصلاح درون تمرکز کند، نه فقط به ظاهر. جامعهای که از جنگ، بیعدالتی، تعصب و خشونت رنج میبرد، نیاز به نسلی دارد که وجدان، احساس، اخلاق و مسئولیت داشته باشد – نه اینکه پشت رنگها و فریادها، انسانی بیریشه، بیمسئولیت و بیهدف پنهان باشد.
ما باید بدانیم که تعلیم تنها “فراغت” نیست، بلکه یک “فهم” است. فارغی که نه خود را بشناسد، نه مسئولیتش را، و نه جامعه را، ختم کتابها برایش هیچ دستاوردی نیست.
بیایید به تعلیم دوباره نگاه کنیم — تعلیم پیام ساختن انسان است، نه نمایش رنگهای شخصی و هیاهو.
نویسنده: ببرک سائل