فرایند حکمرانی حکومت سرپرست و راههای تقویت نظام

پس از سقوط جمهوریت، وضعیت افغانستان به گونهی دیگری متحول شد، وقتیکه نیروهای حاکم زمام قدرت را به دست گرفتند بانکها ورشکسته و نظم اقتصادی بهم ریخت، مردم روزها و هفتهها برای گرفتن پول شان در صفوف بانک منتظر میماندند؛ اما به دلیل کمبود پول دست خالی بر میگشتند، فرار مغزها و موج جدید مهاجرت به کشورهای منطقه و جهان آغاز گردید، دستاوردهای بیست ساله فرو پاشید. نظام حقوقی که طی سالهای طولانی برایش کار شده و زحمت کشیده شده بود از میان رفت و سیستمهای دفاعی و ملکی که مجهز با تکنولوژی روز بنا نهاده شده بود نیز از کار افتاد.
در حال حاضر کمکهای انکشافی قطع شده و بسیاری از سرمایهداران نیز، به دلیل تعزیرات و عدم ثبات اقتصادی، سرمایههای شان را به خارج از کشور انتقال داده اند، هر سرمایه دار کوشش میکند هرچه زودتر سرمایههای خود را از داخل افغانستان بیرون کند و در خارج سرمایهگذاری کند چون ثبات سیاسی و اقتصادی شکل نگرفته و سرمایه گذاران از این بابت نگران اند. معضل مهاجرت اقتصادی زمانی قابل حل است که شیوه حکومتداری تغییر کند، نیروهای حاکم دیگران را نیز شامل حکومت کنند تا توازن و عدالت شکل گرفته و افغانها اعتماد کنند که پول خود را در داخل افغانستان سرمایه گذاری کنند.
با وجودی که تامین امنیت نسبت به دولت پیشین بهتر است؛ اما کمبود شغل و در آمد باعث دلسردی مردم از وطن شده و مجبور به ترک کشور میشوند، امنیت در نبود اقتصاد نمیتواند چالشهای جامعه را حل کند؛ زیرا پدیدهی فقر انسان را به سمت بسیاری از اموری میکشاند که اقدامات ضد امنیتی یکی از آن است.
برای جلوگیری از موج مهاجرت میبایست قراردادهای بزرگ اقتصادی با کشورهای توسعه یافته منعقد گردد، در حال حاضر به دلیل عدم مشروعیت، کشورها نمیتوانند برای استخراج معادن و امور زیربنایی بصورت وسیع با افغانستان کنونی وارد تعامل شوند؛ زیرا معادن و منابع طبیعی متعلق به ملت افغانستان است و حکومت به دلیل ترکیب تکحزبی و تکقومی نمایندگی از تمام اقشار و نفوس این سرزمین نمیکند، به همین اساس قرار دادی هم که قرار باشد منعقد میان دو شخصیت حقوقی که عبارت از دولتها باشند منعقد میگردد؛ بنا بر این حاکمیت کنونی هنوز شخصیت حقوقی نیافته که کشورها در پیمانه وسیع عقد قرارداد نمایند.
ضریب امید به آینده در میان مردم افغانستان کاهش یافته و به دلیل انحصار قدرت، حس تعلق به وطن نیز از ضمیر شهروندان رخت بربسته است. تنها راهی که میتواند عرق ملی را تقویت و مردم را به وطن دلگرم سازد ایجاد حکومت فراگیر و همهشمول است که بدون بجای ترس و هراس از حاکمیت به آن دلبستگی و احساس تعلق نمایند، وقتیکه حاکمان بر سکوی عدالت تکیه میزنند و ملت خود را در آئینه حکومت میبینند، آنگاه برای حفظ و بقای چنین حکومت هرنوع تلاش خواهند کرد.
افزایش فقر و بیکاری باعث میگردد که مردم افغانستان برای تامین نفقه خانواده جذب گروههای تروریستی همچون داعش گردند که همه روزه در این وطن خون جاری میسازد، در نبود کار و گسترش ابعاد فقر، استخبارات بیگانه همواره از ملت سو استفاده خواهد کرد و از آنان در راستای اقدامات ضد امنیتی بهرهبرداری خواهند کرد؛ بنا بر این برای دورنمای بهتر از آینده افغانستان خوب است که در راستای تشکیل دولت ملی گامهای اساسی برداشته شود و مملکت از این وضعیت بلاتکلیفی رهایی یابد.
لینک کوتاه