قلم در زنجیر مزدوری؛ سنگر خیانت نویسندگان کرایهای

در عصری که آزادی بیان تنها روی کاغذ باقی مانده و گفتن حقیقت قربانی میطلبد، شماری از کسانی که خود را نویسنده مینامند، شرافت قلمشان را به بهای اندک فروختهاند. اینها همان نویسندگان کرایهایاند که به خاطر پول، منافع سیاسی و امتیازات شخصی مینویسند، نه بر بنیاد واقعیتها، دردها و حقایق.
شاعر میگوید:
“ایمان دې ښه راته معلوم دی
د غلامۍ مورچل نه مه کوه ډزونه”
این شعر فریادیست به سوی آن نویسندگانی که نه از وجدان خویش، بلکه از سنگر غلامی مینویسند. آنان که با اشارهی حاکمان، مافیاییها یا بیگانگان قلم میزنند، نشان میدهند که ایمان، وجدان و مسئولیت انسانیشان را در بازار معامله از دست دادهاند.
نویسندگان کرایهای کسانیاند که در برابر ظلم زورمندان، فساد جنگسالاران و پلیدی سیاسی سکوت اختیار میکنند، اما برای ستایش آنان مقالههای بلند مینویسند. اینان واقعیتها را پنهان، به دروغ چهره میبخشند و درد مردم را به پول میفروشند.
وظیفه نویسنده این نیست که چهرهی ظالم را رنگآمیزی کند، بلکه این است که صدای مظلوم باشد. نوشتن باید بر بنیاد حقیقت و عدالت باشد، نه بر میز پول.
نویسندگان کرایهای نه تنها قلم خود را میفروشند، بلکه وجدان جامعه را نیز میدزدند. آنان مرتکب جنایتی بزرگ در برابر تاریخ، نسل و آینده میشوند. این اشخاص اگر امروز ظاهراً مورد احترام باشند، فردا در دادگاه تاریخ، سیهروی خواهند بود.
:
قلم وسیلهی روشنی و تغییر است، نه ابزار غلامی و مزدوری. کسی که برای حقیقت و ارزشهای انسانی مینویسد، هرچند محروم باشد، وجدان زمان خواهد ماند. اما نویسندگان کرایهای، هرچقدر هم که کتاب بنویسند، تاریخ آنان را از زاویهی خیانت به یاد خواهد آورد.
نویسنده: ببرک سائل