قیام عاشورا و درسهای آموزنده برای امروز بشریت

هرچه زمان بیشتر میگذرد و قرنها از دوران انقلاب امام حسین (ع) سپری میگردد، نیاز بشریت به درسها و آموزههای این مکتب الهی بیشتر میگردد، آموزههای اصیل و بنیادین دین مقدس اسلام که گرهگشای بشریت امروزی است بصورت کلی و چکیده وار و عصارهای آن در کتاب مقدس بیان شده است؛ عملیاتی سازی و پیاده نمودن آن در زندگی، کار انبیا و اولیا الهی است که این مبارزه در میدان عمل از زمان پیامبر گرامی اسلام شروع و بر حسب مکلفیت و نیازهای زمان توسط امامان و بزرگان دین ادامه یافته است، یکی از بزرگانی که برای احیای دین و نهادینه سازی ارزشهای اسلامی قیام کرد، حضرت امام حسین (ع) بود، این شخصیت بزرگوار و مکتبساز درست زمانی که متوجه شد دین بازیچه و ابزار تداوم و بقای لهو و لعب عدهای جاهل و توجیهگر حاکمیت میراثی خاندان اموی میگردد، پا پیش گذاشت و برای ارشاد و هدایت مسلمانان و حاکمان آن روز، در رأس یزید بن معاویه راهی مرکزیت خلافت گردید و با عزم راسخ کمر بست که مستبدان آن روز یا هدایت میگردند و یا اینکه با ریختن خون خویش بنیاد این حکومت را بر میاندازد.
یکی از اهداف والای امام حسین (ع) در این حرکت، احیای اسلام ناب محمدی بود، اسلام خالصی که پیامبر و علی (ع) برای آن شمشیر زدند و در احیای آن از جان مایه گذاشتند، یزید بن معاویه دین را بازیچه هوی و هوسهای نفسانی ساخته بودند و کرسی رسول الله را به محل لهو و لعب مبدل ساخته بود، اینجا بود که امام متوجه گردید که دین در حال تضعیف شدن است و اگر در این راستا اقدام نکند درخت نوپای اسلام رشد و نمو نمییابد این جملهای که در آخرین لحظات میفرمایند، درست در حالتیکه از دعوت نا امید میگردد و متوجه میشود که هیچ گوش شنوایی نیست، آنگاه فقط رویارویی و صف آرایی در میدان نبرد را راه حل میداند و میفرمایند: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی» اگر دین محمد(ص) جز با خون من استوار نمیماند، پس ای شمشیرها مرا دریابید.»
در زمان حکومت یزید بدعت و تحریفات در جامعه اسلامی اوج یافته بود، شهرت طلبی، زراندوزی، رشوه سیاسی در بدل مقام دولتی و… به عرف و رویه عادی تبدیل شده بود، امام حسین (ع) در واقع طلایهدار مبارزه با بدعتها و تحریفات بود. میمونبازی، کبوتر بازی، عشرت طلبی، فسق و فجور توسط یزید رونق یافته بود، در چنین وضعیت باید امام حسینی میبود که با تمام کاستیها و عدم امکانات در راستای اصلاح جامعه اسلامی گام بر میداشت؛ زیرا جامعه منحرف گردیده بود و باید قربانی وجود میداشت تا مردم را به اصل اش برگرداند و با ریختاندن خون اش قلبهای کور مردم را باز نماید که این قربانی را حضرت حسین به جان خرید و باعث زنده نگهداشتن درخت اسلام شد. مسئله امر به معروف و نهی از منکر یکی از آموزههای اصیل دین مقدس اسلام است که در قرآن به کرات در مورد آن یاد آوری گردیده است، امام حسین (ع) حرکت کرد و در این حرکت اصلاحی اش مسیر به مسیر مردم را از ماهیت حرکت اش آگاه ساخت و شالودههای امر به معروف و نهی از منکر را برای شان گوشزد کرد، آن حضرت در نامهای که به برادرش محمد حنفیه مینویسد به وضوح یاد آور میگردد که حرکت وی اصلاحی و به هدف نهادینه ساختن امر به معروف و نهی از منکر و عملکرد به سیرهای جدش رسول الله و پدرش علی بن ابیطالب (ع) است چنانچه متن عربی آن بدین مضمون در کتب معتبر تاریخی موجود است: « اني لم اخرج اشرا و لا بطـرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي (ص) اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي و ابي علي ابن ابي طالب» مردم دنیا بدانند که من یک آدم جاه طلب ، مقام طلب ، اخلالگر ، مفسد و ظالم نیستم ، من چنین هدفهائی ندارم . قیام من ، قیام اصلاح طلبی است . قیام کردم ، خروج کردم برای اینکه میخواهم امت جد خودم را اصلاح کنم . من میخواهم امر به معروف و نهی از منکر بکنم .
در مکتب امام حسین (ع) ایستادگی در برابر ظلم و ستم و احقاق حق امر ستوده و الزامی است که عموم پیروان مکتب اش را بدان توصیه میکند، در منطقه مکتب امام حسین (ع) سکوت در برابر ظلم، همراهی با ظالم است، فداکاری برای آزادی، عزت و دین ارزشمند است و انسان در تنهاترین و دشوارترین دوران هم باید طرفدار حق باشد، بر اساس همین منطق بود که قیام عاشورا بر اساس ظلمستیزی و احقاق حق مظلومان شکل گرفت. امام حسین (ع) تربیت یافته دامان پیامبر و خاندان وحی بود، رسول گرامی اسلام امام حسین (ع) را همواره میبوسید و جگر گوشه اش میپنداشت شخص پیامبر گرامی اسلام در منطق قرآن رحمت للعالمین است، چنانچه در قرآن مجیدمیفرمایند:«وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» و پیامبر اسلام خطاب به مسلمین میفرمایند: « حسین منی و انا من حسین» حسین از من است و من از حسین، و در جای دیگری میفرمایند هرکس حسین را آزرده کند مرا آزرده است و کسی که مرا بیازارد خدا را آزرده است، وقتیکه رحمت للعالمین چنین سفارشاتی در مورد حضرت حسین (ع) دارد هیچ جای تردید نیست که قاتلان آن حضرت طرد شدهای رسول الله و در مسیر انحراف بوده اند و شبهه آفرینانی که در این مورد تحریفات و تحلیلهای نفسانی ارائه میدهند در واقع با روح و جوهره الوهیت بیگانه اند و هر اقدامی را با مقیاس سود و زیان مادی میسنجند؛ اما مکتب امام حسین (ع) خالص شده با جوهر الهی است و پیروان آن نیز همانند اصحاب 72 تن باید خالص و ناب باشند تا جوهره آن را دریافته و حق را از باطل تشخیص دهند.
لینک کوتاه