قیام مردم کابل علیه انگلیس؛ درس عبرت به متجاوزین

دوازدهم سنبله سال 1258 بود که مردم کابل علیه قوای انگلیس قیام کردند و با دستان خالی سفارت این کشور را در کابل تصرف و به آتش کشیدند، در همین قیام بسیاری از مردم کابل توسط عساکر انگلیس به شهادت رسیدند و تداوم موج قیام کنندگان دامنه پیشرویهای مردم را تقویه و منجر به تصرف سفارت انگلیس و به آتش کشیدن آن توسط مردم خشمگین کابل گردید، کمزوری امیر شیرعلی خان و نفهمی پسرش محمد یعقوب خان باعث گردید که حاکمیت وقت در برابر انگلیس سر خم کرده و معاهده گندمک توسط محمد یعقوب با انگلیسها به امضا برسد، اما واقعیت این است که حاکمیتهای افغانستان در فرایند تاریخ هر سستی و خیانتی را که مرتکب شده اند، مردم افغانستان برای حفظ وطن آن را به نحوی جبران کرده اند، اگر تاریخ افغانستان مرور گردد، این مردم بوده اند که همواره سپر محافظتی حکومتها در برابر متجاوزین بوده اند، برعکس، حکومتها هیچ وقت نتوانسته اند که در ناملایمات و تحولات از مردم محافظت کنند، هرباری که اشتباه، سستی و خیانت از حکومتهای افغانستان سر زده و یا در برابر قدرتهای استعمارگر کم آورده اند، مردم با دستان خالی علیه استعمارگران وارد مبارزه شده اند، شهر کهنه کابل تاریخ زنده ای از مبارزات ضد استعماری است از کو چه های اطراف بالاحصار کابل که زمانی مقر شاهان و مرکز فرمانروایی سلطنتی بود غریو آزادی خواهان بلند میشد و با خون آزادی خواهان رنگین میگردید. در دومین قیام مردم کابل علیه دم و دستگاه سفارت انگلیس در جوار کاخ سلطنتی سه هزار کابلی هم آغوش خاک و خون گردیده بود، دستگاه استعماری انگلیس در بدل این جان نثاری آن قلعه را آتش زد .
امیر شیر علی خان که کار نامههایش شامل تاسیس اولین اردوی منظم، تشکیل کابینه، نشر اولین اخبار بنام شمس النهار، تاسیس مسافر خانهها در فاصلههای میان کابل و ولایات، تاسیس نظام پُستی (داک خانه ) و ضدیت با استعمارگران انگلیس بود به اثر بد عهد ی روسها در سپردن اسلحه، عدم پابندی به تعهدات حمایت سیاسی و مالی از افغانستان و هجوم اردوی انگلیس مجبور به ترک کابل شد و به امید موهوم کمک قوای نظامی روسیه مستقر در ازبکستان بسوی بلخ رفت اما با جواب رد جنرال کوفیان قوماندان قوای روسیه در ازبکستان مو اجه شد و در شهر مزار جان داد .پسر بی کفایت اش محمد یعقوب جانشین پدر شد . او که داماد سردار یحیی خان جاسوس انگلیس بود حاضر شد به اثر مشوره و تاکید خسرش به پیشواز قوای متجاوز انگلیس به گندمک جلال آباد برود و با خفت حاضر شود زیر یک خیمه با نماینده انگلیس با حضور داشت سردار یحیی خان معاهده گندمک را امضاء کند.
این حرکت در زمان بازی استخباراتی روسیه تزاری و انگلستان در پهنای گستردهای از ایران تا ترکستان چینی و از دامنههای قفقاز تا ریگستانهای سند بود، امیر شیرعلیخان خواسته بود در این رقابت بتواند حمایت روسها را به دست آورده و برای استقلال کشور کاری بکند اما جور آمد روسیه و انگلیس در اروپا امیر شیرعلی خان را به قربانی گرفت و افغانستان برای بار دوم پامال نظامیهای بریتانیا گردید ،پس از امضای معاهده گندمک سر لویس کیانوری در ۲۴ جولای سال ۱۸۷۹ با یک دسته از نظامیان و سیاسیون در بالا حصار کابل در کنار قصر سلطنتی جایگزین شد، او اختیارات مالی و معاشات عساکر افغانی را به دست گرفت، با چنین وضعیت هم در بازارهای کابل نظامیهای افغان با شمشیرهای برهنه بر علیه سلطه انگلیس مردم را به قیام دعوت میکردند، تاریخ سوم سپتمبر سال ۱۸۷۹ نظامیها با ۶۰ هزار کابلیهای ملکی قیام را آغاز کردند . قیام کنندگان به جانب سفارت انگلیس حرکت نمودند که به اثر تیراندازی محافظین انگلیس چندین تن به شهادت رسید. جوش و خروش آزادیخواهی با خونهای ریخته شده درهم آمیخت، مبارزین با زینههای سیار بر فراز بام سفارت بالا شدند و با جنگ مشت و یخن قطعات انگلیس را نابود کرده کیاوناری را با ۱۲۳ تن از اعضای سفارت به قتل رسانده سفارت را طعمه آتش ساختند .
خبر این قیام پیروزمند لندن و سمله (مقر اقامت ویسرای انگلیس در هند) را به لرزه آورد، امر سوق قطعات نظامی به صوب کابل صادر شد دو لوای پیاده و یک لوای سواره تحت قومانده رابرتس، با عبور از کوتل شتر گردن به لوگر ریختند و به جانب کابل مارش کردند، لارد لیتن از سمله فرمان داده بود ” کابل سرتاپا بسوزد “رابرتس دلیل حمله بر کابل را برای امیر محمد یعقوب خان چنین گفته بود: “برای اطمینان شخص والا حضرت و احیای صلح و نظم در پایتخت والا حضرت ” .رابرتس با رسیدن به کابل از محل سفارت سوخته دیدن کرد و امر دستگیری سران قیام را داد. مسئول امور حکومتی شهر کابل که کله کیوناری را به حیث سمبول پیروزی به نمایش گذاشته بود با یک صد تن افغان قیام کننده در بالا حصار به دار آویخته شد و در بدل سفارت سوخته انگلیس قلعه شاهی بالا حصار ویران گردید، این اقدامات خونین و ویرانگر مانع تداوم قیام نشد مبارزان تحت زعامت ملا مشک عالم و محمد جان خان وردگ تا سرحد اجبار قوای انگلیس به ترک کابل رزمیدند و انتقام خونهای ریخته شده را گرفتند، محمد جان خان وردگ قوای نظامی انگلیس را در دامنههای کوه قُرغ و دشت قلعه قاضی تا قلعه جنگی به عقب راند تا آنها به داخل قلعه جنگی محصور گردیدند، این درس دیگر به قوای تجاوزگر انگلیس بود، در این قیام نیز خواندیم که حکومت سر تسلیمی در برابر انگلیس فرو گذاشت؛ ولی مردم افغانستان چنین ننگ تاریخی را نپذیرفتند و با مایه گذاشتن از جان و مال شان قوای استعمارگر انگلیس را برای دومین بار با شکست تلخ بدرقه کردند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع