لزوم به بسیج نظام مند مردمی برعلیه طالبان

وضعیت امروز افغانستان با سهل انگاری مهار نمی‌شود؛ بلکه طرح برنامه و استراتژی جنگی می‌تواند راهگشای چالش‌های موجود باشد، متاسفانه با بن بست در مذاکرات صلح، غبار یأس این پروسه را کمرنگ و خاکستری ساخت، پیش از این اگر در راستای برنامه‌های صلح، گفتگوها و طرح ادغام طالبان در بدنه دولت سخن گفته می‌شد، اکنون؛ اما صفحه‌ی سیاه، جهت اش چرخانده شده است، این صفحه با دود و باروت‌هایی که میان طرفین جنگ تبادله می‌شود، بر شدت این سیاهی می‌افزاید، از این‌رو، انتظار بر آن است که دولت، جامعه فرهنگی و رسانه‌ی، صاحب‌نظران، نخبه‌گان و عموم مردم افغانستان در هماهنگی با همدیگر وارد طرح و برنامه جدید فاز پیروزی در جبهه جنگ شوند، طالبان، سیاسیون، دولت یا هر عاملی دیگری که منجر به ناکامی پروسه صلح گردیده اند خود بحث جداگانه می‌طلبد؛ اما با تمام این انگاره‌ها، اکنون میدان جنگ گرم است و ذهنیت عموم از این پدیده متأثرگردیده است.

طالبان با انگیزه و قدرت، به پیروزی می‌نگرند؛ هرچند آنان باور دارند که بدون رضایت مردم نمی‌توانند بساط حاکمیت شان در این جغرافیا را تثبیت نمایند، در جهت کسب حمایت مردمی نیز وارد اقدامات عملی شده اند چنانچه در نوشته‌ی قبلی یاد آور شدیم که اعضای رهبری این گروه در قصبات کشور سرگرم چانه زنی با مردم است تا آنان را در جهت برپایی حاکمیت شان یاری رسانند، مردم تا کنون کمترین میل در همکاری با این گروه نشان نداده اند؛ زیرا همه می‌دانند که طالبان ترکیب یافته از یک قوم واحد اند و سائر مردم افغانستان را بر نمی‌تابند، هرچند سربازان جنگی این گروه در ولایات شمالی مشمول فارسی زبان ها نیز می‌گردد؛ ولی در رأس تصمیم گیری آنان از اقوام تاجیک، هزاره و ازبک موجود نیست، همینطور سائر اقلیت‌های کشور نیز در ترکیب تصمیم گیرندگان طالبان وجود ندارند؛ این امر ثابت می‌سازد که این گروه به تکثر گرایی باور ندارند و فقط می خواهند از سائر اقوام افغانستان به حیث سرباز و خدمه بهره ببرند.

طالبان نه اهل تیشع را می‌پذیرند و نه تاجیک و ازبک را، این گروه محدود به یک طیف فکری وهابیت سلفی اند که بجز همفکران خود حتی پشتون‌های روشن ضمیر را نیز در ترکیب شان بر نمی‌تابند؛ از این رو، لازم است که به صورت آگاهانه عموم مردم صفوف مبارزه با طالبان را وسعت بخشیده و در یک خیزش عمومی این گروه را از جغرافیای افغانستان به سوی سلف شان در شهرهای پشاور، کویطه و کراچی فرستاد. این گروه با استفاده از امکانات جنگی کشور پاکستان و برخی از کشورهای حوزه خلیج، تلاش دارند به نیابت آنان، حاکمیتی را در افغانستان تهداب گزاری نمایند که ریموت آن در دستان پاکستان و کشورهای یاد شده قرار گیرد، اگر آنان از سوی این کشورها تمویل و تجهیز نگردند، آیا توان خرید یک شاجور مرمی را دارند؟ چه برسد به اینکه بمب ها، ماین ها، موتر بمب ها و سلاح های ثقیله و خفیفه‌ی که این گروه از آن استفاده می‌نمایند هزینه های سرسام آور چگونه و از کجا تأمین می‌گردد، واضح است که آنان جهت محصور کردن مردم افغانستان وارد اقدام شده اند؛ از این رو، آگاهی جمعی در قبال اعمال و نیت های آنان منجر به تشکیل جبهه مردمی گردیده و با اتحاد و اتفاق در همکاری با دولت جمهوری اسلامی افغانستان می‌توان این توته‌های شر را از این جغرافیا دور نمود.

تنها گزینه‌ی موجود در حال حاضر، بسیج عموم در همکاری با دولت است؛ زیرا دولت کنونی به عنوان نظام متکثر تنها جوابگوی مردم افغانستان است، این نظام درست است که مشکلاتی همچون فساد اداری و اختلافات سلیقوی را در میان خود دارد؛ اما به عنوان یک نظام متکثر، مشروع و مردمی باعث دلگرمی مردم افغانستان است و صدمات بر آن به مثابه زیان‌بار ترین مقطع تاریخی است که تبعات و پیامدهای ناگوار آن فقط متوجه مردم افغانستان خواهد گردید؛ از این جهت یک ضرورت است که صف مقاومت مردمی طولانی گردیده و دولت در اکمالات آنان برنامه های مشخص را روی دست گرفته و در تسلسل، مبارزه جبهه به جبهه تقویت گردد.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a658b
دکمه بازگشت به بالا