لزوم تغییر سبک زندگی و مقابله با تنبلی در افغانستان 

انسان‌ها بر اساس ارتباطی که با محیط زندگی خود برقرار می‌کنند و شیوه‌ای که برای زندگی انتخاب می‌نمایند، همواره رفتارها و ویژگی‌های خاصی از خود بروز می‌دهند. این ویژگی‌ها تحت تأثیر تفاوت‌های محیطی و فرهنگی، از جامعه‌ای به جامعه‌ی دیگر متفاوت است. متأسفانه سبک زندگی رایج در افغانستان سبب شده است که بسیاری از شهروندان با ویژگی‌هایی همچون تنبلی و ناامیدی درگیر باشند.

 نقش خانواده در ترویج تنبلی 

در خانواده‌های افغانستانی، شیوه‌ی تربیت فرزندان به گونه‌ای است که آن‌ها را به سمت تنبلی سوق می‌دهد. برای مثال، کودکان تا سنین نوجوانی وابسته به مادران خود باقی می‌مانند؛ از حمام کردن گرفته تا شستن و اتوکشی لباس‌ها، همه بر عهده‌ی مادر است. پسران معمولاً هیچ‌گاه مهارت‌های ضروری مانند آشپزی را نمی‌آموزند، در حالی که دختران به دلیل تعصبات جنسیتی، مجبور به یادگیری تمام کارهای خانه هستند. این رویکرد باعث شده است که پسران در مقایسه با دختران، تنبل‌تر بار بیایند.

علاوه بر این، خانواده‌ها اغلب مسئولیت‌های روزانه‌ای به فرزندان خود محول نمی‌کنند، که نتیجه‌ی آن پرورش انسان‌های بی‌مسئولیت و تنبل است. همچنین، تحمیل بیش از حد “بایدها و نبایدها” در دوران کودکی و نوجوانی، میل به انجام کارهای ضروری را در افراد از بین می‌برد. برای نمونه، وقتی کودکی از روی قهر غذا نمی‌خورد، برخی والدین با خشونت او را مجبور به اطاعت می‌کنند. این رفتار در بلندمدت باعث می‌شود فرد در بزرگسالی، حتی در انجام وظایف ضروری نیز مقاومت نشان دهد.

در بسیاری از خانواده‌ها، تنها پدر یا برادر بزرگتر مسئول تأمین معاش است و سایر اعضا در رفاه زندگی می‌کنند. این وضعیت به تنبلی دیگر اعضای خانواده دامن می‌زند. جالب اینجاست که هم بیکاری و هم کار بیش از حد، هر دو می‌توانند به تنبلی منجر شوند. بیکاری طولانی‌مدت، حس راحت‌طلبی را تقویت می‌کند و کار مداوم بدون استراحت، فرد را از انجام فعالیت‌های دیگر بازمی‌دارد.

تأثیر نظام آموزشی بر تنبلی 

پس از خانواده، مکتب دومین محیطی است که شخصیت کودک در آن شکل می‌گیرد. متأسفانه در مکتب‌های افغانستان، به‌ویژه مکتب‌های دولتی، دانش‌آموزان به انجام کارهای عملی تشویق نمی‌شوند. در مواردی نیز که معلمان تکالیفی را تعیین می‌کنند، با اجبار و حتی تنبیه همراه است. روان‌شناسان ثابت کرده‌اند که اجبار، خلاقیت و انگیزه‌ی افراد را از بین می‌برد.

در دانشگاه‌های افغانستان نیز وضعیت چندان بهتر نیست. بسیاری از دانشجویان دوره‌ی تحصیلی خود را با تکیه بر جزوه‌های اساتید به پایان می‌رسانند و انگیزه‌ای برای مطالعه‌ی کتاب‌های غیردرسی یا مشارکت در پژوهش‌های علمی ندارند. در نتیجه، پس از فارغ‌التحصیلی، افرادی تنبل و غیرفعال وارد جامعه می‌شوند.

نقش محیط زندگی و فناوری 

طراحی خانه‌ها و امکانات زندگی نیز در تنبلی افراد مؤثر است. تحقیقات روان‌شناسی نشان می‌دهد که رنگ دیوارها، نورپردازی و چیدمان وسایل خانه بر روحیه‌ی ساکنان تأثیر مستقیم دارد. در افغانستان، عدم آگاهی از این موضوع و نبود امکانات مناسب برای تنظیم دمای خانه، به تنبلی ساکنان دامن می‌زند.

استفاده‌ی بیش از حد از تلویزیون و اینترنت نیز مشکل‌ساز شده است. بسیاری از افراد ساعت‌ها وقت خود را صرف تماشای برنامه‌های تلویزیونی یا گشت‌وگذار در فضای مجازی می‌کنند، در حالی که از کارهای مهم‌تر غافل می‌شوند. این عادت نه‌تنها بهره‌وری را کاهش می‌دهد، بلکه کیفیت خواب را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و فرد را با انرژی کمتری به روز بعد وارد می‌کند.

تغذیه و کم‌تحرکی 

رژیم غذایی نامناسب نیز از عوامل مؤثر در تنبلی است. در افغانستان، وعده‌ی شام معمولاً سنگین و پرچرب است، در حالی که صبحانه‌ که نقش کلیدی در تأمین انرژی روزانه دارد، اغلب نادیده گرفته می‌شود. مصرف زیاد کربوهیدرات‌ها مانند نان، برنج و سیب‌زمینی نیز باعث احساس خستگی و کسالت می‌شود.

اگرچه تمایل به ورزش در سال‌های اخیر افزایش یافته، اما هنوز به یک عادت روزمره تبدیل نشده است. کم‌تحرکی موجب کاهش انرژی و افزایش تمایل به تنبلی می‌شود.

راه‌حل: تغییر سبک زندگی 

برای مقابله با تنبلی، شهروندان افغانستانی باید سبک زندگی خود را تغییر دهند و آن را با استانداردهای جهانی هماهنگ کنند. سبکی که در آن تلاش، پشتکار و برنامه‌ریزی برای آینده جایگاه ویژه‌ای دارد. تنها با ایجاد این تحول است که می‌توان بر تنبلی غلبه کرد و به سوی زندگی پویاتر گام برداشت.

نویسنده: شکرالله حمیدی

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1560a
دکمه بازگشت به بالا