لزوم رسیدگی به اوضاع کودکان کار در گرمای سوزان

در روزهای سوزناک بی سابقه که تا کنون افغانستان کمتر نظیر آن را تجربه کرده است، در دل جاده‌های تنیده با موج گرما کودکانی را می‌بینیم که له‌له زنان در حال کار و فعالیت برای تأمین نفقه‌اند، این کودکان به دو گروه تقسیم می‌گردند تعدادی از آنان بی‌سرپرست و فاقد خانه و کاشانه‌اند که صرفا برای ادامه حیات فردی‌شان تلاش دارند، تعدادی از این کودکان خانه و کاشانه دارند؛ اما بخاطر اینکه تنها نان‌آور و سرپرست خانواده هستند ناگزیر به کار روی جاده‌ها هستند، این کودکان در مشاغل گوناگونی همچون موترشویی، دست فروشی، خشت‌زنی، تکدی گری و … سخت‌ترین روزهای زندگی را سپری می‌کنند که کمتر کسی از حال و وضعیت‌شان آگاهی دارند، وقتیکه برای اولین بار وارد شهر کابل شویم، شهر شلوغ با موترهای لوکس لندکروزر و انواع وسائل و امکانات رفاهی و ساختمان‌های شیشه‌ای سر به فلک کشیده مواجه می شویم که هر رهگذر را به وجد می آورد؛ اما در کنار جاده‌ها و معابر عمومی آن کودکان بی سرپناه را می‌بینیم که دستمال به دست شیشه‌های موترها را تمیز نموده و انتظار دریافت مبلغ ناچیز از صاحبان آن دارند، گرد و خاک برخواسته از این موترهای شیک و مدل سال سر و صورت کودکان کار را نوازش کرده تعدادی مبلغی به آنان می‌دهند و تعداد دیگر بی خیال شیشه‌ها را بسته و با سرعت بیشتر تلاش می کنند که از این محل دور گردند.

رستورانت‌های معیاری با ساختمان شیک و حیرت‌آور که انواع غذاهای مختلف در آن پخت و پز می‌گردد، از دیگر زیبایی‌های چشم نواز در کابل است؛ اما پیرامون آن زنان و کودکان و اطفال شیرخوار دیده می‌شود که در گرمای سوزان نشسته‌اند تا عابرین پیاده برای گذران شب پول خرده تحویل شان داده و رستورانت‌ها غذای پس مانده را در دسترس‌شان قرار دهد، در این دنیایی که عدم توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات این اشخاص را بدین حال و روز انداخته است دیدگان هر انسان آزاده را اشک‌بار می‎‌سازد، وضعیتی که با دیدن این کودکان در ذهن ترسیم می‌گردد و باعث آزردگی روحی-روانی ملت می‌گردد، مولود بی عدالتی‌ها، جنگ‌های داخلی و چهل سال چپاولگری است که امروز بار دوش جامعه گردیده و این اوضاع را بر این سرزمین مسلط ساخته است، هر کدام ما به نحوی از انحاء در پدید آوردن این وضعیت نقش داشته‌ایم، عده‌ای با نگرش جاه‌طلبی، تعدادی با سکوت و تعداد دیگر با نفهمی و بی خیالی باعث گردیده‌ایم که از مقابل تمام چالش‌ها و نابرابری‌های اجتماعی بی خیال عبور نماییم و یا اگر کمکی در این زمینه از دست‌مان بر می‌آمده دریغ ورزیده‌ایم تا هر کدام در گوشه‌ای به نحوی قربانی اوضاع نابسامان گردیده اند، رنج اجتماعی که هم اکنون این کودکان متحمل می‌گردند می‌توانست بر سر هر یک از فرزندان و اقارب ما بیاید؛ اما دار امتحان چنان رقم زد که این افراد در برابر چشمان ما باشند تا اینکه با هر میزان توانایی کمک که در اختیار داریم آیا می‌توان برای‌شان کاری انجام داد و یا همانند چرخه باطل قبلی همچنان دچار مرض بی خیالی بوده و راحت از آن عبور خواهیم کرد.

در این گرمای سوزان تابستان که هر کدام از ما تلاش داریم که توصیه‌های محیط زیستی را جدی گرفته و نگذاریم کودکان و اعضای فامیل ما قربانی این موج کشنده گردند؛ اما این کودکان از روی ناگزیری و درماندگی به روی جاده‌های داغ و کنار ساختمان‌های شیک لمیده‌اند تا در این جهان تنازع بقا شانس زنده ماندن را بیازمایند، توصیه‌های کارشناسان محیط زیست تأکید دارد که در این روزها سبزیجات، هندوانه، انواع مایعات همچون دوغ، آب صحی و … مصرف گردد تا بدن بتواند نیازهای دفاعی‌اش را در برابر موج گرما تامین کند؛ آیا این کودکان بی‌سرپرست و درمانده می‌توانند از پس تأمین این اقلام سفارشی برای مقابله با موج گرما برآیند؟ واقعیت این است که آنان هیچ توانی در بساط ندارند که چنین تأمیناتی را انجام دهند؛ لذا سیل جمعیت که هر روز در سطح شهر تردد دارند، با حس وطن‌دوستی و تعهد به اخلاق اسلامی باید مقدار مبلغ اندک را روزانه به این کودکان بدهند تا آنچه را که دل شان می‌خواهد تأمین نماید، ما به عنوان هموطن مسئولیت داریم که مقداری از غذا و امکانات خود کاسته و سهمی در کاهش فقر این زنان و کودکان روی جاده ایفا نماییم، افغان‌ها در سخاوت و دست باز معروف ترین مردم جهان اند، هیچ‌کسی با دادن پنج و یا ده افغانی به این کودکان دچار فقر و تنگدستی نمی‌گردد؛ بلکه مطابق با آموزه‌های دین مقدس اسلام بر داشته‌های‌شان افزون می‌گردد، لذا خوب است که با دست باز و قلب وسیع کودکان بی‌سرپرست را مورد شفقت و کمک‌های دوستانه قرار دهیم و به این بیاندیشیم که خداوند می‌تواند در لحظه فرزندان ما را نیز به این حال و روز دچار سازد؛ ولی اینکه چگونه می‌توانیم از دار امتحان موفق بیرون شویم ما را در آزمون قرار داده است که آیا باعث خوشحالی بندگان‌اش می‌گردیم و یا اینکه موارد فوق را کلا به فراموشی می‌سپاریم، از این رو دنیا در چرخش و گردش است و این روزها و مشابه آن می‌تواند حیطۀ زندگی هر فرد را در نوردد؛ لذا از اکنون که توان لازم برای کمک و انفاق را خداوند در اختیارمان قرار داده است باید به آن وقع گذاشته و با دید ژرف و حقیقت بینانه در پی تأمین آسایش برای کودکان و زنان بی‌سرپرست باشیم تا همگی موفقانه این موج شدید گرما را سپری نموده و خبرهای ناگوار از هیچ هموطن به گوش ما نرسد.

نویسنده: شکیب احمد سروش

لینک کوتاه

https://sarie.news/a302s
دکمه بازگشت به بالا