ماموریت ناکام خلیلزاد و آینده مبهم افغانستان
زلمی خلیلزاد، نماینده صلح امریکا در افغانستان پس از یک ماموریت دو ساله و پُر ماجرا، سرانجام روز دوشنبه ۲۶ میزان سال 1400، از مقاماش کنارهگیری کرد. او در حالی از این ماموریت کناره گرفت که افغانستان به گونه کامل تحویل طالبان داده شد و خروج منظم سربازان امریکایی که قرار بود با ترتیبات نظامی ویژه و بدون اینکه خلأ امنیتی ایجاد گردد نیز ناکام بود. دو ماه قبل از کنارهگیری خلیلزاد، سربازان امریکایی از میدان هوایی کابل خارج گردیدند و در فرایند خروج آنان، حملات انتحاری صورت گرفت و تعداد کثیری از شهروندان افغان نیز به اثر بینظمی جانهایشان را از دست دادند.
آویزان شدن از بالهای هواپیما و سیل تراکم جمعیت در اطراف میدان هوایی، نشان از یک ماموریت ناپخته و بدفرجام خروج بود که خلیلزاد مسئولیت نظم آنرا به عهده گرفته بود. خلیلزاد در دوران ماموریت گفتگوهای صلح با طالبان، همواره دولت افغانستان را دَور زد. او هرازگاهی به سیاسیون دولت پیشین وعده میداد که به زودی زمینه نشست صلح با طالبان را فراهم می کند؛ اما در مدت دو سال گفتگوها، هیچگاه این زمینه فراهم نشد. در خزان سال 1399، که انتقادها بر سر گفتگوهای صلح امریکا-طالبان بالا گرفته بود و مسئله رهایی زندانیان به میان آمد، جامعه مدنی و فعالان سیاسی انتقادهای جدی را متوجه خلیلزاد کردند و در نامه سرگشادهای نگرانیهای مردم افغانستان و اینکه نمایندگان دولت در این پروسه سهیم نیست را به خلیلزاد رساندند، اما او در جواب گفته بود که مردم افغانستان نگران نباشند، این گفتگوها در مسئله صلح امریکا-طالبان است و پس از ختم آن هیئت صلح افغان وارد مذاکره خواهد شد.
باری خلیلزاد نمایندگان شورای عالی مصالحه ملی را به قطر دعوت کرد که با طالبان زمینهسازی کرده است تا گفتگوهای بینالافغانی آغاز گردد، اما وقتیکه آنان وارد دوحه شدند؛ چندین شبانهروز پشت درهای بسته منتظر ماندند و طالبان حاضر به گفتگو نشدند.
پس از کنارهگیری خلیلزاد از ماموریت ویژهاش، واکنشهای مختلفی از سوی سیاسیون افغان را در پی داشت. رحمتالله نبیل، رئیس امنیت ملی در حکومت حامد کرزی در صفحه توییترش، او را کلاهبردار خواند و نوشت که “بالاخره این کلاهبردار پس از کشاندن افغانستان به یک فاجعه برگشتناپذیر، از صحنه اخراج شد!”
رنگین دادفر اسپنتا، مشاور امنیت ملی حامد کرزی روند صلح به مدیریت خلیلزاد را روند «اسارتبار» خواند و نوشت: “خلیلزاد نقش ویرانگرش را در روند اسارتباری به نام صلح تکمیل کرد. او نه تنها برخی از رهبران سادهانگار را با خود همسو کرد، بلکه با استفاده از احساسات شؤنیستی قومی این روند را ممکن ساخت.”
خلیلزاد در حالی از ماموریتاش کناره گرفت و توماس وست به جای وی مقرر گردید که یکسال پس از تصرف افغانستان توسط طالبان، هیچ جریان سیاسی وجود ندارد تا بر سر آینده افغانستان و ایجاد یک دولت مشروع و مردمی گفتگو صورت گیرد. فضای سیاسی امروز افغانستان، تکحزبی است و عموم فعالان سیاسی که در حکومتهای گذشته افغانستان نقش داشتند، به خارج از کشور فراری شدهاند، این در حالی است که تعدادی از چهرههای سیاسی افغان در خارج از کشور به صورت آنلاین اعلان موجودیت نموده و از ادامه گفتگوهای صلح و تشکیل یک حکومت ملی حرف به میان آوردهاند؛ اما طالبان به این باور اند که در افغانستان جنگ وجود ندارد و امنیت در تمام نقاط کشور تامین است.
با این حال، گفته میشود که افغانستان در سراشیبی نامعلومی قرار دارد و اینکه به کدام سو مسیر میپیماید، معلوم نیست. وضعیت این روزهای افغانستان در یک سردرگمی مطلق سپری میگردد و آینده همچنان مبهم و نامعلوم است.