مبتلا به سقوط؛ نشر نهمین دفتر شعرهای نورمحمد نورنیا

نهمین دفتر شعرهای نورمحمد نورنیا، شاعر اهل افغانستان، زیر نام “مبتلا به سقوط” از سوی انتشارات کابل در تورنتوی کانادا به چاپ رسید که در کشورهای اروپایی نیز قابل دست‌‌رس است.

مبتلا به سقوط، مفهوم‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد؛ از جمله، از نگاه هستی‌شناسانه، یعنی‌که با گذشت هر روز زندگی، انسان همان‌روز را از دست می‌دهد و آهسته آهسته به‌سوی سقوط‌کردن در حرکت است.

به‌معنای فردی، بیش‌تر برای زن‌ها اختصاص می‌گیرد، به‌دلیل این‌که با روی‌کارآمدن حکومت فعلی، زنان افغانستان سقوط سختی را تجربه کردند و تصویر جلد کتاب که چهره‌ی یک زن را نشان می‌دهد، قوت‌بخش به این معناست. از سویی‌‌هم می‌تواند معنای عاشقانه داشته باشد. همان‌طور که در جلد کتاب، تصویر یک زن است و در داخل چهره‌ی او، مردی در حال سقوط است؛ یعنی یک مرد از چشم و نظر یک خانم می‌افتد که نشان‌دهنده‌ی معنای رمانتیک است. مبتلابودن هم همیشگی‌بودن را نشان می‌دهد؛ آدمی‌که مبتلا و همیشه گرفتار است.

این اثر دربرگیرنده‌ی ۵۸ سروده است که در دو سال اخیر شکل گرفته‌اند و شامل ۴۰ پارچه غزل، دو شعر نیمایی، چهار پارچه شعر سپید و ۱۲ پارچه رباعی و دوبیتی است.

نورنیا، در مورد محتوای این کتاب می‌گوید: “در ادبیات مثل متن‌های دیگر، مطلب به‌طور مستقیم ارائه نمی‌شود؛ بل‌که مفهوم‌های مختلفی از جمله روان‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، موضو‌ع‌های اجتماعی و تاریخی در آمیختگی مطرح می‌شود؛ یعنی شعر می‌تواند این امکان‌های معنایی را در درون خود خلق بکند و شعرهای من آمیخته‌ای از هستی‌شناسی و رنج‌های غربت است که باعث‌ شده من به اندیشه در باب زندگی بپردازم و بگویم: ‘همان قسمی که خانه و وطن ما از ما گرفته شده، همان قسم زندگی ما را نیز از ما گرفتند’.
اکثر مسایل و حوادث ناگوار دو سال اخیر در این کتاب درج شده با گستردگی تمام. حوادث ناگوار کنونی افغانستان از جمله جبهه‌گیری علیه خانم‌ها، بسته و تاریک‌نگه‌داشتن ذهن مردم و دورشدن و پراگنده‌شدن هر یکی از ما به نقطه‌های مختلف جهان، برجستگی فقر در افغانستان و این‌ها همه‌ی‌شان تاثیر می‌گذارد که انسان به بازشناسی خودش و به بازشناسی جهان بپردازد”.

در نخست نورنیا به خواندن شعر علاقه‌ی زیاد داشته که این علاقه به مرور زمان به سرایش انجامیده است و بعدها شعر برایش به یک درگیری مبدل شده است. او در این مورد می‌گوید: “فعلن شعر برای من درگیرشدن و خلاص‌شدن است، درگیر می‌شوم و بعد که می‌نویسم، خلاص و راحت می‌شوم؛ البته این هم مربوط به حالت‌های مختلف می‌شود که کدام حالت پیش می‌آید، حالت‌های مختلف انسانی از جمله شادبودن، ناراحتی، یک مساله‌ی زیبا‌یی‌شناسانه و یک بحث دوست‌دارانه پیش می‌آید، هر چیز می‌تواند برای شخص یک درگیری ایجاد کند”.

به‌گفته‌ی نورنیا؛ قدرت ادبیات از کارِ کارگر ادبیات که همانا شاعر و نویسنده است، مشخص می‌شود. او می‌گوید: “اگر کار متفاوت انجام بدهیم که کلیشه‌ای نباشد و مثل کارهای انجا‌م‌شده نباشد، نوآوری درونش وجود داشته باشد، باعث قدرت ادبیات می‌شود و ادبیات را رو به آینده می‌سازد، امکان این را برایش می‌دهد که بتواند زندگی طولانی بکند. ادبیات را پرداختن و گره‌خوردگی با مسایل انسان زمانه‌ی خودش ارزش‌مند می‌سازد و ادبیاتی ارزش‌مند است که مسایل ام‌روز ما در درونش تجسم پیدا کرده باشد”.

خالق اثر “مبتلا به سقوط” در مورد ادبیات افغانستان می‌گوید: “ادبیات افغانستان، یک پوست‌‌اندازی نیاز دارد، یک دگرگونی و استحاله و این استحاله وقتی صورت می‌گیرد که نظریه‌های جدید ادبی که ام‌روزه در جهان شناخته شده، روی کار بیاید و این نظریه‌ها خوانده و دانسته شوند که ادبیات ام‌روز چه است و حدود و محدوده‌اش مشخص شود”.

نور محمد نورنیا، باور دارد کسانی‌که با یک سلسله نظریه‌هایی در باب ادبیاتی که در جهان وجود دارد، آشنایی دارند، می‌توانند در گذار ادبیات مفید واقع شوند و موثر عمل کنند.

نورنیا، از خواننده‌ی خود نیرو می‌گیرد و بیش‌تر خواننده‌‌هایش در انترنت هستند. او انترنت را انجمن شاعران می‌نامد، انجمنی که شاعران و اهل ادب از جاهای مختلفی اشتراک می‌کنند، شعر می‌خوانند و نظر می‌دهند.

تاکنون تدریس در دانش‌گاه، تحقیق در چهارچوب نهادهای ادبی و فرهنگی کشور و شعرگفتن، کار، زندگی و شغل نورنیا بوده و به‌شکل تحقیق و تدریس و شعرگفتن هم‌چنان ادامه خواهد یافت.

هرچند نورنیا خودش را اهل اندرز و توصیه نمی‌داند؛ اما می‌گوید که هرکسی باید آگاهانه کار خود را انجام بدهد، در جای و مسیر خود آگاهانه قدم بگذارند و این را بدانند که در کجای کار قرار دارد و چه می‌کند.

ریحانه حسان
خبرگزاری سریع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا