محدودیت تحصیلی زنان افغان و امید به آینده

زن، آغازگر زندگی است. او نه تنها نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهد، بلکه نخستین آموزگار انسان و زیربنای توسعه هر ملت به شمار می‌رود. در پرتو اندیشه و تربیت زنان، نسل ها پرورش می یابند و تمدن ها شکل می گیرند. افغانستان در طول تاریخ همواره با چالش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متعددی روبه رو بوده است و زنان در این میان، به ویژه در حوزه آموزش، با موانع بسیاری مواجه شده اند. با وجود این محدودیت‌ها، زنان افغان در تاریخ معاصر، به ویژه در دو دهه اخیر، تلاش مداوم برای دستیابی به حقوق خویش، به خصوص در عرصه آموزش، داشته اند، آموزش زنان یکی از عوامل بنیادین در ارتقای جایگاه اجتماعی و اقتصادی آنان به شمار می آید. با این حال، در جامعه افغانستان که به شدت متأثر از ساختارهای سنتی و دیدگاه های محافظه کارانه است، این امر همواره با مقاومت ها و چالش های جدی مواجه بوده است. در سال های پیش از ۲۰۲۱ دستاوردهای قابل توجهی در زمینه آموزش زنان به دست آمد، اما با تغییر نظام محدودیت‌های تازه ای بر دسترسی زنان به آموزش اعمال گردید که پیامدهای عمیقی بر روند آموزشی آنان بر جای گذاشت.

در جامعه شناسی، زن صرفاً یک موجود زیستی نیست، بلکه مجموعه‌ای از نقش‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که در بستر تاریخ شکل گرفته است. این نقش‌ها ممکن است از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت باشند و در دوره‌های مختلف تاریخی دچار تغییر شوند، زنان افغانستان که در جامعه‌ای سنتی و محدودکننده زندگی می کنند، همواره با چالش‌های جدی در عرصه آموزش روبه رو بوده اند. با وجود این موانع گسترده، آنان همچنان برای دستیابی به حق آموزش تلاش کرده اند و این ایستادگی را می‌توان منادی از امید به آینده‌ای برابر دانست، در دوران حکومت امان الله خان ( ۱۹۱۹ -۱۹۲۹ ) اقدامات قابل توجهی در جهت ارتقای وضعیت زنان انجام شد، در دوره‌های بعد، به ویژه در دوران جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان ( ۱۹۷۸-۱۹۹۲ ،) حضور زنان در عرصه‌های آموزشی و اجتماعی گسترش یافت، با این حال، در دوران حاکمیت طالبان ( ۱۹۹۶–۲۰۰۱ ) آموزش زنان به شدت محدود شد و بسیاری از مکتب‌های دخترانه تعطیل شدند؛ با روی کار آمدن جمهوری اسلامی افغانستان، آموزش زنان به ویژه در شهرهای بزرگ پیشرفت‌های قابل توجه داشت. در سال ۱۳۹۹ ،حدود ۵.۲۷ درصد از کارکنان اداری را زنان تشکیل می دادند، که نشان دهنده حضور فعال آنان در نهادهای دولتی بود. در بخش آموزش، حضور زنان در نهادهای آموزشی به ۲۹ درصد رسید. این آمارها نشاندهنده بهبود وضعیت تحصیلی و حرفه‌ای زنان در این دوره است؛ اما پس از سقوط جمهوریت در سال ۲۰۲۱ ،مجدداً محدودیت‌هایی برای آموزش دختران اعمال شد. در حال حاضر، دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش و تحصیل منع شده اند، که این اقدام نقض جدی حقوق اسلامی و انسانی دختران است.

ممنوعیت آموزش نه تنها آینده‌ای تحصیلی، بلکه وضعیت روانی و اجتماعی دختران را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری دچار افسردگی، احساس بی ارزشی و از فعالیت‌های مفید اجتماعی منزوی شده اند . همچنین، نگرانی‌ها از افزایش ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فقر در میان دختران محروم از آموزش و تحصیل رو به افزایش است، با توجه به سیاست‌های سخت گیرانه‌ای حاکمیت کنونی، پیش بینی‌ها نشان می دهند که در کوتاه مدت تغییری جدی در وضعیت آموزش رسمی دخترتن بعید است. اگرچه حاکمیت کنونی در برخی بیانیه‌های خود مدعی تدوین برنامه‌ای اسلامی برای آموزش دختران شده اند، اما شواهد از تغییر سیاست دیده نمی شود در صورت تداوم وضعیت فعلی، تبعیض جنسیتی آموزشی در افغانستان عمیق‌تر خواهد شد و نرخ بی سوادی در میان زنان افزایش می یابد.

بر اساس تحلیل داده‌های کیفی و مطالعه موردی زنان افغان فعال در آموزش، چند راهکار به عنوان مسیرهای ممکن برای احیای آموزش زنان پیشنهاد می شود:  تقویت آموزش از راه دور و دیجیتالی : ایجاد پلتفرم های آنلاین مستقل و امن برای ارائه محتوای آموزشی به دختران، حتی در خانه. ایجاد شبکه‌های آموزشی غیررسمی در جوامع محلی، از جمله آموزش در خانه‌ها توسط معلمان زن. بورسیه‌های بین المللی و تحصیل در خارج از کشور برای زنان نخبه یا آسیب دیده از محدودیت ها گفت‌وگو با مسئولین حاکمیت کنونی از طریق میانجی گری فرهنگی یا مذهبی به منظور گشودن درهای آموزش و تحصیلات برای دختران حمایت از معلمان زن به عنوان رهبران محلی آموزش و ارائه مشوق‌های مالی و امنیتی برای فعالیت پنهان یا نیمه رسمی آنان.

آموزش، آینه‌ای است که انسان در آن خویشتن را می شناسد؛ نوریست که در جان هر بشر می تابد، بی آنکه تفاوتی میان زن و مرد قائل شود. زن و مرد، مثل دو بال یک پرنده اند و اگر یکی بسته شود، پرواز انسانیت ناتمام می ماند. آموزش، حق مسلم هر انسان است؛ حقی که نه باید بخشیده شود، بلکه باید پاس داشته شود زنان افغانستان، سال هاست که در مسیر پر چالش دانش، گام نهاده اند؛ با دستان خالی؛ اما دلی پر از ایمان، در دل طوفان‌ها و در میان سایه‌های سنگین محدودیت و ممنوعیت، آنان چراغ آموزش را روشن نگه داشته اند. روزگاری نه چندان دور، دختران در کوچه‌ها کتاب به بغل می‌بردند و دانشگاه، آرزویی نبود؛ واقعی بود. قبل از ۲۰۲۱ دختران افغانستان با تلاش‌ها و حمایت‌های نهادهای ملی و بین المللی توانسته بودند که پیشرفت‌ها و دست آوردهای آموزشی داشته باشند و پیشرفت کنند؛ اما اکنون، سایه سنگین ممنوعیت بار دیگر بر سر زنان افتاد. دروازه‌های مکتب بسته شد و سکوت، جای خنده‌های دانش آموزان را گرفت. با این حال، زن افغان شکست را نپذیرفت. او به جای تسلیم، راه های تازه ای یافت. آموزش را به خانه آورد، از دیوارها عبور داد و در دل شبکه‌های آنلاین جاری ساخت. مکاتب خانگی، کلاس‌های مجازی، و قلب‌های پرامید، معجزه‌ای دیگر را آغاز کردند، امروز، زن افغان هنوز ایستاده است؛ با امیدی سرشار از آینده. او باور دارد که دوباره خواهد نوشت، خواهد آموخت، و صدای درس و دانش بار دیگر در سرزمینش خواهد پیچید. راه دشوار است، اما روشنایی همیشه از دل تاریکی برمی خیزد، همانگونه که زن افغان بارها از میان ویرانی‌ها، لبخند آگاهی را به جهان بخشید.

نویسنده: نیلاب قادری

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1866a
دکمه بازگشت به بالا