مهاجران افغان؛ ابزار سوء استفاده رسانه‌های غرب

اگر دقت کرده باشیم مسئله مهاجران و آنچه تحت عنوان نقض حقوق بشر در هر قالبی که از آن نام می‌برند، صرفا در قبال ایران حایز اهمیت می‌گردد، اگر پای ایران را از این وسط بکشی بیرون از منظر جریان رسانه‌ای غرب و سیاستمداران غربی در هیچ جای دنیا نقض حقوق بشر صورت نگرفته است و نمی‌گیرد، فقط ایران است که در هر قالب و تحت هر عنوان که برای اداره و مدیریت مملکت شان انجام دهند، پاره‌های مهمی از نقض حقوق بشر در آن به چشم می‌خورد، در غیر آن نه در غزه حقوق بشر نقض می‌گردد و نه در امریکا و کشورهای اروپایی، وقتیکه رژیم اسرائیل بدون رأی موافق سازمان ملل متحد، ناگهانی به ایران حمله نموده نظامی و غیر نظامی را در این کشور قلع و قمع می‌کند هیچ مصداقی برای نقض قوانین بین المللی و نقض حقوق بشری افراد در این اقدام نمی‌توان مشاهده کرد، بلکه در قالب زور و قلدری برای شان توجیه‌پذیر می‌گردد، وقتیکه امریکا به همکاران افغان اش دعوت نامه می‌فرستد و یا طبق فراخوان خواهان پذیرش شان می‌گردد و پای آنان را به امریکا می‌کشاند، این اشخاص تمام امکانات زندگی شان را در افغانستان فروخته و راه امریکا پیش می‌گیرند؛ اما با یک فرمان ترامپ هزاران نفر از همین اشخاص بلاتکلیف و در معرض اخراج قرار می‌گیرند، هیچ بلوای رسانه‌ای برای نقض حقوق پناهندگان به راه نمی‌افتد، و دنیای مجازی آرام و ساکت تنها به درد و رنج و بی پناهی این افراد می‌نگرند، همینطور کشورهای آلمان، فرانسه، ترکیه، پاکستان و تاجیکستان موج اخراج دسته جمعی مهاجران را به راه انداخته اند و سر و صدای این مهاجران در پس پرده‌های ضخیم، مسکوت مانده اند؛ اما انگشت ملامت فقط متوجه ایران و بس، مسئله اخراج مهاجران فقط برای این کشور مسئله است و هیچ کشور دیگری پیرامون چنین مسائل مشکل خاصی ندارند و اصلا نیاز نیست جوابگوی قانون باشند، این است حال و روز جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم و اشخاصی که ادعای آقایی بر جهان را دارند با این طرز نگرش می‌خواهند که عدالت را بر قرار و نظم جهانی را حفظ نمایند.

این رسانه‌ها که هم اکنون رخ به ایران تاب داده اند و از هر ذره، کوه‌های چالش‌ را خلق می‌نمایند؛ آیا تا هنوز پرسیده ایم که بجز ایران هیچ کشور دیگری مهاجران را آزار و اذیت ننموده و یا اساسا مهاجران در این کشورها زیست و سکونت ندارند؟ همه میدانیم که شوربختانه هموطنان ما طی چهل سال جنگ و بی ثباتی از روی ناگذیری به کشورهای ثالث آواره شده اند و با تحمل انواع مشقت‌های زندگی نان و نوای روزانه شان را از کشورهای پذیرنده تهیه نموده اند، حقوق مهاجران در کشورهای یاد شده نه تنها که رعایت نگردیده بلکه با تحمیل خسارت‌های مادی و معنوی بیشترین ضربات جبران ناپذیر را بر آنان وارد نموده اند، شما فرض کنید مهاجری که از ایران اخراج می‌گردد، نهایتا هزینه‌ای که برای رفت و آمد ایران نموده باشد، از 15 الی 20 هزار افغانی تجاوز نمی‌کند؛ اما آواره‌ای افغان که به اروپا و امریکا رفته اند هزینه‌های شان مساویست با فروش خانه و املاک در افغانستان، وقتیکه چنین مهاجری از غرب دیپورت می‌گردد، در واقع چیزی برای ادامه زندگی در افغانستان ندارد؛ اما با این هم بیرحمانه به افغانستان برگشت داده می‌شوند و از روی ناگزیری با تمام مشقات و چالش‌های زندگی دست و پنجه نرم کرده و زندگی خفت‌باری را تجربه می‌کنند. جریان رسانه‌ای وابسته به غرب تمام این موارد را نادیده گرفته و صرفا می‌چسپند به یخن ایران، چرا این کار را می‌کنند؟

چون ایران تنها کشور اسلامی است که علیه منافع امریکا و غرب ایستادگی نموده و نمی‌گذارد که ایده‌های امپریالیزم در سرزمین‌های اسلامی تطبیق گردد، این مانع بزرگ را جهان غرب با استفاده از هر ترفند و توطئه که ممکن باشد می‌خواهند از سد راه برداشته و یا تضعیف نمایند، مسئله مهاجران و مهاجرت کارت مهمی است در اختیار غرب و جریان‌های رسانه‌ای وابسته به آنان؛ زیرا در چنین حالت، مهاجران و مردم افغانستان به دلیل مشکلات مالی و فشار جا بجایی‌های ناخواسته در وضعیت نا مناسب روحی_روانی قرار دارند و هجمه رسانه‌ای غرب با زاویه تشدید نفاق و کدورت بیش از هر زمان دیگر موثر واقع می‌گردد، از این رو حملات رسانه‌ای متعددی انجام می‌دهند تا از این مسئله و آب گل آلود ماهی مراد خویش را صید کنند، شبکه‌های خبری همچون بی‌بی‌سی، اینترنشنال، صدای امریکا، دویچه وله و رادیو آزادی برای منافع غرب در کشورهای مسلمان فارسی زبان فعالیت دارند و صرفا وظیفه شان ایجاد شقاق و نفاق میان ملت‌هاست، کمی اگر از سواد رسانه‌ای بهره‌مند باشیم، در می‌یابیم که این رسانه‌ها به حال مردم افغانستان و ایران دلسوز نیستند، به حال مسلمانان دلسوزی ندارند، نمونه اش همین وضعیت غزه را ببینید که جلو چشمان تان چه اتفاق تراژیکی در این عصر و زمان ما رخ می‌دهد؛ آیا تا به حال شاهد بوده ایم که حتی یک مورد از این قتل عام‌ها آنچنان که شایسته تلافی خون انسان‌های بی گناه باشد تحت پوشش رسانه‌ای این رسانه‌ها قرار گرفته باشد؟ اما وقتیکه حتی یک فرد در ایران و یا افغانستان به هر نحوی به قتل برسد، از آن چنان بزرگنمایی می‌کنند که گویا دنیا کن فیکون گردید، فقط در این کشورها فاز حمایت‌های حقوق بشری شان گل می‌کند؛ لذا خوب است که با بالابردن سطح سواد رسانه‌ای به رویدادها و اتفاقات با نظر واقع بینانه نگریسته شود و هر داده‌ای که در این رسانه‌ها نشر می‌گردد در ترازوی راستی آزمایی قرار گرفته و مورد تفحص جدی قرار گیرد و غرض و مرضی ناشی از این نشرات نیز مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد؛ لذا باید هوشیارانه از کمین رسانه‌ای این جریان‌ها عبور کرد و ابزار سوء استفاده این رسانه‌ها قرار نگیریم که بر آیند آن جز تباهی و بربادی برای دو ملت چیزی دیگری به بار نخواهد آورد.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1178a
دکمه بازگشت به بالا