میلاد النبی و زندگی اخلاقمحور
مولود مبارک رسول گرامی اسلام در فرهنگ و عنعنه اسلامی روز جشن و شادمانی است، مسلمانان در سراسر جهان به پاس بزرگداشت از این روز پر میمنت محافل سخنرانی و وعظ برگزار کرده و از این روز مبارک تجلیل میکنند، به روایت اهل سنت، میلاد پر میمنت آن حضرت (ص)، در روز 17 ربیعالاول سال عامالفیل، مطابق به سال ۵۷۰ میلادی، در شهر مکه مکرمه رخ داده است؛ اما در هر صورت در میان مسلمانان این روز به عنوان یک مناسبت مذهبی بزرگ، در بسیاری از کشورهای اسلامی جشن گرفته میشود و مومنان با برپایی محافل و مراسم خاص، زندگی و سیره پیامبر اکرم (ص) را گرامی میدارند.
پیامبر رحمت الگوی صداقت، امانتداری، اخلاق نیکو و مدارا بود او قبل از بعثت ملقب به «امین» بود از این رو به این لقب خطاب میشد که خصیصهی صداقت و امانتداری اش در میان عام و خاص سر زبانها بود. حضرت محمد «ص» با مشاهده جور و جفا، شرک و بی عدالتی آن زمان که در جغرافیای عربستان موج میزد، از مشرکین گوشهگیری میکرد و در غار حرا مشغول عبادت و نیایش با پروردگارش بود. سر انجام در سن چهل سالگی آن حضرت با دریافت ندای وحی الهی مسئولیت پیامبر رسانی خداوند به بندگان اش را به عهده گرفت و آنچه که صادقانه از جانب خداوند به او گفته میشد به مردم بازگو میکرد و کاتبان وحی، آن را کتابت میکردند. آنچه که وحی الهی بود و حضرت محمد بدون دخل و تصرف آن را به اصحاب بازگو میکرد بدون کم و کاست در قرآن مجید درج گردیده است؛ اما آنچه که مربوط به کلام و حکمت حضرت محمد «ص» میباشد، در قالب احادیث و روایات در کتب مستقل و منابع اسلامی موجود است.
امروز که وضعیت کشورهای اسلامی به خصوص افغانستان نسبت به سائر کشورها و دنیای غرب، عقب مانده، غیر اخلاقی و دچار بنبست معنویت گردیده است ناشی از خطای فهم رفتار، کردار و پیام وحی است. آنچه که در قرآن مجید به آن بیشتر از سائر جنبهها توجه گردیده است، جنبه اخلاق و معنویت است، رشد روحی و اتصال به منبع الهی در قالب داستانها و مثالهای گوناگون به انسانها بیان گردیده است، داستان موسی و فرعون گویای این واقعیت است که هرچند بر کرهی زمین تسلط و سیطره داشته باشی؛ اما معنویت و مسیر الهی را کنار بگذاری در مقابل ات موسی قرار میگیرد که در دامن ات بزرگ میکنی و در نهایت تاج و تخت ات را سرنگون میکند، داستان یوسف و فراعنه مصر و پاکدامنی که یوسف از آن بهره مند بود منجر به عزیز شدن در مصر گردید…
از اینگونه داستانهای پند آموز و عبرت انگیز که همگی بیانگر رشد اخلاقی و دریافت مسیر الوهیت است در قرآن به کرات دیده میشود، طوریکه حدود هشتاد فیصد قرآنکریم به جنبه اخلاقی و تکامل ایمان افراد پرداخته است و مابقی 20% به جبنههای شریعت و قانونمداری اشاره کرده است. در واقع از فیصدی توجه کلام الهی به رشد اخلاقی و معنویت افراد در مییابیم آنچه که مهمتر از همه است تکامل روحی و اخلاقیات الهی است اگر انسان بتواند مطابق به رهنمود قرآن عمل کرده و خود را از گرداب منیت رهایی بخشد، آنگاه احترام گذاشتن به حق و حقوق سائر انسانها، گذشت و خیر اندیشی جزء لاینفک وجودش میگردد، در این صورت نه حقی ضایع میگردد که بر سر آن کشمکش و نزاع رخ بدهد و نه شریعت آنقدر فربه میشود که باعث فراموشی اخلاق گردد.
منطق قرآن سلسله مراتب انسانیت را از اخلاقیات آغاز کرده و در لابلایش به شریعت نیز اشاراتی دارد؛ زیرا در میان انسانها اشخاصی وجود خواهند داشت که با کنار گذاشتن اخلاق، سعی در تجاوز به حقوق دیگران بکنند، در چنین حالت پای شریعت به میان آمده و اختلافات بر اساس قوانین تشریعی حل میگردد. چه بسا اشخاصی که مطابق به رهنمود قرآنکریم به اوج شکوفایی و قلههای رفیع انسانیت دست یافته و هیچگاه نیاز به امور تشریعی را دچار نشده است. مدینهی فاضله ایدهی قرآنی است؛ در واقع ظرفیت وجودی انسان آنقدر وسیع است که اگر بخواهد به صلح و امنیت درونی برسد؛ آنگاه ما شاهد عدالت در جامعه خواهیم بود و هیچ فردی از فرد دیگر متضرر نخواهد شد.
لینک کوتاه