نبود آب و گرمای سوزان، مصداق عاشورا در برچی کابل

شهر کابل امسال در سختترین حالت خشم طبیعت قرار گرفته است، خشمی که آسمان باران اش را قطع کرده و زمین آب را به زیر کشیده است، سفرههای زیر زمینی خالی است و چاههای آب یکی پشت دیگری در حال خشک شدن است، از سوی دیگر، شدت گرمای تابستان بر آن افزون شده و تصویر تراژیک از این شهر چند میلیونی در اذهان هک میکند.
دشت برچی یکی از حوزههای وسیع و پر نفوس کابل است که بیشتر از سایر نقاط در معرض خشکسالی قرار دارد، بخش عمده این ساحه فقیر نشین و اشخاصی اند که صرفا توانایی تأمین نیمه خوراک 24 ساعته شان را دارند، این مناطق به کلی در نبود آب به سر میبرند، خانهها و کوچههای فراوانی یکی پشت دیپری افتاده اند که هیچ کدام آب آشامیدنی لازم را ندارند، چاههای عمیقی که کوچهها و خانوادهها حفر کرده بودند تقریبا به عمق 200 متر و بیش از آن هم اکنون خشکیده است و ساکنان این مناطق عاشورای دیگری را تجربه میکنند، به عنوان نمونه منطقه چهل دختران واقع در سرک چهل متره برچی که حدود ده هزار خانواده در آن زندگی دارند هم اکنون کاملا در معرض قحط آب قرار دارند.
برخی مساجد و اشخاص انگشتشمار که آب چاه شان هنوز باقیست، با چنان بیرحمی و بی مروتی درخواست کنندگان آب را طرد میکنند که تجسمی از صحنهای کربلا را در همین عصر زنده میسازند، مساجد که مکان عمومی است و متعلق به فرد نیست، این روزها با وجود برگزاری مراسم تعزیه، نوحه خوانی و سینه زنی؛ اما اندکترین شفقت و مروت انسانی در دل ندارند، لب تشنگان را از درب مسجد با بوشکههای شان نا امید بر میگردانند؛ اما در آنسو حسین حسین گویان یقه پاره میکنند، مسجد خاتم المرسلین در منطقه چهل دختران یکی از این مساجد است که خادمین آن با قلب آکنده از قساوت به کسی آب نمیدهد؛ ورنه چاه آب شان به اندازه کافی پر است و میتواند آب آشامیدنی بسیاری از خانوادهها را تأمین کنند؛ ولی با ترش رویی درب را به روی مراجعین میبندند.
از سوی دیگر حکومت به عنوان سرپرست جامعه جواز حفر چاه عمیق نمیدهد، به عنوان مثال یکی از کوچههایی که هم اکنون در زیر مسجد خاتم المرسلین موقعیت دارد و بیش از دوماه است که چاه آب شان خشکیده است، اقدام به حفر چاه عمیق کرده اند؛ ولی با مراجعه به حکومت کارشان به بنبست خورده و جواز کار برای شان صادر نمیگردد، سیاستهای حکومت این است که برچی را به عنوان زمینهای غضب شده می شناسند و پلان دارند که مردم این منطقه در معرض خشکسالی و آفات طبیعی قرار گیرند، تا به اثر نبود آب این منطقه را خالی از سکنه نمایند، اگر به همین روند طبیعی موفق شدند مردم را از برچی اخراج نمایند که خوب ورنه اگر حکومت رسمیت بین المللی پیدا کند، پلان تخلیه برچی را در دستور کار دارند و میگویند اهالی این ساحه به ولایات شان برگردند، این است وضعیتی که امروز بر مردم بی سرپرست برچی کابل در حال سپری شدن است و کسی هم نیست که صدای آنان را بشنوند؛ ورنه حکومت برای رفع معضلات کم آبی میتواند دست به کار شده و از مجاری مختلف آب مردم را تأمین نمایند، یکی از راههایی که برای تأمین آب وجود دارد این است که با لوله کشی از ساحه پغمان و قرغه که نزدیکترین منطقه به برچی است آب را تأمین کنند، راه دیگر این است که به مردم اجازه دهد چاه حفر کنند و متقابلا مالیات حکومت را بپردازند؛ اما حکومت گزینه فشار را روی دست گرفته و میخواهد که این مردم به هر نحوی متواری شده و ساحه را از سکنه خالی کنند.
لذا صدای مردم بی دفاع برچی به تک تک اشخاصی که این متن را میخوانند این است که حکومت نباید مردم را در این حد مضیقه قرار دهند، اگر کابل به تناسب جغرافیا پر از نفوس است، راهش این نیست که شهروندان به ترک پایتخت مجبور گردند؛ بلکه راههای دیگری نیز وجود دارد که ساختمان ها و اماکن مسکونی مدیریت گردیده و تا حد الامکان زندگی آپارتمانی ایجاد گردد، جغرافیای کابل بزرگ است و در صورت معیاری سازی ساختمانها به جرأت میتوان گفت که کل کابل را حتی میتوان در منطقه برچی اسکان داد، ولی مشکل اینجاست که ساختمانها غیر معمول و در فقدان نقشه شهری ساخته شده است و به همین اساس است جغرافیای کلان با نفوس کمتر در آن سکونت دارند؛ لذا اگر حکومت مردم را اینگونه در معرض چالشهای نرم قرار دهند و نگذارند که مردم در این شهر از امکانات طبیعی و الهی بهرهمند گردند، روز به روز سقف نارضایتی اجتماعی افزون گردیده و کمتر کسی حاضر به همکاری با حکومت خواهند شد، حکومتی که پایههای اجتماعی آن سست و متزلزل باشد دوام آن نیز غیر قابل تضمین است و با اندک تحولات دچار فروپاشی خواهد شد، حکومت هر پلان و اقدامی که دارد برای خودش است؛ اما کاری نکند که با حیات مردم بازی و روح جامعه را آزرده سازد، جامعه دارای روح جمعی است که در صورت عدم پذیرش این روح و تقابل معنوی با حاکمیت، روز به روز پایههای آن سست گردیده و دچار خود ملولی میگردد؛ لذا پیشنهاد میگردد که اولویت حکومت جلب رضایت اجتماعی فارغ از گرایشهای قومی_مذهبی باشد تا بقا و ثبات اش را تضمین نمایند؛ در غیر آن حکومتهایی با پیشرفته ترین تجهیزات و امکانات نظامی نیز نتوانسته است در برابر خشم اجتماعی دوام آورده و بقایش را استوار سازد، دسترسی به آب و امکاناتی همچون برق حق طبیعی شهروندان است و هیچ کسی نباید این حق را به بهانههای مختلف از آنان سلب نمایند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع
لینک کوتاه