نو‌روز نماد صلح و شگوفایی و حفظ میراث فرهنگی

نو‌روز جز رسومات و فرهنگ چندین هزارساله مردم کشور ماست که ریشه عمیق در فرهنگ کهن کشور دارد.

خانم مومنه نقشبندی؛ شاعر و نویسنده در مصاحبه‌ی اختصاصی با خبرگزاری‌ سریع درباره نو‌روز و سال‌نو چنین می‌گوید: “نو روز یا سال نو جشن باستانی و کهنی است، یک جشن سابقه و دیرینه که ریشه در تمدن های کهن منطقه به ویژه ایران و بلخ و میان
‌رودان (بین‌النهرین) دارد و این جشن از دوران هخامنشیان تا ساسانیان گرامی داشت می‌شد و با ورود سال نو به سرزمین های شرقی از جمله خراسان‌ بلخ به عنوان بخشی از فرهنگ مردمان این خطه تثبیت شده بود و نو‌روز یا سال نو تنها آغاز سال نی بلکه نمادی از طبعیت، بهار، پیروزی و روشنی بر تاریکی است.

خانم نقشبندی، خاطر نشان ساخت که “نو روز در افغانستان ریشه عمیق و چندین هراز ساله دارد، که به دوران تمدن آریاییان و بلخ باستان باز می‌گردد وبلخ هم یکی از مراکز تمدنی مهم است و این را همه‌ی ما می‌دانیم که جای‌گاه یکی از کهن ترین مراسم نور روزی بوده، و در دروان غزنویان و تیموریان هم نور روز به عنوان جشن رسمی تجلیل میشد و سنت های هم‌چو جهنده بالا که همه‌ی ما با آن آشنایی داریم که بر افراشتن‌علم در مزارشریف است، از نماد های منحصر به فرد نوروز در افغانستان می‌باشد که پیشینه دیرینه و خیلی سابقه‌ی دارد.”

مومنه نقشبندی؛ شاعر و نویسنده

جشن نو‌روز که همه‌ ساله در استقبال گرم مردمان کشور مان قرار می‌گیرد به اشکال مختلف آن تجلیل می‌شود.

وی در رابطه به تجلیل این روز در کشور چنین می‌گوید: ” نوروز در فرهنگ افغانستان فراتر از یک جشن تقویمی یا یک آیين اجتماعی و فرهنگی است و با مراسم های مثل برافراشتن جهنده‌بالا حضرت‌علی در مزار شریف، سبزه گذاشتن، سمنک، هفت‌میوه و میله گل‌سرخ، دید و بازدید های نوروزی دیگری که همه‌ی ما می‌دانیم همراه می‌باشد.

خانم نقشبندی، جشن نو‌روز را نشانه‌‌ی همبسته‌گی، امید، صلح و شکوفایی مردمان کشور عنوان کرده می‌گوید که: “تجلیل این‌روز در میان تمام اقوام افغانستان به عنوان یک روز مقدس و پر شگون گرامی داشته می‌شود و تجلیل این روز روح هم‌بسته‌گی و پیوند میان مردم های یک سرزمین است.”
وی هم‌چنان خاطر نشان ساخت: “جشن نو‌روز بيانگر طبعیت‌گرایی، نو شدن و امید به فردای روشن است تجلیل از سال نو یا نو‌روز تجلیل از ریشه های هویتی و تاریخی یک ملت است و گرامی‌داشت آن حفظ میراثی فرهنگی و پاس‌داشت اصلت مردمان سرزمین مان می‌باشد.”

خانم مومنه نقشبندی بیان داشت که در روزگاری که فضای تجلیل از نو روز محدود شده شعر و ادبیات می‌تواند این آیین را در دل‌ها زنده نگهدارد.

بهار آمد و دل تازه شد باز
رخ گل شکفت از خنده‌ی ناز

ز کوه و دمن عطر شبنم وزید
ز باران رحمت زمین جان کشید

چکاوک سرود از سر شاخسار
نسیم آورد بوی گل از کوهسار

بهاری دگر در دلم زنده شد
غم از سینه‌ی خسته شررگونه شد

اگرچه جهان پر ز طوفان و درد
بهار آمد و با خودش نور آورد

 

لینک کوتاه

https://sarie.news/a5518b
دکمه بازگشت به بالا