وضعیت و جایگاه زنان افغان

در تقویم جهانی از روز 8 مارچ با عنوان «روز جهانی زن» یاد می‌شود. این نامگذاری با هدف جلب توجه جوامع مختلف به موضوعاتی همچون حقوق زنان، برابری و خشونت علیه زنان صورت گرفته است.

در این میان، زنان افغان در طول تاریخ شرایط متفاوتی را تجربه کرده‌اند. حقوق زنان در کشور ما همواره یکی از موضوعاتی بوده است که فراز و فرودهای متعددی را پشت سر گذاشته و امروزه نیز شرایط مطلوبی ندارد.

جایگاه زنان در افغانستان

به همین مناسبت، خانم «محدثه رضایی» استاد دانشگاه و حوزه در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری سریع اظهار داشت: افغانستان کشوری است که پیشینه، تمدن و فرهنگ خاص خود را دارد و به همین دلیل وضعیت و جایگاه زنان در فرایند رشد و شکوفایی جامعه باید در قالب کلیت فرهنگ و تاریخ این کشور بررسی شود.

خانم رضایی می‌گوید: جایگاه زنان در افغانستان بیشتر در چارچوب یک جامعه سنتی تعریف می شود. از طرفی تغییر حکومت‌ها در افغانستان علاوه بر دگرگونی در سایر ابعاد، تاثیرات ویژه بر زندگی زنان داشته است.

وضعیت زنان در دوران جمهوریت

به باور این بانوی افغان، اولین و مهمترین نکته جمهوریت و دموکراسی مردم سالاری است و به تبع آن نگاه ویژه‌ای به ابعاد مختف دموکراسی از جمله بحث حقوق زنان در این دوره صورت گرفت.

وی با اشاره به حضور زنان در عرصه‌های مختلف بیان کرد: در دوره بیست ساله جمهوریت بر مساله تحصیل و اشتغال زنان تاکید بسیاری می‌شد و می توان گفت که این موضوع یکی از برجسته ترین ویژگی‌های ساختاری دوره جمهوریت بود که با سرمایه‌گذاری، بسترسازی و مقبولیت گسترده‌ای روبه‌رو شد.

او همچنین خاطرنشان کرد: می‌توان این گونه گفت که به لحاظ ظاهری در این دوره حقوق زنان تا حدی زیادی تامین گردید و این امر در کشوری مانند افغانستان یک تحول چشمگیر به حساب می‌آید. در همین زمان شاهد حضور زنان افغان در عرصه‌های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی هستیم. با ورود زنان به پارلمان و شوراهای ولایتی یکسری تغییرات در جامعه شکل گرفت.

خانم رضایی در پرسشی درباره نتیجه حضور و فعالیت زنان در این دوره گفت: اگر تحول در ارتقای سطح فرهنگی را مدنظر قرار دهیم، این تحول رخ داده اما نه به شکل درست. چرا که این مدل یک مدل غیربومی و ناشی از دموکراسی وارداتی بود. رشد و ترقی در زمینه حقوق زنان اتفاق افتاد اما پایه‌های اساسی این تحول محکم نبوده و روی یک زمین سست بنا شد. باید دید هدف از زمینه سازی برای حقوق زنان در این دوره چه بوده است.

وضعیت زنان در حاکمیت کنونی افغانستان

خانم رضایی، استاد حوزه و دانشگاه در تبیین وضعیت فعلی زنان افغانستان عنوان کرد: از ابتدایی‌ترین روزهای روی کار آمدن حکومت سرپرست برای حضور زنان در جامعه قوانین خاصی مطرح شد. محدودیت در ادارات و مکاتب کم کم به ممنوعیت تبدیل شد. علیرغم فشار نهادهای داخلی و بین‌المللی این وضعیت همچنان ادامه دارد.
وی می افزاید: راهکار اصلی تامین حقوق زنان در افغانستان این است که در ابتدا باید هویت و جایگاه زنان و همچنین اهمیت آن به درستی تعریف و تبیین شود.

او در ادامه تاکید کرد: در پنج دهه اخیر تعریف مشخص و روشنی برای حقوق هیچ کدام از اقشار جامعه افغانستان وجود نداشته است چرا که ثبات کافی برای اندیشیدن به لایه های زیرین جامعه وجود نداشته است و یا به اندازه کافی به آن پرداخته نشده است.

به عقیده بانو رضایی، اگر جایگاه و تاثیر زنان در رشد جامعه مشخص شود، تامین حقوق زنان ممکن می‌شود. زنان و مادران ارکان اصلی اخلاق و تربیت یک جامعه و تغییردهندگان سطح ارتقای فرهنگی هستند. مشکل اساسی در افغانستان این است که جایگاه زن به درستی تعریف و تبیین نشده است.

وضعیت حقوق زنان در غزه

رضایی در این باره گفت: در جریان حمله اسرائیل به غزه و لبنان بیشترین قشری که تاثیرات منفی از این وضعیت گرفت، زنان بودند. زنانی که فرزندان و همسران خود را از دست داده یا شاهد اسارت آن‌ها بودند. مشکلات روحی – روانی، مشکلات شدید معیشتی و اقتصادی در زنان بیشترین اثر را گذاشت ولی با این حال زنان مسلمان فلسطین با رشادت و صبوری تصویری بسیار پر قدرت از خودشان را به نمایش گذاشتند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: حوادث غزه پیش چشم همه نهادهای بین‌المللی و جهان رخ داد. ممنوعیت و محدودیت گسترده علیه مردم غزه نشان دهنده این است که تمامی شعارهای انسان دوستانه و بشردوستانه تحت الشعاع تفکرات و سیاست‌های کلان جامعه جهانی است.

بمباران علیه مردم غیرنظامی، پناهگاه ها و شفاخانه‌های غزه اگر چه با واکنش‌هایی در جوامع مختلف رو به رو شد، ولی متاسفانه سرکوب شد. مدعیان حقوق بشر به بهانه این که مردم غزه حاضر نشدند خاک و کشورشان را رها کنند و به جای دیگری انتقال یابند، سکوت خود را توجیه کرده و حتی می‌گویند که فلسطینیان شایسته این رفتار هستند.

رضایی همچنین تصریح کرد: وقایع تلخ غزه نشان داد که استراتژی کلان حاکم بر نظام جهانی چیست و این ابرقدرتها هستند که مفهوم حق را تعریف و باز تعریف می‌کنند. حق و حقیقت نه بر مبنای عدالت و تعریف انسانی است بلکه آن چیزی است که سرمداران زور و قدرت‌های رسانه‌ای معرفی می‌کنند.

سازمان ملل، نهادها و انجمن های حمایتی که با هدف تامین حقوق انسانی ایجاد شده‌اند در این مورد به مسئولیت خود عمل نکردند. هدف این بود که این تجاوز و ظلم فاحش جور دیگری نشان داده شود و در نتیجه این سکوت اتفاق افتاد.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a5394b
دکمه بازگشت به بالا