پاسخ به زلمی خلیل‌زاد؛ بار تاریخ را بر دوش دیگران نینداز، تو نیز شریک آنی!

مقدمه
زلمی خلیل‌زاد، یک دیپلمات افغان‌تبار آمریکایی، از چهره‌های کلیدی بود که مأموریت‌های مهمی را برای تطبیق سیاست خارجی ایالات متحده در افغانستان، عراق و سازمان ملل متحد بر عهده داشت. در اظهارات اخیر خود، سقوط جمهوریت پیشین را تنها به ضعف حکومت افغانستان، فساد و نبود تفاهم نسبت داد؛ اما این ادعا نه‌تنها یک قضاوت یک‌جانبه، بلکه تحریف واقعیت‌های تاریخی نیز می‌باشد.

این مقاله در پی آن است که:
1. نقش سیاسی خلیل‌زاد را به‌صورت عمیق تحلیل کند.
2. سقوط جمهوریت، بازگشت طالبان و نقش او در عراق را مورد بررسی قرار دهد.
3. و روشن سازد که بار تاریخ فقط بر دوش ملت افغانستان نیست، بلکه بازیگران بین‌المللی نیز شریک‌اند.

سیاست ضد جمهوریت خلیل‌زاد در افغانستان
زلمی خلیل‌زاد روند گفت‌وگوهای صلح را به گونه‌ای مدیریت کرد که جمهوریت عملاً از صحنه حذف شد. توافق‌نامهٔ صلح میان طالبان و آمریکا در دوحه بدون حضور دولت افغانستان امضا شد. این پیام واضحی بود: برای جمهوریت ارزشی قائل نیستند.

در این روند نه‌تنها مشروعیت دولت زیر سوال رفت، بلکه اراده ملت، قربانی‌ها و امید به بازسازی نیز نابود شد. خلیل‌زاد تحت نام صلح، سناریوی تسلیم شدن را طراحی کرد و آن‌را به‌عنوان یک پیروزی معرفی نمود.

چهره‌هایی که به مردم نزدیک بودند را منزوی کرد؛ اما افرادی را که بدون حمایت خارجی هیچ بقایی نداشتند، برجسته ساخت. نتیجه چه بود؟ سقوط جمهوریت در یک روز، فرار بی‌نظم، و فاجعه ملی.

ادعای تبلیغات — ادعایی مضحک
زلمی خلیل‌زاد ادعا می‌کند که رهبران جمهوریت تنها در تبلیغات قوی بودند اما در مدیریت ناکام. این خود یک ادعای خنده‌آور است؛ چرا که بزرگ‌ترین تبلیغات را خودت انجام دادی.

تو بودی که از یک خیانت‌کار، مغرور و ملت‌گریز، یعنی اشرف غنی، فرشته‌ای ساختی. غنی نه با رأی مردم، بلکه با اهداف و ماموریت‌های شما به قدرت رسید.

ماشین تبلیغاتی گسترده‌تان غنی را به‌عنوان نجات‌دهندهٔ افغانستان معرفی کرد، در حالی که برندهٔ واقعی داکتر عبدالله عبدالله بود. اگر تبلیغات شما نمی‌بود، غنی کمتر از شهنواز تڼی رأی می‌آورد و شاید در ردیف پنجم نیز قرار نمی‌گرفت.

این‌گونه تبلیغات نه‌تنها مردم را فریب می‌دهد، بلکه بنیاد دموکراسی را نیز ویران می‌کند.

نقش خلیل‌زاد در عراق — سناریوی مشابه، نتیجهٔ مشابه
زلمی خلیل‌زاد نه‌تنها در افغانستان، بلکه در عراق نیز نمایندهٔ آمریکا بود، آن‌هم زمانی که صدام حسین سقوط کرد. هنگام ساختن حکومت جدید، او تقسیم قدرت میان سنی‌ها، شیعه‌ها و کردها را طوری تنظیم کرد که به تفرقهٔ قومی، تنش‌های مذهبی و بی‌ثباتی منجر شد.

سیاست‌هایی که در عراق تطبیق کرد، زمینه‌ساز نفوذ ایران، ظهور القاعده و جنگ‌های داخلی خونین شد. تحت نام «دموکراسی نوین»، این کشور نیز قربانی جنگ‌های نیابتی شد.

این‌که در هر دو کشور، خلیل‌زاد تطبیق‌کنندهٔ اجندای بیگانگان بود، تصادفی نبود، بلکه بخشی از یک استراتژی دوامدار بود.

ما شاهدان تاریخ هستیم: پیام به زلمی خلیل‌زاد
زلمی!
تو همواره خود را افغان و مسلمان معرفی می‌کردی، اما عملکردت با ارزش‌های افغانیت و اسلام منافات داشت. تو نمایندهٔ بیداری ملت‌ها نبودی، بلکه نمایندهٔ مداخله، تجزیه و تسلیم بودی.

تو بر مردم دزدان، فاسدان و نالایق‌ها را تحمیل کردی و شخصیت‌های ملی و بااستعداد را از صحنه کنار زدی. تو تابوت جمهوریت را بر دوش ملت گذاشتی و سپس ملت را مسئول سقوط آن معرفی کردی.

ما باور داریم اگر عدالت بین‌المللی تأسیس شود، تو در میان نخستین کسانی خواهی بود که از سوی ملت افغانستان علیه‌ات شکایت خواهد شد. ما به عدالت روز قیامت ایمان داریم، جایی‌که نه مقام، نه پاسپورت و نه جلسات دوحه به کار خواهند آمد.

نتیجه‌گیری
زلمی خلیل‌زاد نه‌تنها مسئول وضعیت کنونی افغانستان، بلکه از چهره‌های اصلی در سقوط جمهوریت، نابودی ریشه‌های ملت و بازگشت طالبان است. سیاستی که او در عراق اجرا کرد، در افغانستان نیز تطبیق شد. این ملت هرگز نقش خلیل‌زاد را فراموش نخواهد کرد، و این نقش به‌طور عمیق در حافظهٔ تاریخ باقی خواهد ماند.

نویسنده: ببرک سائل
فعال اجتماعی، نویسنده و مدافع حقیقت افغان‌ها

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1025a
دکمه بازگشت به بالا