پاسخ قاطع طالبان به شاخ و شانه کشیدنهای ترامپ
دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید امریکا هنوز پایش به پلهها و سنگفرش های کاخ سفید گرم نشده است که برای کشورهای مختلف اولتیماتوم صادر کرده و با زورگویی و پریدنهای کلامی، کشورها را تهدید میکند، او چندی قبل گفته بود که کانادا یکی از ایالتهای امریکا محسوب میگردد و در دیدارش با جوستین ترودو، وی را فرماندار این ایالت خوانده بود؛ همینطور دانمارک را نیز با حرافیهای مشابه آزار و اذیت میکند.
ترامپ در زمان کمپاینهای انتخاباتی اش و پیش از آن بارها بایدن را به سو مدیریت در امر خروج از افغانستان متهم کرده و گفته بود که خروج سراسیمه، ضربه حیثیتی بر پیکره امربکا وارد ساخت و اگر بجای بایدن میبودم هیچگاه بگرام را ترک نمیکردم و این پایگاه هوایی اکنون در اختیار چینیهاست. چین و امربکا بنا بر رقابت اقتصادی و تسلیحاتی درموارد گوناگون از همدیگر میخواهند سبقت گیرند، پایگاه هوایی بگرام از این جهت برای امریکا حایز اهمیت است که فاصله آن با مرکز اتمی چین بکساعت بیشتر نیست و این برای امریکا از اهمیت خاصی برخوردار است. وی مجددا به این موضوع دامن زده و گفته است که پایگاه بگرام و سلاحهای برجا مانده امریکا در افغانستان را پس میگیرم.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست در این زمینه گفته است که بازگشت دوباره امریکا به افغانستان خواب و خیال است و این اسلحه بهعنوان غنیمت گرفته شده و از آن برای دفاع از استقلال و نظام اسلامی استفاده میکنیم. وی هشدار داد که: ما اداره اشرف غنی نیستیم که هرچه امر کنید همانطور عمل کنیم. آقای مجاهد در مورد دیدار شماری از چهرههای پیشین سیاسی و جهادی با هیئت استخبارات پاکستان تصریح کرد: این چهرهها که ۲۰ سال طالبان را به وابستگی به پنجاب متهم میکردند، حالا خودشان به آیاسآی تعهد میسپارند. وی در ادامه گفت که این افراد با حمایت استخبارات غرب نتوانستند کاری از پیش ببرند؛ حالا فکر میکنند با حمایت آیاسآی میتوانند برگردند که این خواب و خیال است.
به نظر میرسد که مجاهد با شناخت عمیق از روحیه امریکا پاسخ درخور شان به ترامپ داده است؛ زیرا امریکا کشوری است که بجز سر سپردگی چیزی از دیگران انتظار ندارد و در نهایت نزدیکترین متحد اش را با لگد عقب زده و قربانی امیال و خواهشهای نفسانی اش میکند، چنانچه اشرف غنی رییس جمهور پیشین با وجودی که اختیارات و صلاحیتهای مملکت را به امریکاییها واگذار کرده بود و خودش را ترامپ در صف سربازان امریکا قرار میداد، سر انجام با بی عزتی و رسوایی شرمآور ترین فرار تاریخی را در صفحات تاریخ درج کرد، اینها عبرتهایی است که میتوان از سر سپردگی به امریکا درس گرفت؛ بنا بر این طالبان به عنوان یک نیرویی که بیستسال علیه امریکا جنگید، در مقابل شاخ و شانه کشیدن های ترامپ پاسخ موشکافانه و روانشناسانه به وی داده است، واقعیت امریکا همین است که هرچه سر به زیر انداخته و در برابرش سکوت گردد، فشارها را بیشتر میسازد، تنها گردن بلند و قلدری میتواند در برابر امریکا موثر افتد نه چیزی دیگر، دفاع طالبان در برابر امربکا نشانهی واضح از ایستادگی و مقاومت است که از امکانات و داشتههای شان محافظت میکنند.
در وضعیتی که افغانستان در آن قرار دارد بر میتابد که همه دست به دست هم داده و برای ایجاد دولت قوی و مستقل تلاش کنند، امریکا و پاکستان نمیتواند کسی را به قدرت برگرداند و یا به دنبال ایجاد دولت ملی در این سرزمین باشند، بهتر است که سیاسیون پیشین بجای اینهمه دویدنها به سمت امریکا و آیاسآی تلاش کنند با طالبان وارد گفتگو و مذاکره شوند تا بذر نفاق و دشمنی پنجاه ساله از این سرزمین جمع گردد. مداخلات آیاسآی در افغانستان بارها تجربه شده است چنانچه در دهه هفتاد توسط تنظیمهای وقت، افغانستان را به ویرانه و محل غیر قابل اسکان تبدیل کردند، اینبار نیز هیچ سودی برای افغانستان به ارمغان نخواهند آورد؛ زیرا سیاست پاکستان در تضاد با ایجاد دولت قوی در افغانستان است چنانچه همین نیروهای حاکم بر افغانستان بیست سال تحت حمایت پاکستان قرار داشتند، ولی وقتیکه به عنوان دولت عرض اندام کردند پاکستان با چرخش ۱۸۰ درجهی این گروه را در لیست دشمن قرار داد و اکنون در پی سیاسیون دوران جمهوریت هستند تا از آنان علیه جریان حاکم بهرهبرداری کنند.
در حالی که تمام ساز و کارهای امریکا و غرب وحدت و همدلی افغانها را نشانه گرفته است بر میتابد که افغانها از خواب غفلت بیدار شده و اتحاد و یگانگی را برگزینند، رسانههای غربی هم اکنون با استفاده از شیوههای گوناگون، قلب وحدت ملی را نشانه گرفته اند، زیرا میدانند در صورتیکه نفاق و ضدیت در این سرزمین به اوج برسد آنگاه هرگونه فضا برای تاخت و تاز آنان هموار خواهد شد؛ لذا افغانها باید با آگاهی از این توطئه به اتحاد و همدلی بیاندیشند، وقتیکه آتش نفاق شعلهور گردد همه در آن خواهند سوخت و کشور همانند دهه هفتاد به مخروبهی غیر قابل سکونت تبدیل خواهد شد؛ بنا بر این باید آگاهانه مجرای اتحاد، همزیستی مسالمت آمیز و توسعه را امتحان کرد تا همه بتوانند در سایه درخت اتحاد و همدلی طعم خوش زندگی را بچشند.
لینک کوتاه