پاکستان، طلایهدار آزار همسایه
آزار و اذیت مهاجران افغانستان در پاکستان سالهاست که بر سر زبانهاست و متاسفانه تاکنون ادامه داشته و در آخرین مورد، ۱۱۰۰ افغان در ایالت سند این کشور توسط پولیس بازداشت گردید که با وجود واکنشهای گسترده، اما اکثریت آنها همچنان در بند هستند.
در کنار تضادهای سیاسی که اسلامآباد با کابل دارد، بازداشت، ضربوشتم و شکنجه مهاجران افغان در گذشته نیز بارها از موضوعات مورد مناقشه میان حکومتهای سابق در افغانستان با مقامات حکومت پاکستان بوده است.
در حال حاضر کشوری به نام پاکستان که در همسایگی افغانستان قرار دارد، به دوزخ افغانها تبدیل شده و آن عده که به دلیل نبود امنیتهای اقتصادی و جانی و … به این کشور مهاجرت کردهاند، امروز همانند زندانیهایی هستند که حتا بشر شمرده نمیشوند، چه برسد به اینکه حقوق بشر مورد توجه قرار گیرد.
به تازگی دبیرکل سازمان عفو بینالملل در نامه سرگشادهای به نخست وزیر پاکستان گفته است که به دلیل نبود قوانین ملی در پاکستان برای حمایت از وضعیت پناهجویان، افغانها در یک برزخ رها شدهاند و مسیری پیش روی آنها وجود ندارد تا بتوانند به طور منظم آنرا طی کنند.
این واکنشها درست، ولی چرا این نهادهای به ظاهر حقوق بشری و بشردوست، پیگیر وضعیت مهاجران نیستند و تنها به واکنش فیسبوکی و توییتری اکتفا میکنند. وقتی هفت کارگر افغان در پاکستان سر بریده شدند، چرا صدایی از این نهادها بلند نشد و یا در ترکیه و یونان که افغانها در اثر شدت لتوکوب پولیس آن کشورها جانهای خود را از دست میدادند، چرا اینها خاموش بودند.
امروز ایران در همسایگی افغانستان، میزبان بیشترین مهاجران افغان نسبت به دیگر کشورهای جهان است و اگر بینی یک افغان در این کشور خون میشد، این سازمانها و رسانههای وابسته، واویلا سر میدادند، ولی افغانها در پاکستان و ترکیه و اروپا و امریکا … اگر زیر ساطور هم شوند، حرفی نیست، چون ثابت شده که افغانها فقط برای غرب ابزار سیاسی اند و از حقوق بشر خبری نیست و نخواهد بود.
امروز برعلاوه فشارهای اقتصادی و افزایش بیسابقه کرایه خانه و نبود همکاری از سوی دولت پاکستان با پناهجویان افغان، در یکسال گذشته که به شمار پناهجویان افغان افزوده شده، پولیس و نیروهای امنیتی پاکستان با آنها بدرفتاری میکنند و در موارد زیادی هم به بهانههای مختلف خواستار «رشوه» میشوند، چرا؟ چونکه پاکستان از همپیمانان امریکا در منطقه است و هر چه به روز مهاجر افغان بیاورد، حرفی نیست. بله! این است رسم همسایگی و این است حقوق بشر غربی!
افغانها در چهار دهه و چند سال اخیر با مشکلات و چالشهای زیادی دستوپنجه نرم کرده و قربانی بیشماری را هم دادهاند که امروز شاید کمتر خانوادهای یافت شود که یک یا چند شهید نداشته باشد.
پس از تشکیل دولت انتقالی به ریاست حامد کرزی، صلح نسبی در افغانستان حاکم شد، ولی مدتی دوام نکرد که دوباره جنگ و بدبختی از سر گرفته شد، حملات انتحاری تشدید یافت و ظلم در قالبهای گوناگون علیه افغانها به کار بسته شد که منطقاً و حقیقتاً بانی و طراح آن امریکا بود که میخواست افغانستان را به حیات خلوت خود برای رقابت با کشورهای قدرتمند منطقهای تبدیل کند.
جنایتهای بیشماری از سوی امریکاییها در افغانستان رقم خورد تا اینکه پس از ۲۰ سال، واشنگتن در طولانیترین جنگاش شکست خورد و در آخرین روز اگست سال ۲۰۲۱، آخرین سربازش را از افغانستان بیرون کرد و فراری شد. طالبان توانستند قدرت را در کنترل بگیرند و اما با وجود وعده و وعیدهایی که دادند، اما تاکنون انحصار قدرت همچنان ادامه دارد و ۱۰۰ درصد حکومت طالبانی و در اختیار یک قوم خاص است.
انحصار سبب شده مشکلات همچنان شیوع کند و فقر مطلق در زندگی مردم افغانستان سایه بیندازد. امنیت روزبهروز در حال بدتر شدن است و داعش در تلاش گسترش قلمروش در افغانستان است تا به نیابت از ارباب فراریاش، بتواند رقبایش را تضعیف کند و جلو نفوذشان را بگیرند. چنانچه سفارت روسیه در کابل و مهمانخانه چینیها در کابل هدف قرار گرفتند و پسلرزههای آن هم به خوبی دیده شد.
طالبان امروز به خوبی درک میکنند که بدون یک حکومت همهشمول، نه راه به جایی خواهند برد و نه هم محبوبیت و مشروعیتی کسب خواهد کرد. پس لازم و ضروری است که یک قدم پیش بگذارند و هرچه سریعتر حکومت فراگیر را شکل دهند تا همگان در تصمیمگیری و سرنوشتشان سهیم و حاکم باشند.