پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان؛ دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی
نویسنده: شکیب احمد نظری
چکیده
افغانستان با موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد خود، به عنوان یک پُل ارتباطی میان آسیایمرکزی و جنوبی عمل میکند و این کشور با داشتن مرزهای مشترک با چندین کشور نقش حیاتی در تسهیل تجارت و انتقال انرژی در منطقه میتواند ایفا کند. این ویژگی جغرافیایی، افغانستان را به یکی از نقاط استراتیژیک برای کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ تبدیل کردهاست. پتانسیلهای اقتصادی افغانستان به ویژه در حوزههای انرژی و منابع طبیعی میتواند به تقویت این موقعیت ژئوپلتیک کمک کند. معادن غنی برای جذب سرمایهگذاری بیشتر و توسعهاقتصادی و همکاریهای منطقهای عمل کند.
با وجود چالشهای سیاسی و امنیتی، افغانستان همچنان میتواند به عنوان یک دروازهای برای اتصال آسیایمرکزی به بازارهای جنوبی و برعکس آن عمل کند. این امر نه تنها به نفع افغانستان خواهد بود بل میتواند به کشورهای همسایه نیز در دسترسی به منابع و بازارهای جدید کمک کند.
در نهایت، استفاده از پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان، نیازمند همکاریهای بین المللی و توجه به ثبات داخلی آن است، با تقویت زیرساختها و بهبود شرایط امنیتی این کشور میتواند به مرکز تجاری و اقتصادی مهمی در منطقه مبدل شود و همچنان مسیر ترانیزیت آسیایمرکزی و جنوبی گردد. این تحولات میتوانند به بهبود زندگی مردم افغانستان و تقویت روابط میان کشورهای همسایه منجر شود.
مقدمه
افغانستان به عنوان کشوری با تاریخ غنی و موقعیت جغرافیای استراتیژیک در مرکز آسیایمرکزی و جنوبی به عنوان یک دروازه ترانزیتی قرار دارد. این وضعیت میتواند فرصتهای زیادی را برای توسعهاقتصادی و سیاسی در منطقه فراهم کند. جغرافیایی افغانستان با کوههای هندوکش و دشتهای وسیع به طور طبیعی به عنوان یک نقطه اتصال میماند که توانایی بالای برای جذب تجارت و سرمایهگذاری را نیز دارا است. این ویژگیها به همراه منابع طبیعی غنی افغانستان میتواند به توسعه و رشد اقتصادی نایل گردد.
از دیگر جنبههای مهم پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان، پروژههای بزرگ زیرساختی است که هدف آنها اتصال کشورها و بازارهای مختلف است. پروژههایی مانند خط لوله انتقال گاز تاپی (TAPI) و کاسا-۱۰۰۰، نه تنها به افغانستان این امکان را میدهند که بهعنوان یک دروازه تجاری عمل کند، بلکه میتواند بهعنوان محرکهایی برای توسعه اقتصادی و افزایش همکاریهای منطقهای نیز عمل کند.
با این حال، چالشهای سیاسی و امنیتی که افغانستان با آنها مواجه است، میتواند مانع برای بهرهبرداری از این پتانسیلها باشد. درگیریهای داخلی و عدم ثبات سیاسی ممکن است مانع جذب سرمایهگذاریهای خارجی و همکاریهای بینالمللی شود. در نهایت، پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان میتوانند بهعنوان عاملی موثر در تحول اقتصادی و سیاسی منطقه عمل کند.
1- بیان مسأله:
افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود در طول تاریخ همواره بهعنوان یک پُل ارتباطی میان آسیایمرکزی و جنوبی مطرح بوده است. این کشور با مرزهای مشترک با کشورهایی نظیر پاکستان، ایران، تاجیکستان و ازبکستان، ظرفیتهای بینظیری برای تسهیل تجارت و انتقال انرژی در منطقه دارد. این ویژگیها افغانستان را به یکی از نقاط کلیدی در تحولات ژئوپلتیکی و اقتصادی تبدیل کرده است، اما برای بهرهبرداری از این پتانسیلها، چالشهای قابل توجهی وجود دارد.
چالشهای امنیتی و سیاسی، یکی از اصلیترین موانع در مسیر استفاده از پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان به شمار میروند. درگیریهای داخلی، عدم ثبات سیاسی و ناامنی، مانع جذب سرمایهگذاریهای خارجی و همکاریهای بینالمللی میشود. این مسائل، نه تنها بر وضعیت اقتصادی افغانستان تأثیر منفی میگذارد، بل موجب کاهش نقش این کشور بهعنوان یک کانون تجاری و ارتباطی در منطقه میشود.
2- سوالات اصلی و فرعی:
موضوع “پتانسیل های ژئوپلتیک افغانستان؛ دروازه ای به آسیای مرکزی و جنوبی” میتوان سوالات اصلی و فرعی زیر را ترتیب کرد:
سوال اصلی: پتانسیل های ژئوپلتیک افغانستان چگونه میتواند به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی این کشور با آسیایمرکزی و جنوبی کمک کند؟
سوالات فرعی:
- کدام عوامل جغرافیایی و تاریخی باعث ایجاد موقعیت استراتیژیک افغانستان در منطقه شده اند؟
- نقش افغانستان در مسیرهای ترانزیت انرژی و کالا چیست و چگونه می تواند بر اقتصاد منطقه تأثیر بگذارد؟
- چالش ها و فرصت های موجود برای افغانستان در بهره بردراری از موقعیت ژئوپلتیک خود چیست؟
- نقش بازیگران منطقهای و بین المللی چون چین، هند و ایران در شکلگیری و تحقیق پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان چیست؟
3- فرضیه ها:
افغانستان دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی، در فرضیه های زیر است:
فرضیه اصلی: پتانسیلهای ژئوپلتیک و ژیواستراتیژیک افغانستان میتواند به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی این کشور با کشورهای آسیایمرکزی و جنوبی کمک کند، به شرطی که چالشهای داخلی و خارجی به درستی مدیریت شود.
فرضیه های فرعی:
- عوامل جغرافیایی و تاریخی، از جمله موقعیت جغرافیایی مرکزی و میراثفرهنگی مشترک، نقش چشمگیری در شکلگیری موقعیت استراتیژیک افغانستان در منطقه ایفا کردهاست.
- افغانستان به عنوان یک مسیر ترانزیت انرژی و کالا میتواند به کاهش هزینههای حمل و نقل و افزایش تجارت بین آسیایمرکزی و جنوبی کمک کند، و این امر میتواند تأثیر مثبت بر اقتصاد منطقه داشتهباشد.
- تحولات سیاسیداخلی (ماننده ثباتسیاسی و دولتسازی) و تعاملات بینالمللی مانند روابط با قدرتهای بزرگ میتواند تأثیر مستقیمی بر توانایی افغانستان در بهرهبرداری از پتانسیلهای ژیوپلتیک خود داشتهباشد.
- چالشهای مانند ناامنی، فساد و وابستگی به کمکهای خارجی میتواند مانع بهرهبرداری موثر افغانستان از موقعیت ژیواستراتیژیک خود شود، در حالی که فرصتهای ماننده سرمایهگذاری خارجی و همکاریهای منطقهای میتواند زمینهساز پیشرفت باشد.
- بازگیران منطقهای و بینالمللی مانند چین، هند و ایران میتواند با ارایه همکاریهای اقتصادی، نظامی و سیاسی به تحقق پتانسیلهای ژئوپلتیک افغاسنان کمک کنند، اما در حینحال ممکن است رقابتهای ژئوپلتیک نیز به چالشها در این کشور افزودهشود.
4- اهمیت موضوع:
افغانستان به عنوان دروازه ارتباطی آسیایمرکزی و جنوبی دارای اهمیت فراوان در ابعاد مختلف است؛ چون افغانستان دارای موقعیت بهتر جغرافیایی استراتیژیک یعنی قلب آسیا، به عنوان پُلی میان کشورهای آسیاییمرکزی و جنوبی عمل میکند که این امر سبب میشود تا یک نقطه کلیدی در مسیرهای ترانزیت و راههای تجاری تبدیل بشود و در کنارش رشد اقتصادی این کشور و حتا همسایهگانش نیز بهبود یابد.
از این که افغانستان پُل ارتباطی است، این پُل میتواند به عنوان فرصتهای اقتصادی با بهرهبرداری از پتانسیل جغرافیایی افغانستان باشد و این کشور به عنوان یک مرکز ترانزیتی برای منابع انرژی، کالا و خدمات در منطقه عمل کند و این مسأله نه تنها به نفع افغانستان است، بل به کشورهای همسایه نیز اعتبار و فرصتهای جدید ارایه می دارد و این موضوع متأثر از امنیت و ثبات منطقهای نیز میباشد.
باید خاطرنشان ساخت که پس از گذشت نزدیک به 40 سال جنگ در افغانستان، نقش تکامل در سیاستهای داخلی و خارجی، فرصتها و چالشهای فراروانی را به افغانستان به ارمغان آورد و این مسأله باعث گردید که تحلیل هویت منطقهیی به ویژه افغانستان با داشتن موقعیت ژئوپلتیک به شکلگیری هویتهای فرهنگی و اقتصادی جدید در منطقه کمک کند، این امر به مشارکت فعالتر کشورهای منطقه در تأسیس سازمانها و اتحادیههای منطقهای منجر میشود تا اهمیت افغانستان به عنوان یک منطقه ژئوپلتیک، راهبردی مناسب برای بهبود شرایط فعلی و توسعه پایدار برای افغانستان و کشورهای همسایه گردد.
5- اهداف:
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل موقعیت ژئوپلتیک افغانستان، شناسایی فرصتها و چالشها، بررسی روابط اقتصادی، تعاملات بینالمللی افغانستان، ارتقای آگاهی عمومی و تحلیل تاثیرات عدم استفاده آن است.
6- روششناختی (میتودولوژی):
روششناختی تحقیق در مورد “پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان؛ دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی” باید جامع و چند وجهی باشد، برای دستیابی به نتایج معتبر و مفید ترکیبی از روشهای کیفی و کمی در این تحقیق به کار گرفته شدهاست.
تحلیل کیفی:
مطالعه موردی: تحلیل نمونههای خاص از پروژهها یا قراردادهای تجاری و سیاسی که در افغانستان و کشورهای همسایه در حال اجرا است، این میتواند شامل مقایسه تجربیات موفق و ناموفق کشورهای دیگر در بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلتیک افغانستان باشد. بررسی تحولات تاریخی: مطالعه تاریخچه تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان و کشورهای همسایه برای یافتن الگوها و روندهای مرتبط با ساختارهای ژئوپلتیک.
تحلیل تطبیقی: مقایسه وضعیت افغانستان با دیگر کشورهای که موقعیت ژئوپلتیک مشابهی دارند، مانند ایران یا پاکستان؛
بررسی مصاحبههای عمیق: بررسی مصاحبههای کارشناسان، دیپلماتها و ساستمداران افغانستان و کشورها به منظور جمعآوری نظرات و دیدگاههای آنها در باره پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان؛
تحلیل محتوا: بررسی اسناد، مقالات و گزارشهای رسمی منتشرشده از سوی نهادهای دولتی و سازمانهای بینالمللی در باره موقعیت ژئوپلتیک افغانستان؛
تحلیل کمی:
آمار اقتصادی: جمعآوری و تحلیل دادههای اقتصادی و تجاری درباره حجم تجارت و سرمایهگذاریهای خارجی در افغانستان و کشورهای منطقه به منظور بررسی تأثیرات احتمالی موقعیت ژئوپلتیک؛
7- ساختار تحقیق
ساختار تحقیق درباره “پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان: دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی” میتواند شامل چند بخش اصلی باشد که به ترتیب به بررسی جامع موضوع میپردازیم. ساختار پیشنهادی برای این تحقیق چون چکیده، مقدمه، بیانمسأله، اهداف تحقیق، سوالات تحقیق، روششناسی، فصل نخست؛ چارچوب نظری، فصل دوم؛ موقعیت جغرافیایی و تاریخی افغانستان، فصل سوم؛ پتانسیلهای اقتصادی، فصل چهارم؛ چالشها و موانع و ارایه پیشنهادات و در فصل پنجم هم جمعبندی و نتیجهگیری عمومی است. این ساختار تحقیق کمک میکند تا به طور منسجم و سازمانیافته به موضوع اصلی بپردازیم و نهایت تلاش روی پوشش جوانب عمومی است.
فصل نخست
چارچوب نظری
چارچوب نظری این مطالعه بر پایه نظریههای ژئوپلتیک، اقتصاد سیاسی و نظریههای توسعه منطقهای استوار است. در این راستا، میتوان به چندین مولفه کلیدی اشاره کرد که میتواند به تحلیل پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان کمک کند. نخست، نظریه ژئوپلتیک به بررسی روابط فضایی و تأثیرات جغرافیا بر سیاست و اقتصاد کشور. در مورد افغانستان، این نظریه به ما امکان میدهد تا نقش جغرافیای این کشور بهعنوان یک پُل ارتباطی میان آسیایمرکزی و جنوبی را تحلیل کنیم و اهمیت آن در جابجایی و ترانزیت کالا و انرژی را مورد بررسی قراردهیم.
دوم، اقتصاد سیاسی به مطالعه روابط قدرت و اقتصاد در سطح ملی و بینالمللی میپردازد. این دیدگاه میتواند به ما کمک کند تا تأثیر عوامل سیاسی و امنیتی بر جذب سرمایهگذاری و همکاریهای اقتصادی در افغانستان را تحلیل کنیم. چالشهای داخلی و بینالمللی، تأثیرات زیادی بر پتانسیلهای اقتصادی این کشور دارد و بررسی آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
سوم، نظریههای توسعه منطقهای بر همکاریهای اقتصادی و اجتماعی میان کشورهای همسایه تأکید دارند. در این چارچوب، میتوان به پروژههای زیرساختی و همکاریهای بینالمللی اشاره کرد که میتوانند به توسعه پایدار افغانستان و بهبود روابط میان کشورهای منطقه منجر شوند. با توجه به این نظریهها، تحلیل پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان به ما کمک میکند تا راهکارهای مؤثری برای توسعه اقتصادی و سیاسی این کشور ارائه دهیم.
در نهایت، این چارچوب نظری بهعنوان پایهای برای بررسی مسأله پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان عمل میکند و میتواند به درک عمیقتری از چالشها و فرصتهای موجود در این کشور کمک کند.
تعریف مفاهیم کلیدی
ژئوپلتیک: به مطالعه روابط بین جغرافیا و سیاست اشاره دارد. این علم به تحلیل چگونگی تأثیر ویژگیهای جغرافیایی مانند موقعیت مکانی، منابع طبیعی، آب و هوا و ساختارهای جغرافیایی بر تصمیمگیریهای سیاسی و استراتژیک کشورها میپردازد. ژئوپلتیک در بررسی روابط بینالملل، جنگها، امنیت و همکاریهای اقتصادی اهمیت زیادی دارد. بهعنوان مثال، کشوری که در موقعیت استراتژیک خاصی قرار دارد، ممکن است بهدلیل دسترسی به دریاها یا منابع طبیعی، برای قدرتهای بزرگ جذابیت بیشتری داشتهباشد. همچنین، ژئوپلتیک به بررسی تأثیرات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بر سیاستهای دولتی و منطقهای میپردازد. این علم میتواند به تحلیل و پیشبینی رفتار کشورها در مواجهه با چالشها و فرصتهای جهانی کمک کند.
بهبود اقتصادی: به فرآیند افزایش تولید، درآمد و سطح رفاه در یک کشور یا منطقه اشاره دارد. این مفهوم شامل تغییرات مثبت در شاخصهای اقتصادی مانند رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، کاهش نرخ بیکاری، افزایش سرمایهگذاری و بهبود شرایط زندگی مردم میشود. بهبود اقتصادی میتواند بهدنبال اجرای سیاستهای اقتصادی مناسب، افزایش بهرهوری، نوآوری و جذب سرمایهگذاریهای خارجی تحقق یابد.
عوامل مختلفی میتوانند به بهبود اقتصادی کمک کنند، از جمله:
- سرمایهگذاری: افزایش سرمایهگذاری در زیرساختها، صنعت و خدمات میتواند موجب رشد اقتصادی شود.
- آموزش و مهارت: ارتقای سطح تحصیلات و مهارتهای نیروی کار، به افزایش بهرهوری و کیفیت کار کمک میکند.
- نوآوری و فناآوری: بهرهگیری از فناآوریهای جدید و نوآوری در تولید و خدمات میتواند به رشد اقتصادی منجر شود.
- تجارت و بازارهای جدید: گسترش بازارها و افزایش صادرات میتواند به افزایش درآمد و اشتغال کمک کند.
- ثبات سیاسی و اقتصادی: ایجاد محیطی امن و پایدار برای کسبوکارها، اعتماد سرمایهگذاران را افزایش میدهد.
امنیت منطقهای: به شرایط و تلاشهای جمعی برای حفظ صلح، ثبات و امنیت در یک منطقه خاص جغرافیایی اشاره دارد. این مفهوم شامل همکاری میان کشورها برای پیشگیری از درگیریها، مدیریت بحرانها و مقابله با تهدیدات مشترک است. امنیت منطقهای معمولاً تحت تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی قرار دارد و میتواند به تقویت روابط دیپلماتیک و همکاریهای چندجانبه منجر شود.
فصل دوم
موقعیت جغرافیایی و تاریخی افغانستان
افغانستان کشوری است که در ناحیهای مرکزی از آسیا با موقعیت جغرافیایی استراتیژیک به عنوان پُل ارتباطی میان شرق و غرب شناخته میشود. این کشور از شمال با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، از شرق با چین و از جنوب با پاکستان و از غرب با ایران هممرز است. افغانستان به دلیل داشتن کوههای هندوکش و دشتهای وسیع، تنوع جغرافیایی بالای دارد، آب و هوای افغانستان تحت تأثیر ارتفاعات و فصلی بودن با انواع مختلف از شرایط آب و هوایی شامل آب و هوایی کوهستانی، نیمه خشک و خشک است.
همانطوری که افغانستان محصور در خشکی، در قلب آسیا قرار دارد و سه ناحیه فرهنگی و جغرافیایی مهم را بههم پیوند میدهد. شبه قارههند در سمت جنوبشرق، آسیایمرکزی در شمال و فلات ایران در غرب. به خاطر همین موقعیت جغرافیایی است که این کشور هزاران سال چنان دروازهای برای متجاوزانی بوده که از مسیر ایران یا آسیایمرکزی قصد هند یا جاهای دیگر را داشتند: کورش، اسکندرکبیر، محمود غزنوی، چنگیزخان، تیمور لنگ و بابرشاه از معروفترین آن متجاوزان هستند. (1)
تاریخ افغانستان به هزاران سال پیش باز میگردد و این کشور جزو مناطق کلیدی برای تاریخ بشری و فرهنگهای باستانی است. از دورههای مختلف تاریخی، افغانستان میزان تمدنهایی مختلفی از جمله هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بودهاست و در دورانباستان این منطقه به عنوان یکی از مسیرهای تجاری مهم، ایجادکننده راهابریشم شناخته شدهبود که ایران و هند را به یک دیگر متصل میکرد. این مسیر تجاری، نه تنها برای تجارت کالا، بل برای تبادل فرهنگها و ادیان نیز اهمیت زیادی داشت.
در قرن هفتم میلادی، نفوذ اسلام به افغانستان سبب اینشد که این کشور به زودی تبدیل به یکی از مراکز مهم اسلامی گردد، از آن زمان تا کنون افغانستان با ورود و خروج امپراطوریهای مختلف از جمله مغولها، بریتانیاییها و شوروی، تاریخ پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است. (2)
در قرن 20 میلادی افغانستان به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد و در 13 اپریل 1919 امان الله خان دربار عام را منعقد ساخت و در این دربار او کسانی را که به مرگ پدرش متهم و مشکوک بودند تحت بررسی قرار داد او رسماً آزادی افغانستان را اعلان کرد و گفت “من خود و کشور خود را از لحاظ جمیع امور داخلی و خارجی به صورت کُلی آزاد، مستقل و غیر وابسته اعلان میدارم. کشور من بعد از این نعمت از آزادی چنان برخوردار خواهد بود که سایر کشورها و قومهای جهان از آن مستفید میباشد. به هیچ قدرت خارجی اجازه داده نخواهد شد تا یک سرمو به حقوق و امور داخلی و سیاست خارجی افغانستان مداخله کند و اگر کسی زمانی چنان تجاوز نماید من، حاضرم تا با این شمشیر گردنش را قطع کنم.” (3)
نخستین تأثیر موقعیت جغرافیایی افغانستان بر روابط بینالمللی مربوط به راههای عبور و مرور تجاری و اقتصادی است، افغانستان به عنوان یک کریدور ترانزیتی مهم برای تجارت بینالمللی شناخته میشود. علاوه بر این که افغانستان به دلیل همجواری با کشورهای هستهای چون پاکستان، ایران و چین در منطقه قرار دارد، این مسأله به یک میدان رقابت ژئوپلتیکی تبدیل شده است تا قدرتهای بزرگ چون ایالات متحده امریکا، روسیه و چین به افغانستان توجهجدی داشته باشند و به دنبال تأثیر گذاری بر وضعیت سیاسی و نظامی این کشور شوند.
با توجه به روابط دوستانه افغانستان با کشورهای آسیایمرکزی، ابتکارات فزاینده راه آهن و انرژی از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مهمترین این پروژهها راه آهن پنج ملت است، که چین، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران را به هم متصل میکند. این کریدور به عنوان یک مسیر ترانزیتی کلیدی از چین به اروپا است و از دو خط اصلی تشکیل شده است: خط شمالی (چین – قزاقستان – دریای خزر –آذربایجان) و خط جنوبی (چین – قرقیزستان – ازبکستان – ترکمنستان – دریای خزر –آذربایجان ) با ادامه توسعه، کریدور لاجورد (ترکیه-گرجستان-آذربایجان-ترکمنستان-افغانستان) میتواند سومین خط با پتانسیل اتصال افغانستان به اقیانوسهای جهان در نظر گرفته شود. علاوه بر این، مسیر لاجورد دارای فرصتهای توسعه به سمت پاکستان و هند است. گسترش قدرتهای رو به رشد هند و پاکستان مزایای اقتصادی و امنیتی قابل توجهی را برای کشورهایی که از این کریدور استفاده میکنند ارائه میدهد یکی از پروژههای دیگر، کریدور ترانسپورت ترانس افغانستان است. کریدور مورد بحث امکان برقراری کوتاه ترین ارتباط جغرافیایی بین ازبکستان و پاکستان را از طریق افغانستان فراهم میکند. علاوه بر این، مسیر ترمیز – مزار شریف – کابل – پیشاور، هم ازبکستان، هم آسیایمرکزی و هم افغانستان میتوانند از کوتاهترین مسیر به اقیانوسها برسند. ازبکستان و پاکستان اراده قوی برای اجرای این پروژه نشان داده اند. سیاست طرفین در مورد افغانستان نیز شدیداً تحت تأثیر ایده تطبیق دهلیز ترانسپورتی ترانس افغانستان است. زیرا پیوند محکمی که بین ازبکستان و پاکستان ایجاد خواهد شد، نه تنها دستاوردهای دو کشور و افغانستان، بلکه آسیایمرکزی و جنوبی را نیز افزایش خواهد داد. افغانستان حدود نیمی از واردات خود را در یک مسیر از ازبکستان دریافت میکند. ازبکستان و افغانستان توافق نامهای را در مورد راهآهن ازبکستان امضاء کردند. این توافق اختلاف بر سر راهآهنی را که افغانستان برای دریافت حدود نیمی از واردات و بسیاری از کمکهای بشردوستانه خود استفاده میکند، حل میکند. این پروژه به تقویت روابط سیاسی و اقتصادی میان ازبکستان، افغانستان و پاکستان نیز کمک میکند. فرصتهایی برای همکاری نزدیکتر، تبادل تجربیات و منابع بین کشورهای منطقه ایجاد میکند. (4)
تأثیرات امنیتی بر جغرافیا و منابع طبیعی
تأثیر موقعیت جغرافیایی همچنان متأثر از مسائل امنیتی و تروریسم است، در سالهای پسین ناپیداری در افغانستان نه تنها بر امنیت داخلی کشور تأثیر گذاشته بل چالش برای امنیت منطقه و حتا جهان تبدیل شدهاست. گروههای تروریستی به ویژه گروه داعش به عنوان یک عامل کلیدی مخل امنیت منطقهای و جهانی شناخته میشود و به همین دلیل کنفرانسها و مذاکرات بین المللی برای حل بحران افغانستان برای همه اهمیت دارد تا این کشور به عنوان منطقه حایل و ژئوپلتیک، خودش را حفظ کند.
گروه داعش همچنان تهدید بزرگ است، شورای امنیت ملل متحد در تازهترین گزارش خود افزون بر نشر نامهای سران تحریم شده گروه طالبان، از باقی ماندن داعش به عنوان یک تهدیدبزرگ در افغانستان سخن گفتهاست. این گزارش حاوی معلوماتی درباره اعضای تحریم شده طالبان، افزایش شمار جنگجویان داعش در افغانستان و منطقه، و نفوذ این گروه در وزارتهای دفاع، داخله و استخبارات طالبان است. (5)
در نهایت وجود منابع طبیعی غنی مانند معادن و ذخایر معدنی در افغانستان نیز بر روابط بینالمللی این کشور تأثیر گذار بودهاست که دلیل رقابت میان کشورهای مختلف بر سر این منابع، به عنوان یک ابزار سیاسی اقتصادی بودهاست. احجار قیمتی نظیر یاقوت، زمرد، لاجورد، معادن مس، معدن آهن، معادن نقره، ذخایر نفت و گاز، معادن نمک، معادن سنگ مرمر، معادن عناصر کمیاب از جمله لیتیم، نیوبیوم سزیم روبیدیم، بریلیم تنتالیم و کدمیوم، سیماب و معادن دیگر میتوان اشاره کرد. (6)
در نتیجه، تأثیر موقعیت جغرافیایی افغانستان به عنوان یک منطقه ژئوپلتیک شناخته میشود چون قدرتهای بزرگ به دنبال دستیابی به چنین منابع کمیاب در سطح نظام بینالملل هستند. چالشهای امنیتی و وجود منابع طبیعی غنی این کشور به ویژه منابع ارزشمند موجب رقابت میان کشورها بر سر این منابع شده است.
تحولات تاریخی (7)
افغانستان به عنوان یک کشور استراتیژیک واقع در مرکز آسیا همواره دستخوش تحولات تاریخی و سیاسی قابل توجهی بودهاست که این تحولات نه تنها بر زندگی مردم افغانستان تأثیر گذاشته بل نقش اساسی در سیاستهای منطقه و جهانی نیز ایفا کردهاست. از آنجمله در قرن نزدهم افغانستان به عنوان نقطهای استراتیژیک برای بریتانیا و روسیه تزاری شناخته میشد، این دو کشور به منظور گسترش نفوذ خود و کنترول بر منطقه، درگیر بودند. از سویهم جنگهای انگلیس و افغانستان در چندین نوبت بالاخره منتج به استقلال افغانستان شد.
با تأسیس دولت مستقل به رهبری امان الله خان تلاشهای برای مدرنیزاسیون افغانستان آغاز شد ولی بنابر عواملی این پدیده به نتیجه نرسید و در دهه 1970 افغانستان به میدان رقابت بین بلوک شرق و غرب تبدیل شد، این کشور به عنوان یک متحد شوروی شناخته میشد و در نتیجه پس از حمله شوروی گروههای مجاهدین برای مقابله با اشغال گری شوروی بسیج شدند و بعد از شکست شوروی جنگهای داخلی و سپس دور نخست حکومت طالبان بر افغانستان شروع شد.
پس از حملات 11 سپتامبر، ایالات متحده امریکا به همراه ائتلاف کشورهای دیگر به افغانستان حمله کردند و حکومت طالبان در سال 2001 سرنگون شد، بعداً تلاشهای برای ایجاد یک دولت دموکراتیک و بازسازی افغانستان صورتگرفت و اما همچنین چالشهای از جمله حملات مستمر گروههای مخالف حکومت “جمهوریت” تا سال 2021 دوام کرد و در آگست 2021 طالبان پس از خروج نیروهای امریکایی به سرعت کنترول افغانستان را بهدست گرفتند و این تحولات تأثیرات زیادی بر سیاستهای منطقهای و جهانی در قبال افغانستان داشت و همچنان چالشهای جدیدی برای افغانستان ایجاد کرد.
ژئوپلیتیک افغانستان به شدت تحت تأثیر تحولات داخلی و بین المللی قرار گرفت و موقعیت جغرافیایی این کشور به عنوان یک پُل ارتباطی بین جنوبآسیا و آسیایمرکزی و نزدیکی به قدرتهای منطقهیی چون چین، هند و ایران همواره با چالشهای روبرو بود.
فصل سوم
پنانسیلهای اقتصادی افغانستان (8)
افغانستان به عنوان یک کشور با تاریخ غنی و موقعیت جغرافیایی استراتیژیک دارای منابع طبیعی و اقتصادی متنوعی است که به ویژه در دههای اخیر مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفتهاست. افغانستان دارای منابع نفتی است، ذخایر نفتی عمدتاً در مناطق شمالی کشور به ویژه در ولایتهای فاریاب و سرپُل دارای پتانسیلهای بهتر استخراجی هستند. ذخایر گاز طبیعی در افغانستان عمدتاً در مناطق شمالی و در نزدیکی مرز با ترکمنستان قراردارند و پروژههای مرتبط با گاز در این کشور در حال بررسی و توسعهاند و همچنین افغانستان میتواند به عنوان یک مسیر ترانزیت برای انتقال گاز از کشورهای آسیایمرکزی به بازارهای جنوبی عمل کند.
منابع طبیعی چون مس، طلا، آهن، نقره، زغالسنگ، لیتیوم و سایر عناصر نادر وافر در افغانستان یافت میشود. ذخایر قابل توجهی از لیتیوم برای تولید باتریها و فناوریهای جدید حایز اهمیت است و همچنان منابع نقره و آهن میتواند در توسعه صنعتی و اقتصادی افغانستان کمک فراوان کند.
البته باید خاطرنشان ساخت که به منظور دستیابی به توسعه صنعتی و اقتصادی چالشهای چون بیثباتی سیاسی که از قرن 20 تا کنون افغانستان به آن دستو پنجه نرم میکند مواجه است، در کنار آن نبود زیر ساختهای مناسب برای حمل و نقل و انتقال منابع به بازارهای جهانی به یکی از چالشهای عمده به رژیمهای سیاسی افغانستان مبدل شدهاست. با این حال، عدم وجود امنیت و ثبات باعث دوری سرمایهگذاران بینالمللی از این کشور میشود و همانطوری که در نظریه مرکانتلیسیم که از سنت فکری دیرینهای برخوردار است، اصول مهم تفکر واقعگرا در خصوص تجارت پیوندی نزدیک با ارتباط آن با آنارشی بینالمللی، امنیتملی و قدرت دارد. (9)
با وصف چالشها فرصتها نیز انتظار توسعه اقتصادی افغانستان را دارد که با بهرهبرداری صحیح از منابع طبیعی افغانستان میتواند به رشد اقتصادی و توسعه پایدار دست یابد و همکاری بینالمللی و توجه به کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی میتواند در پروژههای مشترک سرمایهگذاری از منابع افغانستان به گونه درست بهرهبرداری صورت گیرد و برای تغییرات مثبت در شرایط اقتصادی و اجتماعی توجه به توسعه پایدار و استفاده از فنآوریهای نوین میتواند به بهرهبرداری بهینه از این منابع کمک کند.
زیر ساختهای حمل و نقل
وضعیت زیرساختهای حمل و نقل تجارت در افغانستان به عنوان یکی از عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و ارتقای روابط تجاری این کشور مورد توجه قرار دارد و با وجود موقعیت جغرافیایی استراتیژیک افغانستان به عنوان یک کردیور ترانزیتی، زیرساختهای حمل و نقل همواره با چالشهای جدی مواجه بودهاست که از آنجمله جنگها و ناآرامیهای چند دههای آسیبهای زیادی به شبکههای جادهای و ریلی این کشور وارد کردهاست.
جادهها یکی از اصلیترین راههای حمل و نقل در افغانستان شناخته میشود ولی بسیاری از این جادهها به دلیل ناآرامیهای قبلی تبدیل به مخروبه شدهاست. عبور موترها با وزن سنگین و میزان انفجار جادهها دلایل اصلی تخریبات جادههای حلقوی افغانستان است که حتا در یکی از گزارشهای واشنگتن پُست گفته شدهاست که “حدود 10 هزار میل (تقریبآً 40 درصد) سرکهای حلقوی تخریب شدهبود.” (10)
افغانستان محسور در خشکی است و برای دسترسی به دریا همیشه به بندر کراچی پاکستان وابسته بودهاست. پاکستان هم از این فرصت به عنوان اهرم فشار بر افغانستان استفاده میکند. این وضعیت در سپتامبر 2008 تغییر کرد زمانی که هند احداث جادهای 135 مایلی را به پایان رساند؛ این جاده بندر چابهار ایران را به ولایت نمیروز وصل میکند. این طرح به عنوان بخشی از یک پروژه ساخت و ساز یک میلیارد دالری در افغانستان و به حمایت مالی هند انجام شد و کریدور حمل و نقل جدیدی ایجاد کرد که به انحصار پاکستان در تجارت ترانزیت دریایی به افغانستان پایان داد. (11)
از سویهم، سیستم حمل و نقل هوایی در افغانستان نیز فعالیت چشمگیری داشتهاست، وزارت ترانسپورت و هوانوردی حکومت طالبان میگوید که با آغاز پروازهای بینالمللی از فرودگاه خوست در جنوب شرق افغانستان، اکنون پنج فرودگاه با استانداردهای بینالمللی برابری کرده و پروازها از آنها انجام میشود. این پنج فرودگاه مشمول فروگاه بین المللی کابل، مزار، قندهار، هرات و خوست هستند. (12)
با توجه به زیرساختهای حمل و نقل و نیاز به سرمایهگذاری در این حوزه، همکاریهای بینالمللی میتواند نقش کلیدی در بهبود وضعیت زیرساختهای حمل و نقل تجارت افغانستان بهتر باشد و همچنان این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و تنوع منابع طبیعی دارای فرصتهای تجاری گستردهای با کشورهای همسایه و همچنان ترانزیت آسیایمرکزی به جنوبی خواهدبود و اینرا میتوان گفت که به عنوان یک کردیور ترانزیتی بین آسیایمرکزی و جنوبی نقش مهم در تجارت منطقهای ایفا میکند البته منوت بر همکاری با کشورهای مانند پاکستان و ایران برای بهبود و گسترش شبکههای حمل و نقل این مسأله امکانپذیر است.
در مرحله بعدی فرصت تجاری و همکاری در زمینه منابع طبیعی و استخراج معادن است که افغانستان با سرمایهگذاری و همکاری با کشورهای همسایه به ویژه چین و ایران میتواند از این منابع به طور موثر بهرهبرداری کند و درآمدهای ملی را افزایش داده و زمینههای توسعه صنعتی در افغانستان را فراهم کند. همچنان توسعه کشاورزی و تولید محصولات غذایی با توجه به شرایط اقلیمی افغانستان زمینههای مختلف در خصوص صادرات را نیز فراهم میکند.
از آنجایی که، کشاورزی نقش اساسی در توسعه پایدار دارد و با توجه به اینکه حدود ۸۵ درصد مردم افغانستان مشغول کشاورزی هستند، مدرنیزهکردن کشاورزی در کشور در راستای پایداری توسعه و اقتصاد، مهم تلقی میشود. افغانستان از جمله کشورهایی بهشمار میرود که بیشترین غذا و محصولات کشاورزی را بهشکل سنتی تولید میکند و هنوزهم اکثریت کشاورزان از تکنالوژی بیبهره هستند. مسوولان وزارت زراعت و مالداری میگویند در حالحاضر بیش از ۹۰ درصد تولید غذا در كشور در مناطق روستایی و محروم انجام میپذیرد. بنابراین توسعه این مناطق در جهت تولید پایدار مواد غذایی، كاهش فقر، كاهش آسیبپذیری روستاییان و تضمین استفاده پایدار و بهینه از منابع تولید موثر واقع میشود. (13)
در نهایت، فنآوری و خدمات میتواند با چالشهای زیرساختی افغانستان در خصوص توسعه اقتصادی و تبدیل شدن به کوریدور اصلی ترانزیت کمک کند. همچنان همکاری ها مشمول تبادل فنآوریهای نوین، آموزش نیروی کار و توسعه کسب و کار مبتنی بر عصر نوین در خصوص ایجاد فضای مناسب برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی ممد واقع شود. به طور کُلی افغانستان با توجه به موقعیت جغرافیایی و منابع غنی خود فرصتهای تجاری متعددی برای همکاری با کشورهای همسایه و جهان را دارا است و این میتواند مسیر توسعهپایدار و رشد اقتصادی افغانستان را تضمین کند و همچنان بر ترانزیت بین المللی کمک کننده باشد.
فصل چهارم
چالشها و موانع
چالشهای امنیتی افغانستان بهعنوان یک عامل کلیدی و مهم در تضعیف پتانسیلهای ژئوپلتیک این کشور عمل کند، وضعیت ناپایدار امنیتی نهتنها بر شرایط اقتصادی و اجتماعی تأثیر میگذارد بل مانع جذب سرمایهگذاری بینالمللی و تداوم همکاریهای بینالمللی میشود. این چالشها شامل تهدیدات افراد مسلح، تروریزم، ناآمنیهای مسیر و … هستند که به تضعیف ثباتملی و منطقهای منجر میشود. یکی از مهمترین چالشهای امنیتی حضور گروههای تروریستی به ویژه گروه داعش در افغانستان است، داعش که با فعالیتهای خود نه تنها در داخل کشور بل در سطحجهان نیز تهدید ایجاد کردهاست و این وضعیت به شکلگیری حس ناامنی و بیاعتمادی میان کشورهای همسایه منجر شده و بر روابط دیپلماتیک، اقتصادی، کشور حایل و ترانزیت بینالمللی تأثیر میگذارد. درنتیجه کاهش پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان در حوزه ترانزیت به عنوان دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی است. بیثباتی به عنوان عامل بازدارنده عمل میکند و کشورهای همسایه نیز در مواجه با تهدیدات امنیتی ناشی از وضعیت داخلی افغانستان بیشتر به سمت تأمین امنیت مرزهای خودشان و کاهش همکاریهای اقتصادی با افغانستان میروند. بنابراین، در صورتی که چالشهای امنیتی در افغانستان حل شود، پتانسیلهای ژئوپلتیک این کشور همچنان تبلور پیدا میکند.
در کنار چالشهای امنیتی، بررسی موانع سیاسی و اجتماعی نیز مسیر توسعه و همکاری با افغانستان را محدود ساختهاست، موانع سیاسی و اجتماعی در افغانستان در روند توسعه و همکاری بینالمللی افغانستان را تحتتأثیر قرار دادهاست و این موانع شامل بیثباتی سیاسی، ضعف نهادهای دولتی، نفاق داخلی میشود؛ و این مسائل مسبب اصلی عقب ماندگی اقتصادی و روابط پایدار با کشورهای دیگر است. موانع سیاسی، عدم ثبات و ناپایداری سیاسی در افغانستان، تغییرات مکرر حکومت و فقدان یکساختار مستحکم حکومتی به تضعیف اعتماد عموم و سرمایهگذاران خارجی/ بینالمللی انجامیده است.
ضعف نهادهای اجتماعی و مدنی نیز بهعنوان یکی دیگر از موانع مهم در مسیر توسعه مطرح است. نهادهای اجتماعی، مانند سازمانهای غیر دولتی و جامعه مدنی، میتوانند در ایجاد پُلهای ارتباطی بین دولت و مردم کمک کنندهباشند، اما ضعف آنها و کمبود اعتماد به نفس در مردم، منجر به کاهش مشارکت اجتماعی و سیاسی میشود. این موضوع میتواند بر روند توسعه اقتصادی تأثیر منفی بگذارد و از جلب حمایت بینالمللی جلوگیری کند. در کنار آن، افغانستان به عنوان یک منطقه ژئوپلتیک به شدت تحت تأثیر سیاستهای بینالمللی و منطقهای قرار دارد، این تأثیرات میتوانند مثبت و یا منفی باشند و بر جنبههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور اثر بگذارد. سیاستهای قدرتهای جهانی و منطقهای مانند ایالات متحده امریکا، چین، هند و روسیه نقش کلیدی در تحولات سیاسی افغانستان ایفا میکنند. برای مثال، “سیاستهای ایالات متحده پس از خروج از افغانستان منجر به ایجاد خلأ قدرت و افزایش فعالیتهای گروههای تروریستی شده است.” این تحولات نهتنها بر امنیت داخلی کشور تأثیر گذاشته، بلکه بر روابط افغانستان با کشورهای همسایه نیز اثرگذار بوده است. (14 و 15)
پیشنهادات
برای بهرهبرداری از پتانسیلهای ژئوپلیتک افغانستان و برطرفسازی چالشها، نیاز به یک استراتیژی جامع و چندبُعدی است که شامل همکاریهای داخلی، استفاده از منابع خارجی و اجرای اصلاحات زیرساختی باشد. افغانستان به عنوان دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی میتواند با کشورهای همسایه و دیگر کشورهای منطقه اتحادیههای اقتصادی ایجاد کند تا تجارت و سرمایهگذاری را تسیهل ببخشند و این اتحادیهها توجه بیشتر روی پروژههای زیرساختی، منابع طبیعی و ترانزیتی تمرکز داشتهباشند. بهبود روابط با سازمانهای بینالمللی چون سازمان همکاریهای منطقهای (SCO)، سازمان همکاری اسلامی (OIC) و سازمانهای دیگر به منظور جذب حمایت اقتصادی و فنی باشد.
ایجاد و بهبود جادهها، فرودگاهها به عنوان کریدورهای اقتصادی میتواند به وضعیت جغرافیایی افغانستان به منظور تسهیل در تجارت کمک بیشتر کند و حتا پتانسیلهای ترانیزیتی افغانستان به کشورهای آسیایمرکزی، جنوبی و بقیه را گسترش دهد. البته تأکید بیشتر روی توسعه همکاریهای امنیتی نیز صورت گیرد.
با استفاده از پتانسیل ژئوپلتیک افغانستان دستیابی این کشور به توسعهپایدار و امنیت دایمی محسوس بر همکاری میان همه ذینفعان، دولت، جامعه مدنی، کشورهای همسایه و جهان است.
فصل پنجم
جمعبندی و نتیجهگیری:
موضوع پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان؛ دروازهای به آسیایمرکزی و جنوبی، دارای اهمیت فراوانی است که میتوان آن را در ابعاد مختلف بررسی کرد. افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در قلب آسیا به عنوان پُلی میان کشورهای آسیایمرکزی و جنوبی عمل میکند و این امر این کشور را به یک منطقه کلیدی در مسیرهای ترانزیت و راههای تجاری بینالمللی مبدل میکند که سبب رشد اقتصادی این کشور و حتا همسایهگانش خواهد شد.
با بهرهبرداری از پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان به عنوان مرکز ترانزیتی برای انتقال منابع انرژی، کالاها و خدمات در منطقه این کشور به عنوان دروازه آسیایمرکزی و جنوابی عمل خواهد کرد و این مسأله نه تنها به نفع اقتصاد افغانستان است بل به کشورهای همسایه نیز اعتبار فرصتهای جدید فراهم میکند.
تقویت روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای آسیایمرکزی و جنوبی میتواند برای افغانستان در خصوص ایجاد ثبات و امنیت کمک کند و ثبات در افغانستان به نوبه خود به تأمین امنیت کُل منطقه ممد واقع میشودد واز تشدید منازعات همچنان جلوگیری می کند، برعلاوه سبب رشد و توسعه اقتصادی خواهد گردید. توجه قدرتهای بزرگ منطقهای چون چین، هند و روسیه به افغانستان به عنوان یک نقطه استراتیژیک در سیاستهای بینالمللی و پروژههای توسعهای دارای اهمیت است و این موضوع میتواند به بهود روابط دیپلماتیک و اقتصادی افغانستان با این کشورها و همچنان جهان منجر شود.
این اهمیتها تأکید بر لزوم توجه به پتانسیلهای ژئوپلتیک افغانستان و راهبردهای مناسب برای بهرهبرداری از آنها دارد. این دستاوردها میتوانند به توسعه پایدار و بهبود شرایط زندگی مردم افغانستان و کشورهای همسایه کمک کنند.
منابع:
- افغانستان تاریخی فرهنگی-سیاسی، توماس جفرسون و بارفیلد، مترجم عبدالله محمدی، انتشارات عرفان، تهران 1398، صفحه 17
- تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام از آغاز تا دوره معاصر، دکتر تقی آزاد ارمکی و افغانستان تاریخی فرهنگی-سیاسی، توماس جفرسون و بارفیلد، مترجم عبدالله محمدی، انتشارات عرفان، تهران 1398، صفحه 15 تا 19
- روابط خارجی افغانستان در نیمه اول قرن بیست، لودیک آدمک، مترجم پوهاند محمد فاضل صاحبزاده، کتابفروشی فضل، پاییز 1377، صفحه
- نقش محوری افغانستان در ترانزیت انرژی آسیایی مرکزی به جنوب آسیا، فاطمه خادم شیرازی، سایت مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC، تاریخ انتشار 13 مهر 1402، تاریخ مراجعه 6 عقرب 1403
- گزارش تازه شورای امنیت؛ داعش همچنان تهدید بزرگ است، دویچهوله، تاریخ انتشار 28 جوزا 1403، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
- ویکیپدیا، معادن افغانستان؛ لیک: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%86_%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
- افغانستان تاریخی فرهنگی-سیاسی، توماس جفرسون و بارفیلد، مترجم عبدالله محمدی، انتشارات عرفان، تهران 1398
- ویکیپیدیا، معادن افغانستان و افغانستان و نفرین منابع طبیعی، بی بی سی، ضیاء شفایی، 7 مارچ 2018، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
لینک: https://www.bbc.com/persian/afghanistan-43313039
- اقتصاد سیاسی بین الملل در سدۀ بیست و یکی، روی اسمیت، عماد الأنیس و کریستوفر فاراندس، مترجمان امیر محمد حاجی یوسفی و روح الله طالبی آرانی، انتشارات مخاطب، سال 1392، صفحه 137
- سرک حلقوی: پروژه ناتمام در افغانستان، شبکه تحلیل گران افغانستان، قیوم سروش، 3 قوس 1394، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
- افغانستان تاریخی فرهنگی-سیاسی، توماس جفرسون و بارفیلد، مترجم عبدالله محمدی، انتشارات عرفان، تهران 1398، صفحه 534
- در افغانستان چند فرودگاه فعالیت دارد؟، بی بی سی، 21 جنوری 2024، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
لینک: https://www.bbc.com/persian/articles/cprr07l24gro
- نقش کشاورزی در توسعه پایدار، هشت صبح، اکبر رستمی، 2 اسد 1392، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
لینک: https://8am.media/fa/farming-development-environment-afghanistan/
- انستیوت صلح امریکا: “فعالیت های شاخه خراسان داعش در افغانستان گسترش یافته است.”، رادیو آزادی، 26 ثور 1403، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
لینک: https://da.azadiradio.com/a/32948626.html
- مک کال: سقوط افغانستان و خروج امریکا سبب افزایش عملیات داعش شد، آمو، 9 اسد 1403، تاریخ بازدید 9 عقرب 1403
لینک: https://amu.tv/fa/113423/
در شمار موارد از کتابهای زیر همچنان به گونهی تحلیلی کمک گرفته شده است:
1، افغانستان: مردم و سیاست، مارتین یوانز، مترجم سیما مولایی، انتشارات ققنوس، سال نشر 1400
2، افغانستان: مسائل جنگ و صلح، گروهی از دانشمندان و پژوهشگران روسی، مترجم عزیز آریانفر، انتشارات اندیشه، سال نشر 1379
3، ژئوپلتیک افغانستان و تحولات منطقهای غرب آسیا، جعفر حق پناه و محمد رحیمی، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، سال نشر 1390