پیام آزادی و آزادگی در نهضت عاشورا

عنصر حریت و آزادگی در نهضت عاشورا نسبت به سایر ویژگی‌های این نهضت نمود بیشتری بین مردم دارد؛ تا جایی‌که خیلی از افراد حتی غیرمسلمانانی که با دین اسلام و جایگاه امامت آشنا نیستند، امام حسین (علیه‌السلام) را به‌عنوان فردی آزاده می‌شناسند، که در برابر ظلم قیام کرد و در سخت‌ترین شرایط تن به ذلت نداد؛ همین یک دلیل هم برایشان کافی است تا علی‌رغم تمام تفاوت‌های دینی و اعتقادی چنین شخصیت باعظمتی را محترم بدانند و ایشان را الگو قرار دهند؛ این نشان از اهمیت آزادگی به‌عنوان یک فضیلت والای انسانی دارد.

میل به آزادگی یک تمایل فطری است که خداوند در ذات همۀ انسان‌ها قرار داده. همۀ ما در ناخودآگاه‌مان از ذلت و حقارت بیزاریم؛ در نتیجه وقتی از سر ناچاری یا از روی طمع عزت نفس‌مان را زیر پا می‌گذاریم و به خود یا دیگران باج می‌دهیم از درون احساس شکست می‌کنیم و از خودمان متنفر می‌شویم. ما دوست نداریم هیچ عاملی آزادی‌مان را محدود کند و ما را به بندگی و بردگی بگیرد، خواه آن عامل درونی باشد و خواه بیرونی.

شاید این سؤال پیش بیاید که مگر می‌شود عاملی از درون ما را به بردگی بگیرد؟ مگر می‌شود کسی اسیر خودش باشد و به خودش باج بدهد؟! پاسخ این است که بله. به همان اندازه که دیگران می‌توانند آزادی بیرونی و اجتماعی ما را به نفع خودشان محدود کنند، خودمان هم می‌توانیم برده و اسیر تمایلات حیوانی‌مان شویم و اتفاقاً دومی ‌‌‌از اولی خطرناک‌تر است. ما بدون آزادی بیرونی باز هم می‌توانیم حیات انسانی داشته باشیم، اما بدون آزادی درونی یا همان آزادگی، به کلی از دایرۀ انسانیت خارج می‌شویم و در ردیف حیوانات و چهارپایان قرار می‌گیریم.

آزادی و آزادگی؛ دو نیاز اساسی انسان

تمام موجودات زنده اعم از گیاه، حیوان و انسان برای رشد و تکامل به آزادی نیاز دارند؛ اما نوع آزادی مورد نیاز هر کدام با دیگری متفاوت است. آزادی موجود زنده به این معناست که چیزی جلوی راهش را نگیرد و برای رشدش مانع ایجاد نکند؛ مثلاً برای رشد کردن یک درخت باید فضای اطرافش باز باشد. اگر ما نهالی را در زمین بکاریم و سقف بزرگی بالای سرش ایجاد کنیم، امکان رشد را از او گرفته و آزادی‌اش را محدود کرده‌ایم. شاید شنیده باشید که می‌گویند فلانی بندۀ شکم است؛ یعنی تا وقتی اخلاقش خوب است که شکمش سیر و غذا باب میلش باشد، به محضی که گرسنه بماند یا طعم غذا را نپسندد داد و بی‌داد راه می‌اندازد و پرخاشگری می‌کند. یا مثلاً فلانی بندۀ پول است؛ یعنی در برابر مادیات اصلاً مقاومت ندارد. ممکن است برای کسب پول و ثروت به هر خیانت و خباثتی دست بزند، بدون آن‌که عواقبش را در نظر بگیرد. چنین افرادی آزادند اما آزاده نیستند. پس آزادی با آزادگی تفاوت دارد.

آزادگی به معنای رهایی از تعلقاتی است که ما را به پستی و حقارت می‌کشانند؛ ارزش انسانی ما را زیر سؤال می‌برند و شرافت‌مان را نابود می‌کنند. آزادگی زمانی به‌وجود می‌آید، که بخش‌های جمادی، گیاهی و حیوانی ما فرمان‌بُردار و زیردست بخش انسانی‌مان باشند، نه حاکم بر آن؛ به محضی که این تعادل به هم بخورد و معادله برعکس شود ما دیگر آزاده نیستیم، برده‌ایم؛ گاهی بردۀ پول، گاهی مقام، گاهی شهوت و … طبیعتاً کسی که آزاده نباشد، مستبد و خودرأی می‌شود و راه را بر آزادی دیگران هم می‌بندد. فرماندهان و افسران لشکر یزید برده و اسیر تمایلات نفسانی خود بودند؛ همین هم باعث شده بود چشم عقلشان کور شود و مقابل حجت خدا بایستند. سایر مردم هم گرفتار ترس‌ها، دودلی‌ها و تنبلی‌های خودشان بودند و کسی جرأت مقابله با فساد و استبداد حاکم بر جامعه را نداشت. در چنین جامعه‌ای امام حسین (علیه‌السلام) باید روح آزادگی و شرافت از دست رفته را به مردم برمی‌گرداندند و آن‌ها را از ذلتی که گرفتارش شده بودند نجات می‌دادند و این کار، جز با قیام کردن بر علیه استبداد حاکم بر جامعه ممکن نبود.

در روز چهارم محرم قیس‌بن‌اشعث، یکی از چهره‌های پلید و خبیث واقعۀ عاشورا خطاب به حضرت گفت: «آیا نمى‌خواهى زیر پرچم پسرعمویت (یزید) درآیى! چرا که به آن‌چه دوست دارى مى‌رسى و از آنان بدى نخواهى دید!» امام (علیه‌السلام) در کلامی که جلوه‌ای از آزادگی در نهضت عاشورا به روشنی نشان می‌دهد، فرمودند: تو برادر همان برادرى! (تو همانند برادرت هستى که مسلم را در کوفه به شهادت رساند) آیا مى‌خواهى بنى‌هاشم بیشتر از خون‌بهاى مسلم‌بن‌عقیل را از تو طلب کنند؟! نه! به خدا سوگند دستم را همانند افراد ذلیل و پست در دست آنان نخواهم گذاشت و مانند بردگان نیز تسلیم نخواهم شد، در روز عاشورا پس از آن‌که همۀ یاران و اصحاب امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیدند، ایشان به‌تنهایی و با بدنی مجروح مشغول نبرد بودند، که ناگهان لشگری انبوه به فرماندهی شمربن ذی‌الجوشن به سوی خیمه‌ها هجوم آوردند و قصد حمله به آن‌ها را داشند. امام (علیه السلام) رو به آن‌ها کرد و فرمود: «ای پیروان ابی‌سفیان! اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید لااقل در دنیایتان آزاده باشید. و اگر آن‌طور که ادعا می‌کنید، عرب هستید به اصل و نسب‌تان برگردید. شمر گفت: حسین! چه می‌گویی؟! امام فرمود: من با شما می‌جنگم و شما با من نبرد می‌کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم، از تعرض یاغیان‌تان به خانوادۀ من جلوگیری نمایید و به خیمه‌ها حمله نکنید.»

در عصر کنونی که مصداق حکومت‌های یزیدی و تن پرور همچون امریکا و اسرائیل در صدد کشاندن جامعه اسلامی به سمت قهقرا و مادیات پرستی است و می‌خواهند که جوامع اسلامی را به سوی انحطاط بکشانند‌، بیش از هر زمان دیگر پیروی از خطوط و منش امام حسین (ع) ضروری است، حکومت یزیدی رژیم اسرائیل می‌خواست با استخدام برخی افراد و اشخاص جاه پرست و شکم‌پرست در داخل ایران، حمله بر کشور آزاده ایران را آغاز و اجیران اش را بر ملت ایران تحمیل کنند؛ اما پایمردی و استقامت دولت و ملت ایران با تبعیت از الگوی حسینی، چنان مشت محکم و کوبنده‌ای بر دهان رژیم اسرائیل و حامی امریکایی اش کوبید که تا ابدالدهر این رسوایی و مذلت تاریخی بر پیشانی اسرائیل و امریکا بجا ماند، پندار غلط ناشی از شکم پرستی و خودکامگی این تصور نادرست را در اذهان مقامات صهیونیست و امریکا القا کرده بود که با فشار نظامی و خریدن اجیر می‌توان به هر خواسته‌ای در ایران دست یافت؛ اما غافل از اینکه ملت و دولت ایران مأنوس و خو گرفته با اخلاق و رویه حسینی است و با تبعیت از خط مشی سردار آزادگان جهان، یزیدی‌های زمان را رسوا خواهند کرد، در نتیجه چنان شد که بعد از جنگ 12 روزه، رژیم اسرائیل سوراخ موش می‌پالید تا از گزند حملات ایران مصئون مانده و چار صباحی را نفس راحت بکشند؛ لذا ناگذیر از طریق امریکا پیام صلح فرستادند و آتش‌بس باعث گردید که حیات مجدد به شریان‌های این رژیم منحوس و غده‌ای سرطانی منطقه بدمد، این است راه و رسم امام حسین و پیروان واقعی اش که در برابر زورگویی تن نداده بلکه مسیر مقاومت و ایستادگی را بر می‌گزینند که در نتیجه وعده‌ای خداوند حق است و مبارزان راستین به هر نحو ممکن پیروز خواهند ساخت؛ هرچند جنگ و درگیری قابل وصف نیست ولی در وضعیتی که مملکت هدف تجاوز بیگانگان واقع گردد و هیچ منطق انسانی نتواند مانع حمله آنان گردد؛ در این صورت باید راه امام حسین را پیش گرفت و حتی به قیمت جان در برابر متجاوز باید ایستاد و پیام آزادی و آزادگی مجدد را به جهان مخابره کرد و ملت را از یوغ استعمار و استثمار یزیدیان زمان نجات بخشید که امر پسندیده در نزد خدا و آزادگان راه حق و حقیقت است.

نویسنده: محمدرضا حیدری

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1034a
دکمه بازگشت به بالا