چالش های نخبگان فکری در جامعه کنونی افغانستان

یکی از روش‌های مؤثر برای پیشرفت و عبور از مراحل گذار، به‌کارگیری مؤثر و مدیریت‌شده نیروی تحصیل‌کرده در جامعه است. کشورهایی که امروزه به رفاه دست یافته‌اند، موفقیت‌ها و پیشرفت‌های داخلی خود را مدیون تلاش‌های مستمر جوانان و نخبگان می‌دانند که به عنوان محور اصلی نیروی انسانی فعال، در ایجاد زمینه‌های رشد و توسعه جامعه خود فعالیت کرده‌اند.
وضعیت نخبگان فکری در افغانستان کنونی با چالش‌ها و مشکلات جدی مواجه است. با توجه به شرایط حاکم بر کشور پس از به قدرت رسیدن حکومت جدید، نخبگان و تحصیلکردگان با محدودیت‌های گسترده‌ای روبرو شده‌اند. در ادامه به بررسی مهمترین چالش‌های پیش روی این قشر می‌پردازیم:

محدودیت آزادی‌های فردی و اجتماعی

حکومت سرپرست با اعمال محدودیت‌های شدید در زمینه‌های مختلف زندگی، فضا را برای فعالیت آزادانه نخبگان تنگ کرده است. غلام سخی احسانی، پژوهشگر سیاسی و مدرس دانشگاه، در این باره می‌گوید: “در جامعه‌ای که مردمش با انبوهی از خطوط قرمز زندگی می‌کنند و حتی در نوع پوشش آزادی عمل ندارند، نخبگان فضا را بر خود تنگ دیده و راه مهاجرت را در پیش می‌گیرند.”

عدم وجود بستر مناسب برای رشد و شکوفایی

در شرایط کنونی، فرصت‌های لازم برای پرورش استعدادها و رشد نخبگان فراهم نیست. احسانی در این زمینه اظهار می‌دارد: “با روی کار آمدن حکومت جدید که تفکر و شیوه‌ی خاصی در نحوه زندگی، مناسبات اجتماعی، تحصیل و بسیاری از مسائل دیگر دارند، در چنین فضایی فرصت و مجالی برای پرورش نخبگان وجود ندارد.”

مهاجرت گسترده و فرار مغزها

یکی از مهمترین چالش‌های موجود، خروج نیروهای تحصیلکرده و متخصص از کشور است. این پدیده که به “فرار مغزها” معروف است، تأثیرات منفی جدی بر آینده افغانستان خواهد داشت. فرار مغزها یا مهاجرت نخبگان به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن افراد تحصیل‌کرده و متخصص یک کشور به دلایل سیاسی، اقتصادی و ناکامی دولت در بهره ‌برداری از مهارت‌ها و دانش‌های آن‌ها، به جوامعی با شرایط اقتصادی، علمی، سیاسی و اجتماعی بهتر مهاجرت می‌کنند تا بتوانند از تخصص و توان علمی خود به نحو مطلوب‌تری استفاده کنند. احسانی این وضعیت را فاجعه‌ای برای آینده کشور می‌داند و می‌گوید: “این اتفاق نشان از آن است که افغانستان دیگر به سمت روشنایی و ترقی حرکت نخواهد کرد. آینده‌اش بسیار نا امیدکننده، خسته‌کننده، ملول، دلمردگی‌آور و افسرده خواهد بود.” نباید فراموش نمود که فرار مغزها در یک کشور در واقع هدر رفتن سرمایه انسانی و فکری آن مملکت تلقی میگردد، موضوعی که بی توجه ئی حکومت به آن به همان پیمانه میتواند بحران زا و فاجعه بار باشد.

کانالیزه کردن افکار و اندیشه‌ها

حکومت سرپرست با تأکید بر ایدئولوژی خاص، سعی در کنترل و هدایت افکار مردم دارند. این رویکرد مانع از شکل‌گیری و رشد اندیشه‌های متنوع و خلاق می‌شود. احسانی در این باره می‌گوید: “طالبان بر یک ایدئولوژی خاصی تأکید دارند و مردم را کانالیزه کردند که از نظر چگونگی فکر کردن، اندیشیدن و کار کردن، دخالت می‌کنند.”

نبود فرصت‌های شغلی و حرفه‌ای مناسب

با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر افغانستان، فرصت‌های شغلی مناسب برای نخبگان و تحصیلکردگان بسیار محدود شده است. این امر باعث می‌شود که بسیاری از آنها به فکر ترک کشور بیفتند.

عدم امنیت و ثبات سیاسی

نبود امنیت و ثبات سیاسی در کشور، یکی دیگر از چالش‌های جدی پیش روی نخبگان است. این شرایط نه تنها فعالیت‌های علمی و فرهنگی را محدود می‌کند، بلکه باعث نگرانی و استرس مداوم در میان این قشر می‌شود.
در مجموع، وضعیت نخبگان فکری در افغانستان کنونی بسیار دشوار و پیچیده است. محدودیت‌های اعمال شده توسط طالبان، نبود فرصت‌های رشد و شکوفایی، و مهاجرت گسترده، چالش‌های جدی هستند که آینده علمی و فرهنگی کشور را تهدید می‌کنند. برای بهبود این وضعیت، از یک سو نیاز به تغییرات اساسی در سیاست‌های حاکم و ایجاد فضایی باز برای فعالیت آزادانه نخبگان است. و از سوی دیگر خود نخبگان می‌توانند از طریق قلم، رسانه، اطلاع‌رسانی و لابی‌گری با طالبان و با ایجاد انسجام، اختلافات قومی و نژادی را کنار گذاشته و برای یک هدف مشترک متحد شوند.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a3057b
دکمه بازگشت به بالا