چشم‌انداز ثبات در افغانستان پس از ۲۰۲۱

پس از سقوط جمهوریت در سال ۲۰۲۱، معادلات افغانستان وارد مرحله جدیدی شد. با وجودی که جبهه مقابل طالبان که دولت پیشین بود، کاملاً متلاشی شده بود و برخی از نیروهای نظامی دولت سابق به صفوف جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود پیوسته بودند، از همان آغاز انتظار نمی‌رفت این جبهه بتواند مطابق با شعارهایش، همانند پدرش احمدشاه مسعود دوام بیاورد. پیش‌آمد کار چنان شد که طی چند روز جنگ در پنجشیر، تلفات زیادی به این جبهه وارد آمد و ملاحظات امنیتی به اوج حساسیت خود رسید. در پنجشیر حکومت نظامی محض حاکم شد که طی آن بسیاری از اهالی این ولایت کشته شدند و تاکنون نظارت مسلحانه شدیدی در آنجا حکم‌فرماست.

در آن زمان، سایر ولایت‌های افغانستان بدون درگیری تسلیم شدند و یکباره امنیتی توأم با فشار در سراسر کشور تأمین گردید. با این حال، مردم افغانستان ناراضی به نظر می‌رسند و می‌گویند عناصر ناامنی پیشین، همان کسانی بودند که اکنون نیروهای حاکم را تشکیل می‌دهند؛ کسانی که با عملیات انتحاری و انفجاری، کشور را به زیر خط ناامنی کشانده بودند. اکنون که خودشان قدرت را در دست گرفته‌اند، سایر مردم افغانستان سابقه ایجاد ناامنی ندارند و به همین دلیل، آرام در محلاتشان ساکن هستند و حتی تصور ایجاد ناامنی در ذهنشان خطور نمی‌کند؛ اما خواستار ثبات و توسعه کشور از مجرای گفتگو و تفاهم هستند.

با وجود امنیت کنونی، مردم افغانستان نگرانی‌های گسترده‌ای در مورد عدم مشارکت سیاسی، اوضاع ناگوار اقتصادی، مسدودیت مکتب‌ها، و تک‌حزبی و تک‌قومی شدن دولت‌داری در کشور دارند. این وضعیت باعث شده است که مفهوم ثبات در آینده سیاسی افغانستان مبهم باشد.

ثبات به معنای نبود جنگ داخلی، کاهش خشونت، تأمین امنیت روانی و ایجاد نظم در جامعه است. در افغانستان، این ثبات نه تنها به امنیت نظامی، بلکه به عدالت اجتماعی، مشروعیت سیاسی و اعتماد مردم نیز وابسته است. هرچند نیروهای حاکم بر افغانستان توانسته‌اند در بسیاری از ولایات، از طریق فشار و ایجاد رعب، جنگ و ناامنی را متوقف کنند، اما بی‌اعتمادی میان اقوام و گروه‌ها همچنان پابرجاست و رضایت عمومی از حاکمیت در کل کشور حاصل نشده است. این وضعیت به گونه‌ای است که در شرایط کنونی، حکومت و مردم خود را جدا از یکدیگر می‌پندارند و نگاه از بالا به پایین باعث شده است که ملت خود را در برابر حاکمیت بی‌پناه حس کند. تا زمانی که این فاصله‌ها از میان برداشته نشود و حکومت رنگ ملی به خود نگیرد، چشم‌انداز ثبات در افغانستان همچنان در هاله‌ای از ابمان خواهد بود.

داعش خراسان اگرچه در افغانستان سرکوب شده و در حال حاضر تهدید جدی و بالفعل محسوب نمی‌گردد، اما فعالیت‌های پارتیزانی این گروه تروریستی در کشور کماکان پابرجاست و هرازگاهی خبر از دستگیری و انجام حملات خرد و کوچک از سوی آنان به گوش می‌رسد. همین امروز خبر دستگیری یکی از اعضای تاجیکستانی داعش در مزارشریف خبرساز شد. به ویژه که پاکستان نیز تصمیم دارد به بهانه تحت تعقیب قرار دادن تی.تی.پی به خاک افغانستان حمله کند و در صورت وقوع چنین حمله‌ای، جابجایی اعضای داعش در ولایات کشور آسان‌تر خواهد شد و افغانستان از درون دچار تشنج خواهد گردید. به خصوص که تیغ تیز جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی هنوز در نیام است و این گروه‌ها این روزها سخت در تلاش برای جلب حمایت خارجی هستند. با وقوع همزمان سناریوهایی مانند ادعای بازپس‌گیری بگرام و تصمیم پاکستان برای حمله به خاک افغانستان، بوی توطئه‌ای عمیق به مشام می‌رسد. نحوه مدیریت این سناریوها توسط نیروهای حاکم بر افغانستان به نفع کشور، تنها به خرد و درایت سیاسی نیاز دارد که زمینه را برای مشارکت سیاسی شهروندان فراهم کند و بنیه حکومت را از درون تقویت نماید. در غیر این صورت، شکارچی‌ای به نام پاکستان همچنان در کمین خواهد بود و تلاش دارد این کشور را به اوضاع دهه هفتاد بازگرداند.

میلیون‌ها نفر در کشور بیکار شده‌اند و مردم حتی برای تأمین نان شب خود با مشکل مواجه هستند. در چنین وضعیتی، سخن گفتن از وحدت ملی و وطن‌دوستی برای این مردم گرسنه، جز فریب و نیرنگ افکار عمومی چیزی تلقی نخواهد شد. این وضعیت، مرحله تنازع برای بقا را تشدید کرده و باعث می‌شود برخی از مردم برای تأمین معاش خانواده، به نیروهای مخالف بپیوندند. لذا در شرایطی که حکومت هیچ تلاشی برای ایجاد احساس تعلق در ملت نکرده و فقر و بیکاری نیز بیداد می‌کند، مردم خود را در این سرزمین بیگانه احساس می‌کنند و ممکن است به دلیل عقده‌های ناشی از تحقیر و سرکوب، دست به دامن نیروهای خارجی و گروه‌های تروریستی شوند. اگر زمینه اشتغال و تأمین معاش در کشور فراهم می‌شد، این احتمال تا حد زیادی منتفی می‌گردید.

حاکمیت فعلی تاکنون به رسمیت شناخته نشده و این مانعی بزرگ در روابط خارجی است. کشورها بر اساس اظهارات خود، از طریق تعامل غیررسمی با این حکومت در نظر دارند تا به نیروهای حاکم، روش‌های حکومت‌داری و نحوه تعامل با ملت‌ها را بیاموزند تا این نیروها از حالت صرفاً مسلحانه خارج شده و جهان را به عنوان پدیده‌ای به هم پیوسته ببینند. بنابراین، اگر حاکمیت نتواند از فرصت موجود برای ثبات و استحکام نظام بهره‌برداری کند، این فرصت نیز از دست خواهد رفت و هیچ کشور خارجی در شرایط جنگی به این حکومت کمک نخواهد کرد. همچنین، محدودیت‌های اجتماعی و محصور کردن زنان، باعث دلسردی مردم از حکومت شده است. بسته‌شدن مکاتب دخترانه تا صنف دوازدهم، نمونه بارزی از بحران اجتماعی است که همچون آتشی زیر خاکستر، در میان انباشت عقده‌های اجتماعی پنهان شده و در صورت عدم بازنگری، در فرصتی مناسب منفجر خواهد شد.

برخلاف گذشته، در حال حاضر حکومت در دست یک گروه واحد است که فرامین‌اش در سراسر کشور بدون مانع و واسطه اجرا می‌شود. این امر باعث شده جنگ‌های داخلی از میان برداشته شود. اگر از این فرصت موجود، بهره‌برداری لازم در راستای ایجاد وفاق ملی صورت گیرد، می‌توان گفت که پایه‌های ثبات در این سرزمین استحکام خواهد یافت. چنین تسلط جغرافیایی بر سراسر کشور طی پنج دهه اخیر کمتر مشاهده شده است. به همین دلیل، هیچ‌گاه گروه‌های حاکم بر افغانستان به تفاهم نرسیدند که چگونه ثبات و امنیت را در وطن حاکم سازند؛ اما اکنون این فرصت فراهم است. اگر مشروعیت مردمی دنبال شود، اگر طالبان سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خود را نرم‌تر کنند، از فقرا مالیات نگیرند، محدودیت‌ها را رفع سازند و زمینه مشارکت سیاسی را فراهم آورند، شاید بتوانند بخشی از اعتماد مردم و جامعه جهانی را جلب کنند.

افزون بر این، کمک‌های اقتصادی بین‌المللی نیز می‌تواند به ثبات‌سازی در افغانستان کمک کند. سازمان ملل و نهادهایی مانند صلیب سرخ باید کمک‌های خود در زمینه غذا و دارو را در ابعاد مختلف جریان دهند و در این وضعیت بحرانی، دست مردم افغانستان را بگیرند تا درماندگی اقتصادی آنان به تهدیدی جهانی تبدیل نشود.

اگرچه رسیدن به ثبات در افغانستان مسیری دشوار است، اما امکان برقراری آن وجود دارد. ایجاد ثبات در افغانستان وابسته به مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی است. اگر این حکومت بتواند سیاست‌های خود را متعادل‌تر کند، زمینه مشارکت سیاسی را فراهم سازد، از فرصت‌های اقتصادی استفاده نماید و با منطقه و جهان وارد تعامل رسمی شود، امکان دارد افغانستان به ثبات نسبی دست یابد. در غیر این صورت، بحران و بی‌ثباتی ادامه خواهد داشت.

یادداشت اختصاصی

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1948a
دکمه بازگشت به بالا