کش و قوسهای سیاسی و راه حل بحران افغانستان
نویسنده: عبدالحی مهمند
افغانستان کنونی در وضعیتی قرار دارد که موج حرکتهای سیاسی خارج از مرزها اعم از سیاسیون افغان و برخی کشورهای جهان در راستای تغییر و تحول سیاسی ایجاد شده است. همزمان با این تحرکات سیاسی، حملات کور و انفجارهای پشت سر هم نیز همه روزه در کشور به وقوع میپیوندد، سفرهای خارجی مقامات حکومت کنونی نیز به بهانه معالجه به خارج از کشور از نورم معمول فراتر رفته است، این گیر و دارها بیانگر حرکت نرم به سوی تغییرات جدید است که از اکنون هستهگذاری میگردد.
با توجه به رویههای قبلی تحولات سیاسی کشور که عدهیی از بدنه قدرت طرد میگردید و تعدادی دیگر بر اریکه قدرت تکیه میزدند کماکان همین روال در حال حاضر نیز قابل پیش بینی است. چنانچه اعضای روند ویانا بر جنگ و فشار نظامی تاکید داشتند و چهرههای منعطفتر همچون سیاف، محقق، عطا محمد نور و… که خواهان جنگ نیستند در این روند حضور نیافتند و از بیانیه های شان میتوان دریافت که آنان به صلح و گفتگو باورمندند؛ لذا اگر در هر تغییر و تحولات سیاسی، عدهیی از کشور طرد گردیده و عدهیی در قدرت سهیم گردند بازهم دور باطل فراریهای دورهیی در فرایندهای سیاسی تکرار خواهد شد و افغانستان هیچگاه ثبات را تجربه نخواهد کرد.
صلح و ثبات پایدار در افغانستان درصورتی بدست خواهد آمد که قدرتهای منطقه ای و جهانی در هماهنگی با مردم بومی افغانستان صادقانه بر سر تشکیل نظام سیاسی کار کنند که برخواسته از واقعیتهای اجتماعی این کشور بوده و ملت با جان و دل از آن حمایت کنند، نگرانیها و منافع کشورهای منطقه در آن به گونهی ملحوظ گردد که هیچگونه تقابل و تضاد منافع به وجود نیاید، نه هند از ناحیه افغانستان نگران کشمیر باشد و نه پاکستان دلهره حضور «تیتیپی» را در افغانستان داشته باشد.
افغانستان نباید میدان تقابل گروهای دست نشانده دیگر کشورها باشد. دراین راستا نیروهای حاکم باید یک رابطه متوازن با همه قدرت های تاثیرگذار برقرارکند، افراطگرایی و خشونت، با منشاء داخلی و خارجی، باید بعنوان مهمترین تهدید ثبات افغانستان تلقی شده و برای مقابله با این پدیده دولت و ملت همگام شده و حمایت منطقوی و خارجی را نیز جذب کنند. حاکمیت کنونی به حمایت نیاز دارد؛ اما باید اختلافات داخلی خود را مرتفع و پشتوانه ملی و مردمی نیز کسب کنند. قدرت های منطقوی باید در یک فرایند هدفمند میانجی مصالحه باشند و به برقراری یک “گفتگوی ملی” میان نیروهای حاکم و مخالفین اش در افغانستان کمک کنند.
برای برخی از همسایگان، آب انبار منابع حیاتی است. لذاتاسیسات و منابع آبی افغانستان باید به گونه ای توسعه یابد که از سهم همسایگان کاسته نشود. توزیع عادلانه آب با همسایگان، جزء لاینفک ثبات و امنیت کشور خواهد بود. تامین کمک های انساندوستانه مناسب برای افغانستان مهم است. برای چند دهه، کشور ما بزرگترین منبع صدور مهاجر و پناهنده به دنیا بوده است به نحوی که ایران و پاکستان ۹۵ درصد این بار را به دوش کشیده اند، یک استراتژی و برنامه برای بازگشت داوطلبانه و استقرار مجدد میلیونها مهاجر و آواره افغان ضروری است.
بجای تشکیل ائتلافهای چندگانه توسط برخی از کشورها، افغانستان نیازمند یک ائتلاف هماهنگ و پایدار بین المللی است. بدین منظور تشکیل ائتلاف گروه کشور های ۴+5 باحضور پنج عضو دائم شورای امنیت و چهار کشور منطقه ای ایران، پاکستان، هند و افغانستان، برای اقدامات همه جانبه هماهنگ پیشنهاد می شود. تلاش های دیپلماتیک باید به ریشه ها و علل و نه معلول ها بپردازد. صلح در افغانستان نیازمند مشارکت موثر و هماهنگ قدرت های منطقه و جهان است و نه تسلیح و تجهیز مخالفین علیه همدیگر.