عودتکنندگان افغان و مکلفیتهای هموطنان

این روزها، شمار زیادی از هموطنان عودتکننده به کشور بازمیگردند. در میان آنان زنان، کودکان، سالمندان و جوانان از همه قشرها اعم از تحصیلکردهها، کسبه، کارگران و دیگران در حال ورود به کشور هستند. وضعیت در مرزها بهگونهای است که بسیاری از آنان با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند: نداشتن هزینههای ضروری، بیسرپناهی، بیماری و نمونههای دیگری از این دست، گریبانگیر این قشر زحمتکش و بیپناه جامعه افغانستان شده است.
عدهای شکایت دارند که فرزندان خردسالشان در خانه ماندهاند و خودشان به کشور بازگشته اند. تعدادی میگویند با کارفرما تسویهحساب نشده و دستمزد کار و اجارهبهای خانه را دریافت نکردهاند. از این نمونهها در میان آنها بارها دیده میشود. برخی دختران دانش آموز دارند و از حکومت افغانستان میخواهند مکاتب را به روی دختران بازگشایی کند.
اما مهمتر از همه، در حال حاضر نیاز به کمکهای فوری مانند آب، غذا و محل اسکان سالم از ضروریترین مواردی است که توجه عموم مردم افغانستان را میطلبد. تقریباً هر افغان در جریان جنگهای چهار دههاخیر، طعم تلخ مهاجرت و آوارگی را چشیده است. دوری از خانه و وطن برای هر هموطن دشوار و طاقتفرساست. مردمی که اکنون در افغانستان زندگی میکنند و از وضعیت نسبتاً رضایتبخش شغلی برخوردارند، باید روزهای مهاجرت خود را به یاد آورند که چگونه مجبور شدند خانه و کاشانه را ترک کنند و راهی دیار غربت شوند.
کمبود غذا و یا هم نبود ابتدایی ترین امکانات زندگی نیز بر مشکلات این مهاجران بازگشتی افزوده است. بنابراین، ضروری است که تیمهای امدادی متعددی با هماهنگی بین حکومت و مردم تشکیل شوند و در ۳۴ ولایت و ولسوالیهای مختلف افغانستان، صندوقهای اعانه و انبارهای “خانههای مهربانی” ایجاد گردد تا هموطنان بر حسب توان مالی خود، کمکهای نقدی را به صندوقها و کمکهای غیرنقدی را به این انبارها تحویل دهند. بدین ترتیب، کاروانهای امدادی از ولایات مختلف میتوانند نیازهای اولیه مهاجران را تأمین کنند.
چشمدوشی به سازمانهای بینالمللی و نهادهای امدادی راهحل مناسبی برای مشکل مهاجران نیست. ابتدا باید خود افغانها دست به کار شوند و هر آنچه در توان دارند به هموطنانشان کمک کنند. سپس وزارت امور مهاجرین و عودتکنندگان باید وارد فاز لابیگری شود تا کمکهای انسانی قابل توجهی جذب کند. اگر اکنون تنها منتظر کمکهای نهادهای بینالمللی بمانیم و خود هیچ مسئولیتی نپذیریم، وضعیت عودتکنندگان به سمت یک تراژدی انسانی پیش خواهد رفت و بیم آن میرود که برای اولین بار در تاریخ افغانستان، شاهد تلفات انسانی ناشی از قحطی باشیم.
در حال حاضر، جو عمومی در افغانستان این است که چرا کشور همسایه مهاجران دارای برگه سرشماری را به کشورشان برگشتانده اند. اما در این سو که وطن خودشان است کسی توجهی نمیکند که عودتکنندگان در کمپهای هرات در چه وضعیت اسفباری به سر میبرند: نه آب، نه غذا و نه پوشاک. بارها از زبان خود آنها شنیدهایم که وضعیتشان در داخل افغانستان از اردوگاههای ایران نیز بدتر است. با این حال، وقتی انگشت اتهام را به سمت کشور همسایه نشانه میرویم، بهتر است کمی به خود بیاییم و مسئولیت خود را در قبال هموطنان نیز به یاد آوریم. اگر ما رفتار انسانی و عاطفی با هموطنان خود نداشته باشیم، چگونه میتوانیم از کشورهای همسایه انتظار داشته باشیم که مهاجران افغان را اخراج نکنند؟
مسئله مهاجرت یک پدیده جهانی است و کشورهای مهاجرپذیر معمولاً بر اساس قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی عمل میکنند و در ازای پذیرش مهاجران، از سازمانهای جهانی امتیازاتی دریافت میدارند. اما کشورهای همسایه به این کنوانسیونها نپیوستهاند که ما انتظار داشته باشیم تا ابدالآباد مهاجران ما را بپذیرند. با این حال، مهاجران افغان این حق را دارند که دستمزدهای معوقه خود را دریافت کنند، خانوادههایشان همراه آنها باشند، و امکان انتقال وسایل شخصی خود را داشته باشند تا دچار پراکندگی و گسست خانوادگی نشوند.
اما مهمتر از همه، کمک و همیاری هموطنان در خارج از کشور است که میتواند از وقوع یک تراژدی انسانی جلوگیری کند و شرایط زندگی شرافتمندانهای را برای عودتکنندگان فراهم نماید. همچنین، حکومت مکلف است علاوه بر جذب کمکهای بینالمللی، دروازههای مکاتب را به روی دختران بگشاید تا آنانی که از نعمت سواد محروم ماندهاند، در وطن خود به آموزش دسترسی داشته باشند. محروم کردن هموطنان چه پسر و چه دختر از حق تحصیل، گناهی نابخشودنی است که کاملاً برخلاف دستورات قرآن و سنت پیامبر گرامی اسلام بوده و هیچ توجیهی ندارد.