آتش‌بس در سایه بی‌اعتمادی؛ فرصتی برای آزمون صلح میان افغانستان و پاکستان

پس از چند روز تنش‌های مرزی و درگیری‌های هوایی و زمینی میان نیروهای افغانستان و پاکستان، سرانجام وزرای دفاع دو کشور در قطر توافق‌نامه‌ی آتش‌بس را با حضور نمایندگان قطری و ترکی امضا کردند. این اقدام در ظاهر، پایان‌بخش یک فصل کوتاه اما خونین از تنش‌های نظامی بود، اما در عمق خود حامل پرسش‌های بی‌پاسخی است که به ریشه‌های دیرینه‌ی بی‌اعتمادی میان کابل و اسلام‌آباد بازمی‌گردد. در حالی‌که این آتش‌بس امیدی کوتاه به آرامش در مرزها داده است؛ اما نبود ضمانت اجرا برای تطبیق ساز و کار آن هنوز درگیری‌های بالقوه را تقویت می‌کند، به خصوص پس از امضای این توافق‌نامه نبود یک اعلامیه‌ی رسمی از طرفین درگیری نشان می‌دهد که هنوز زخم‌های سیاسی و امنیتی میان دو کشور التیام نیافته و سایه‌ی سوءظن همچنان بر روابط مقامات دو کشور سنگینی می‌کند.

در سال‌های گذشته، روابط افغانستان و پاکستان همواره آمیخته با سوءتفاهم، اتهام و دخالت‌های پنهان و آشکار بوده است. پاکستان، افغانستان را متهم می‌کند که گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) از خاک افغانستان علیه آن کشور فعالیت دارد، در حالی‌که کابل از حضور این گروه در خاک افغانستان انکار و بارها تأکید کرده که افغانستان اجازه نخواهد داد این جغرافیا به تهدیدی علیه همسایگان تبديل گردد، با اين هم پاکستان به این گفته‌ها اعتنا نکرده و همواره دلایل و مستندات خودش را برای توجیه مداخله در امور افغانستان پیشکش می‌کند. در واقع، ریشه‌ی این اختلافات نه در یک حادثه‌ی مرزی یا عملیات محدود، بلکه در نگاه و رفتار تاریخی پاکستان نسبت به افغانستان نهفته است؛ نگاهی که بیشتر از حسن همسایگی، رنگ سلطه‌طلبی و مداخله‌جویی داشته است.

پاکستان در دهه‌های گذشته، به‌ویژه پس از سال ۱۹۷۹ میلادی، بارها از بی‌ثباتی در افغانستان برای تحقق منافع سیاسی و امنیتی خود بهره برده است. از تجهیز و آموزش گروه‌های مسلح در دهه‌ی هفتاد گرفته تا دخالت در روندهای سیاسی پس از ۲۰۰۱، این کشور همواره سعی کرده است که افغانستان را در حوزه‌ی نفوذ خود نگه دارد. اکنون نیز، با وجود تغییر در ساختار قدرت در کابل، اسلام‌آباد هنوز نمی‌تواند بپذیرد که افغانستان باید کشوری مستقل با سیاست‌های مستقل باشد. این رفتار، به‌صورت مستقیم بر روابط دو کشور سایه انداخته و هرگونه تلاش برای صلح پایدار را با دشواری روبه‌رو ساخته است.

درگیری‌های اخیر میان دو کشور، تنها نشانه‌ای از یک شکاف عمیق‌تر است. حملات راکتی، بمباران‌های هوایی، و ادعاهای متقابل، همگی یادآور واقعیتی‌اند که در آن اعتماد متقابل میان کابل و اسلام‌آباد تقریباً وجود ندارد. با این حال، اقدام به آتش‌بس هرچند موقت و شکننده می‌تواند فرصتی برای بازاندیشی و کاهش تنش باشد. توقف درگیری‌ها در گام نخست، نشانه‌ای مثبت از اراده‌ی هر دو کشور برای جلوگیری از گسترش بحران است. مردم دو کشور که از جنگ و بی‌ثباتی خسته‌اند، بیش از هر چیز به آرامش، همکاری و توسعه نیاز دارند.

با این وجود، اگر آتش‌بس تنها در حد امضا باقی بماند و به تعهد عملی تبدیل نشود، نمی‌تواند راهگشای صلح واقعی باشد. دو کشور باید به‌جای اتهام‌زنی و لفاظی‌های تحریک‌آمیز، به گفت‌وگوی واقعی روی آورند. در هفته‌ی آینده، قرار است دور دوم مذاکرات در استانبول برگزار شود؛ نشستی که می‌تواند سرنوشت آتش‌بس را تعیین کند. اگر طرفین بتوانند در این نشست با حسن نیت و واقع‌گرایی گفت‌وگو کنند، شاید زمینه برای توافقات پایدارتر فراهم شود.

از منظر سیاسی، این آتش‌بس آزمونی برای هر دو کشور است. برای افغانستان، حفظ آرامش مرزها و جلوگیری از نفوذ خارجی در تصمیم‌گیری‌های داخلی اهمیت حیاتی دارد. افغانستان باید نشان دهد که سیاست دفاعی‌اش بر اساس منافع ملی خود تنظیم می‌شود و هیچ فشار بیرونی نمی‌تواند آن را از مسیر استقلال خارج سازد. از سوی دیگر، پاکستان نیز باید به این واقعیت تن دهد که دوران استفاده ابزاری از گروه‌های نیابتی و فشار نظامی گذشته است. افغانستان دیگر آن کشور دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی نیست که بتوان با فشار یا تهدید بر آن نفوذ کرد. جامعه‌ی امروز افغانستان، هرچند درگیر مشکلات اقتصادی و سیاسی است، اما درک روشنی از منافع ملی خود دارد و مردم آن، خواهان رابطه‌ای برابر و محترمانه با همسایگان‌اند.

از دید مردم افغانستان، پاکستان باید نخستین گام را در اعتمادسازی بردارد. تجربه‌ی سال‌های گذشته نشان داده است که بیشتر تنش‌ها از سوی اسلام‌آباد آغاز شده و افغانستان در موضع دفاعی قرار گرفته است. حملات هوایی در خاک افغانستان، بستن مرزها، فشارهای تجاری، و رفتار تحقیرآمیز در مرزها، همگی احساس بی‌اعتمادی را در میان مردم افغانستان تقویت کرده است. تا زمانی که پاکستان به این رفتارها پایان ندهد و به استقلال و تمامیت ارضی افغانستان احترام نگذارد، صلح واقعی میان دو کشور دست‌نیافتنی خواهد بود.

در سطح منطقه‌ای نیز، ادامه‌ی تنش میان دو کشور به نفع هیچ‌یک نیست. امنیت آسیای مرکزی و جنوبی تا حد زیادی به ثبات افغانستان و پاکستان گره خورده است. هرگونه درگیری میان این دو کشور، مسیرهای تجاری، پروژه‌های انرژی و ارتباطات منطقه‌ای را تهدید و به گروه‌های تروریستی بیشتر میدان می‌دهد. در شرایطی که جهان به سمت همکاری‌های اقتصادی و ترانزیتی پیش می‌رود، درگیری میان دو کشور مسلمان و با اشتراکات چند وجهی، تنها باعث عقب‌ماندگی و افزایش فقر می‌شود. بنابراین، هر دو کشور باید درک کنند که همکاری و آرامش، نه‌تنها یک ضرورت گذرا، بلکه یک نیاز اقتصادی و راهبردی استراتژیک است.

از این منظر، آتش‌بس کنونی باید به‌عنوان یک فرصت برای بازسازی روابط و گفت‌وگوهای سازنده مورد استفاده قرار گیرد. نهادهای رسانه‌ای، شخصیت‌های سیاسی و علما در هر دو کشور باید نقش خود را در کاهش تنش ایفا کنند. رسانه‌ها به‌جای انتشار مطالب تحریک‌آمیز، باید پیام صلح و تفاهم را تقویت نمایند. مقامات هردو کشور نیز باید از لفاظی‌های تند و اتهامات بی‌اساس خودداری کرده و مسیر اعتمادسازی را با اقدامات عملی آغاز کنند. بازگشایی مرزها، تسهیل تجارت، و همکاری در مبارزه با گروه‌های افراطی می‌تواند نخستین گام‌های واقعی در این مسیر باشد.

صلح پایدار میان افغانستان و پاکستان تنها زمانی ممکن است که هر دو کشور به درک متقابل از منافع و دردهای همدیگر برسند. پاکستان باید بپذیرد که افغانستان کشوری مستقل و آزاد است، نه حیاط خلوتی برای تحقق اهداف سیاسی‌ و عمق استراتژیک اش. و افغانستان نیز باید با دیپلماسی فعال و تدبیر، مانع از سوءاستفاده از خاک خود علیه دیگران شود. این آتش‌بس، هرچند شکننده، اما گامی در مسیر درست است. اکنون مسئولیت سنگینی بر دوش رهبران دو کشور قرار دارد؛ آن‌ها باید ثابت کنند که آتش‌بس تنها یک تاکتیک موقت برای توقف جنگ نیست، بلکه نقطه‌ی آغاز مسیری تازه برای صلح، احترام متقابل و همکاری است. مردم افغانستان و پاکستان، هر دو، شایسته‌ی زندگی در آرامش‌اند؛ و هیچ اختلاف سیاسی یا امنیتی نباید آن‌ها را از این حق طبیعی محروم سازد.

اگر دو طرف بتوانند از این فرصت برای ایجاد اعتماد و پایان دادن به سیاست‌های خصمانه استفاده کنند، تاریخ از آن‌ها به‌عنوان سازندگان صلح یاد خواهد کرد، نه تداوم‌دهندگان دشمنی‌های بی‌ثمر؛ اما اگر دوباره در دام بی‌اعتمادی، تبلیغات منفی و رقابت‌های پنهان گرفتار شوند، آتش‌بس کنونی نیز مانند ده‌ها توافق پیشین به‌زودی در آتش بی‌ثباتی خواهد سوخت. اکنون زمان آن است که هر دو کشور، از گذشته بیاموزند و آینده‌ای آرام‌تر برای نسل‌های بعدی رقم بزنند. افغانستان و پاکستان نه می‌توانند دشمن هم باشند، نه بی‌نیاز از هم، تنها راه پیش‌روی آن‌ها، حل چالش‌ها، احترام، گفت‌وگو و پایبندی به صلح است.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1253a
دکمه بازگشت به بالا