آتشبس غزه؛ شرط حماس و جلوگیری از فریب سیاسی

در شرایطی که جنگ در غزه بیش از دو سال ادامه داشته و زندگی میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار داده است، رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، طرحی برای آتشبس و صلح در این منطقه ارائه کرده است. این طرح شامل توقف فوری جنگ، آزادی گروگانها، عقبنشینی تدریجی اسرائیل از غزه و استقرار حکومتی غیرنظامی تحت نظارت بینالمللی است. با وجود آن، شرط بنیادین حماس برای پذیرش هرگونه توافق، عقبنشینی کامل اسرائیل از غزه و استقرار حکومتی مستقل فلسطینی است. این شرط در تضاد کامل با سیاستهای رژیم اسرائیل برای حفظ حضور نظامی در این منطقه قرار دارد و نشان میدهد که مسیر صلح بدون تحقق این خواسته اساسی، قابل اجرا نیست و حماس در غیر آن صورت دست از مقاومت نخواهد کشید، جنبش اسلامی حماس به صراحت اعلام کرده است که تنها در صورتی حاضر به بررسی هرگونه توافق خواهد بود که تضمینهای عملی و ملموس برای جلوگیری از بازگشت اشغالگرانه رژیم اسرائیل ارائه شود. این تاکید نه تنها به دلیل تجربه تاریخی مردم فلسطین از اشغالگری اسرائیل است، بلکه به سابقه طولانی نقض تعهدات از سوی اسرائیل و حامیان غربیاش بازمیگردد. در طول سالها، اسرائیل و حامیان غربیاش بارها تعهدات خود را نقض کردهاند و در حال حاضر نیز در مورد این پیشنهاد ملاحظات جدی وجود دارد؛ زیرا آنان سابقه نقض تعهدات را در سائر کشورها و در قبال فلسطین داشته اند؛ از این رو، بدون ضمانتهای بینالمللی معتبر، هیچ توافقی نمیتواند پایدار باشد، این واقعیت باعث شده است که اعتماد به آمریکا و اسرائیل به حداقل برسد و مردم فلسطین تنها به تضمینهای عملی و بینالمللی توجه داشته باشند.
مقاومت حماس در غزه نه یک جمع مسلح آزادیبخش بلکه یک فرهنگ اجتماعی در فلسطین است که با دادن خون خود در راه آزادی کشور شان سالها رزمیده اند، هر تصمیم سیاسی یا نظامی از سوی این جنبش مردمی، حمایت اکثریت مردم غزه را به همراه دارد. این حمایت مردمی به حماس قدرت داده است تا در طول دو سال گذشته، با وجود حملات گسترده، محاصره اقتصادی و تحریمهای متعدد، نه تنها تضعیف نشود، بلکه توانسته ضربات جدی به ماشین جنگی اسرائیل وارد کند. مردم غزه اکنون به خوبی میدانند که مقاومت نه تنها یک گزینه، بلکه یک راهبرد دفاع از هویت، کرامت، سرزمین و زندگیشان است، این تجربه مقاومت و پایداری غزه را میتوان با تجربه آمریکا در افغانستان مقایسه کرد، آمریکا پس از دو دهه حضور نظامی و صرف میلیاردها دالر، در برابر اراده و مقاومت مردم افغانستان شکست خورد و مجبور شد با طالبان توافق صلح امضا کند. این شکست تاریخی نشان داد که بدون احترام به حاکمیت ملی و خواستههای مشروع مردم، هیچ توافقی پایدار نخواهد بود. تلاش دوباره آمریکا برای بازپسگیری پایگاه بگرام نیز یادآوری تلخی است از اینکه قدرتهای اشغالگر نمیتوانند اراده ملتها را نادیده بگیرند؛ زیرا تجربه تلخ اشغال نظامی افغانستان هنوز از اذهان مردم افغانستان پاک نشده است که اینبار آهنگ اشغال بگرام را مینوازند.
در مورد غزه نیز همین اصل صادق است، هرگونه توافق صلح و آتشبس باید شامل تضمینهای عملی برای جلوگیری از بازگشت اشغالگری باشد. بدون چنین تضمینهایی، هیچ مذاکرهای نمیتواند معنای واقعی داشته باشد. ترامپ و نتانیاهو، که اکنون بر سر مسئله غزه دچار تنش و درگیری لفظی هستند به اثر مقاومت جانانه حماس چنین شقاق میان شان ایجاد شده است؛ ولی نباید از یاد ببرند و درک کنند که مردم غزه و جنبش اسلامی حماس حاضر نیستند بار دیگر به وعدههای میانتهی آنان اعتماد کنند و تضمین معتبر بین المللی برای آنان یک اصل است و هر گونه تلاش برای توافق بدون تضمین واقعی، شکست خواهد خورد و مردم فلسطین بالاخره کشور شان را آزاد خواهند کرد، اختلاف ترامپ و نتانیاهو نیز این مسیر را پیچیدهتر کرده است. ترامپ به دنبال کاهش درگیری و نمایش دیپلماسی منطقهای است، در حالی که نتانیاهو بر حفظ حضور نظامی و اشغال غزه تاکید دارد. این شکاف استراتژیک نشان میدهد که حتی در سطح رهبری آنان، دیدگاهها برای رسیدن به توافق پایدار همسو نیست. چنین شرایطی ضرورت دارد که حماس و مردم غزه، بر اساس تضمینهای عملی و توقف کامل جنگ، وارد گفتگو شوند در غیر آن جز فریبی بیش نخواهد بود، یکی دیگر از نکات مهم، تجربه تاریخی مردم فلسطین است. سوابق متعدد نقض تعهدات اسرائیل، تحریمهای اقتصادی و حملات نظامی این رژیم کودککش نشان میدهد که بدون نظارت بینالمللی و تضمینهای معتبر، هیچ توافقی دوام نخواهد داشت. مردم غزه بارها شاهد بودهاند که وعدههای سیاسی تنها به ابزار فشار تبدیل شده و امنیت واقعی ایجاد نکرده است. بنابراین، شرط حماس برای هرگونه توافق، تضمینهای معتبر و توقف کامل جنگ است و تنها در این صورت است که صلح میتواند پایدار باشد.
مقاومت حماس برخواسته از متن مردم فلسطین است و هر تصمیم این جنبش حمایت مردم را به همراه دارد و این پشتیبانی اجتماعی، قدرت آنها را در مذاکره و دفاع از حقوق مردم اش افزایش میدهد. مردم غزه میدانند که مقاومت نه تنها دفاع از خاک و خانهشان است، بلکه پاسداری از هویت، تاریخ و آیندهشان است. این فرهنگ اجتماعی باعث میشود که تا آزادی کامل فلسطین دست از مقاومت بر ندارند، همچنین باید توجه داشت که غزه طی دو سال گذشته تحت حملات شدید نظامی و تحریمهای گسترده قرار داشته است، اما حماس نه تنها تضعیف نشده، بلکه توانسته به نیروهای اشغالگر ضربات جدی وارد کند. این واقعیت نشاندهنده عزم و توانایی حماس در مقابله با اشغالگری است.
در نهایت، هرگونه اقدام برای آتشبس و تبادل اسرا باید منوط به توقف کامل جنگ باشد. بدون توقف کامل درگیریها، طرح صلح از سوی هرکسی که مطرح گردد یک فریب سیاسی بیش نخواهد بود، تجربه افغانستان و شکست آمریکا در برابر طالبان، تجربهای ملموس است که نشان میدهد تلاشهای نظامی بدون احترام به اراده مردم، محکوم به شکست است. تجربه غزه نیز همین درس را تکرار میکند، تنها با تضمین بین المللی، احترام به حاکمیت فلسطین و توقف کامل جنگ میتوان به صلح امیدوار بود، به طور خلاصه، مسیر صلح در غزه به شرط حماس برای عقبنشینی اسرائیل، استقرار حکومت مستقل فلسطینی، تضمین عملی برای جلوگیری از بازگشت اشغالگری، توقف کامل جنگ و حمایت بینالمللی معتبر گره خورده است. هر گونه توافق بدون رعایت این مولفهها، تنها به تداوم تنش منجر خواهد شد. مردم غزه و حماس نشان دادهاند که مقاومت و پایداری، فرهنگ و هویتشان است و تحت هیچ نیرنگ و فریب سیاسی دست از دفاع عزت و نوامیس ملی شان بر نخواهند داشت.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع