بازگشت امریکا به افغانستان؛ عملیات روانی یا واقعیت پنهانی

دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در زمانی که جو بایدن در قدرت بود برای تثبیت جایگاه سیاسی اش و جلب اعتماد شهروندان امریکایی، بارها بر دولت بایدن تاخت و او را در مورد خروج تحقیر آمیز از افغانستان سرزنش کرد، آقای ترامپ فراتر از این انتقاد اظهاراتی هم در مورد میدان هوایی بگرام داشت و گفته بود که خروج امریکا از افغانستان حد اقل در قالب حفظ میدان هوایی بگرام صورت می‌گرفت نه اینگونه که امریکا دارای هیچ جایگاه و پایگاه فیزیکی در افغانستان نباشد، مسئله‌ای خروج از افغانستان یکی از ابزارهای فشار در اختیار ترامپ بود که پیش از کمپاین‌های انتخاباتی و در هنگام کمپاین همواره بر زبان وی جاری بود با یاد آوری از خروج شرمسارانه و از دست دادن بگرام به بایدن فشار وارد می‌کرد، آقای ترامپ بعد از به قدرت رسیدن نیز بارها از میدان هوایی بگرام یاد کرد و گفت که این میدان هوایی اکنون در اختیار چین است و اگر امریکا در آن حضور می‌داشت، اکنون می‌توانست از مرکز تولیدات هسته‌ای چین نظارت کند؛ زیرا فاصله این میدان هوایی از چین، حدود یک ساعت بیشتر نیست و این برای امریکا برگ برنده مهمی قلمداد می‌شد.

پس از این اظهارات و بی قراری‌های ترامپ، سفر یک هیأت امریکایی به افغانستان که زلمی خلیلزاد معمار توافقنامه دوحه نیز با آن همراه بود، از دیگر حواشی جلب کننده عملیات‌های روانی مخالفان طالبان می‌باشد؛ زیرا این مهمترین سفر هیأت امریکایی از زمان خروج از افغانستان می‌باشد؛ زیرا دولت بایدن هرگونه سفر به افغانستان و تعامل با کشور ما را تحریم کرده بود و در زمان حکومت اش هیچ هیأتی از امریکا به افغانستان نیامد.

با این حال، دولت ترامپ به هر دلیلی کمک‌های هفتگی ۴۰ میلیون دالری به افغانستان را نیز قطع کرد و هفت عدد هلیکوپتر اردوی ملی افغانستان که در زمان فرار اشرف غنی به ازبکستان منتقل شده بود نیز از این کشور به امریکا انتقال یافت و ترامپ این تجهیزات و تسلیحات را ملکیت دولت امریکا محسوب کرد؛ اما طالبان در پاسخ گفته بودند که این تجهیزات و تسلیحات غنایم جنگی محسوب گردیده و به طالبان تعلق دارند.

با این حال، با استفاده از این کش و قوس‌ها، مخالفان طالبان در صدد استفاده عملیات روانی می باشند و با روایت سازی‌های غیر واقع بینانه، تلاش دارند تا ذهنیت عموم را به سمت تعامل مخفی میان طالبان و امریکا سوق دهند، با قطع کمک‌های امریکا، طالبان گفته بودند که به این کمک‌ها نیاز نداریم و افغانستان می‌تواند از منابع و عایدات داخلی هزینه‌های دولت را تأمین و با توسعه تعاملات اقتصادی و تجاری با کشورهای همسایه و منطقه اقتصاد ملی را روی پا نگهدارند. با این همه گیر و دار همه می‌دانند که هیچگونه رابطه پنهانی میان امریکا و طالبان وجود ندارد و دولت ترامپ نیز مایل به بازگشت نظامی به افغانستان نیست؛ زیرا اگر این کشور خواهان حضور نظامی در افغانستان می‌بود به این زودی‌ها به ترک افغانستان اقدام نمی‌کرد و این مورد را مخالفان طالبان و سازندگان عملیات روانی به خوبی درک می‌کنند.

اگر مخاطب به واقعیت‌ها و حقایق حاکم بر افغانستان به خوبی متمرکز گردد در می‌یابد که هیچ ادله کافی و حساب شده برای بازگشت نظامی امریکا به افغانستان وجود ندارد؛ زیرا مقامات طالبان نیز بارها در پاسخ به اظهارات ترامپ مبنی بر تصرف میدان هوایی بگرام قاطعانه گفته اند که بازگشت امریکا به افغانستان و یا واگذاری بگرام به این کشور خواب است و خیال و آنان هیچگاه و تحت هیچ شرایط چنین اجازه را به امریکا نخواهند داد، امیر خان متقی وزیر خارجه طالبان گفته بود در صورتیکه امریکا بخواهد باب تعامل دیپلماتیک را با افغانستان بگشاید، افغانستان نیز همانطور که با سایر کشورها تعامل رسمی و دیپلماتیک دارد با امریکا نیز تعامل را برقرار خواهند کرد؛ ولی هیچگونه واگذاری خاک افغانستان و یا پایگاههای این کشور به امریکا و هیچ کشوری سپرده نخواهد شد؛ طالبان به مدت بیست سال با امریکا جنگیدند که در این مدت دهها هزار نفر کشته و زخمی دادند و خانواده‌های این کشته شده ها و زخمی ها هم اکنون در افغانستان حضور دارند و نظاره‌گر هر گونه عملکرد مقامات مسئول هستند.

اگر به روایت سازی عملیات روانی مخالفان طالبان بها بدهیم باید محاسبه گردد که آیا طالبان این ریسک را خواهند پذیرفت که در صورت تسلیمی در برابر خواست های امریکا، می‌توانند تشکیلات درون سازمانی شان را حفظ کرده و بقای حکومت شان را تضمین کنند؟ این اشخاص طی بیست سال بدون هرگونه دستمزد در صفوف طالبان جنگیدند و هزینه‌های زیادی متقبل شدند.

اکنون اگر هرگونه معامله پنهانی و پشت پرده صورت گیرد که شرافت و عزت طالبان را خدشه دار سازد، یقینا این حکومت در تقابل با رهبران و سران قبایل قرار خواهند گرفت که همواره از طالبان حمایت کرده بودند و برای پیروزی شان نقش موثر ایفا کردند، از سوی دیگر گروههای افراطی دیگری همچون داعش و … در صدد اند که از اینگونه ابزارها برای فشار بر طالبان استفاده کرده و صفوف جهادگرایان داعش را تقویت کنند؛ لذا با هر گونه محاسبه منطقی و واقع بینانه در می‌یابیم که هیچ تعامل مخفی میان طالبان و امریکا وجود ندارد و موضع‌گیری های سخت مقامات طالبان موید بر این ادعاست؛ اما در آن سو، سازندگان روایت‌های جعلی هیچگونه ادله، مدرک و اثباتیه کافی در اختیار ندارند تا بر ادعای شان مهر صحت گذاشته و با استناد بر آن فشار افکار عمومی را بر طالبان بیشتر سازند؛ اگر چنین استنادهایی در اختیار می‌داشتند قطعا که تاکنون صفحات رسانه‌ها اعم از مجازی و غیر مجازی پر می‌شد از این اسناد؛ ولی چون چیزی در اختیار ندارند فقط از ضعف سواد رسانه‌ای مردم افغانستان استفاده کرده و حریف شان را با این جعلیات می‌کوبند.

لینک کوتاه

https://sarie.news/s881a

 

دکمه بازگشت به بالا