بستن مکاتب دخترانه؛ رویایی که در تصمیم گیری غیر واقع بینانه دفن خاک شد
خبرگزاری سریع، کابل: دین مقدس اسلام زن را به عنوان نیم پیکر جامعه در مسائل اجتماعی اهمیت قایل است. از بدو آغاز نبوت، حضرت خدیجه (س) همگام با پیامبر گرامی اسلام در رشد و ارتقای این دین همگام بوده است، پیامبر (ص) مسئلهی دعوت را به پیش میبرد و تمویل مالی حضرت خدیجه در اشاعه و گسترش این دین مقدس ارزنده و در دل تاریخ هک شده است. خدیجه (س) به عنوان زن نمونه در تاریخ اسلام نه تنها که با ایثار مال اش در راه دین پیشگام بوده است؛ بلکه در تحویل فرزند شایستهی به جامعه اسلامی همچون فاطمه الزهرا (س) که سلاله اش باعث زنده نگهداشتن دین شده است نیز موثریت چشمگیری داشته است.
زن، مطابق به آموزههای اسلامی جایگاه رفیع و والایی دارد، تاریخ اسلامی نیز پر از فداکاری های زنان است، زن در تاریخ اسلام از وظیفهی تعلیم و تربیه گرفته تا مبارزات نفسگیر با جبههی مخالف نقش محوری بازی نموده است، حضرت سمیه و حضرت زینب (س) از مصادیق بارز مبارزات ارزشی در تاریخ احیای دین اسلام اند که توانستند کاخ استبداد را به لرزه در آورند. با این حال، وقتیکه خبر مسدود شدن مکاتب دخترانه در افغانستان خبر ساز شد، فضای یأس و نا امیدی در دل عموم افغانها شعله ور شد، این خبر به حدی شوک آور و تکان دهنده بود که حتی خارج از مرزهای افغانستان را نیز تحت تأثیر قرار داد و کشورهای جهان متفقا واکنش نشان دادند.
واقعیت این است که زنان در جامعه افغانستان در طول تاریخ از تحصیل و تعلیم محروم بوده اند، درجنگ ها و آوارگی هایی که در این کشور تحمیل گردید دوشادوش مردها بار مشقات و سختی ها را حمل نموده است، اما در این بازه تاریخی کمترین امتیازی که بیانگر حقوق اساسی شان است دریافت نکرده اند، حق تحصیل یک حق طبیعی برای هر فرد انسان بما هو انسان است که هم مطابق به ارزشهای اسلامی و هم با درنظرداشت آموزه های علوم انسانی از جمله حقوق اساسی افراد و اشخاص به حساب می آید؛ زنان افغان پس از سقوط دولت قبلی امید به تأمین حقوق اساسی شان همچون حق شغل و تحصیل داشتند، بیست سال حاکمیت نظام قبلی تمام حقوق آنان را به رسمیت شناخته بود و از این مجرا توانستند زنان زیادی در ادارات مختلف دست به کار شده و از جهت تحصیل نیز تا سویه دکتری موفق به کسب مدارج تحصیلی شوند.
این زنان باورمند بودند که در نظام امارت اسلامی نیز حقوق اساسی شان به رسمیت شناخته می شود و رویاهای بلند پروازنه شان در راستای کسب مدارج بالای تحصیلی همچنان با قوت باقی میماند. رویایی که تا این دم هربار به آن تیر یأس و نا امیدی زده شده است، بهتر است که مسئولین امارت اسلامی به این پیکره عظیم جامعه توجه لازم را بنماید و تا کنون هم کدام تغییر منفی اعمال نگردیده است که بر اساس آن کار از کار گذشته باشد، نگرش واقع بینانه در تصمیم گیری های سیاسی باعث تحکیم پایه های نظام میگردد، نظام سیاسی که واقعیت های حاکم بر جامعه را در نظر نگیرد به صورت اتوماتیک انقطاع سیاسی صورت میگیرد انقطاع باعث تقابل میان دولت و ملت میگردد؛ لذا به جای دفن خاک نمودن حقوق اساسی این مردم، بهتر است که به آن وقع گذاشته شده و مشترکا بتوان در همکاری ملت امور حکومت و دولت را سر و سامان داد.