حذف عنوان سرپرستی؛ گامی دیگر در تقابل با مردم و جهان

با ورود حاکمیت طالبان به پنجمین سال خود، این گروه در حالی روز ۲۴ اسد را در ۳۴ ولایت افغانستان با جشن و شادی تجلیل کرد که اعلامیه‌های صادرشده از سوی آن، نه تنها بازتابی از تقابل با خواست جامعه جهانی و منطقه بود، بلکه ناامیدی عمیقی را در میان مردم افغانستان به همراه داشت. ملا هبت‌الله، در اعلامیه‌ای دستور داد که از این پس واژه «سرپرست» از مکاتبات رسمی وزارتخانه‌ها حذف شود. این تصمیم با موجی از واکنش‌های منفی از سوی روشنفکران داخل و خارج از کشور مواجه شد. فضای مجازی و رسانه‌های داخلی مملو از انتقادات و کنایه‌هایی است که نشان می‌دهد برخی اقوام، با امید به تشکیل حکومتی فراگیر و برقراری صلح و ثبات، از طالبان حمایت بی‌قید و شرط کردند.

مردم افغانستان بر این باور بودند که دوره سرپرستی و گذار، مرحله‌ای موقت برای انجام کارهای مقدماتی مانند تدوین قانون اساسی، برگزاری لویه‌جرگه، اصلاح نظام آموزشی، برگزاری رفراندوم و در نهایت تشکیل یک حکومت ملی و مشروع است. انتظار می‌رفت با پایان این دوره، افغانستان به ثبات و امنیت پایدار دست یابد و جایگاه بین‌المللی خود را بازیابد. اما آنچه در عمل رخ داد، نه تنها وعده‌های داده‌شده را محقق نکرد، بلکه موجب تشدید تنش‌ها و ظهور گروه‌های مخالف جدید شد. برای مثال، گروهی مسلح با نام «سالنگ» در واکنش به این تصمیم، اعلام موجودیت کرد و مبارزه مسلحانه علیه حاکمیت طالبان را آغاز نمود. همچنین، یاسین ضیا، رهبر جبهه آزادی، از پیوستن زنان به صفوف مخالفان خبر داد.

به نظر می‌رسد این تصمیم رهبری طالبان، شتابزده و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی افغانستان اتخاذ شده است. طالبان در ابتدای تسلط بر افغانستان وعده دادند که حکومتی فراگیر متشکل از نمایندگان تمام اقوام و مذاهب تشکیل خواهند داد. حتی برخی چهره‌های سرشناس این گروه، مانند سراج‌الدین حقانی و عباس استانکزی، بر ضرورت حضور متخصصان و شخصیت‌های غیرطالبانی در ساختار حکومت تأکید کردند. اما اکنون روشن شده که این وعده‌ها عملی نشده و مردم در نظام حکومتی طالبان جایگاهی ندارند.

این تصمیم همچنین نوعی بی‌احترامی به جامعه بین‌المللی و کشورهای منطقه محسوب می‌شود. سازمان ملل متحد و اکثر کشورهای جهان، رسمیت دادن به حکومت طالبان را منوط به دو شرط اساسی کرده‌اند: تشکیل حکومت فراگیر و رعایت حقوق زنان، از جمله بازگشایی مدارس دخترانه. تنها امریکا و اسرائیل به صراحت اعلام کرده‌اند که به دلیل تأمین نشدن منافع شان، این حکومت را به رسمیت نخواهند شناخت. با این حال، طالبان با نادیده گرفتن این خواسته‌ها، خود را در تقابل مستقیم با جامعه جهانی قرار داده‌اند.

از منظر حقوقی نیز این تصمیم فاقد مشروعیت است. در دوران حکومت‌های شاهی قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی، فرمان پادشاه به منزله قانون بود، اما افغانستان امروز در عصر حکومت‌های مبتنی بر قانون اساسی و مشارکت مردمی قرار دارد. حاکمیت تک‌قومی نه تنها در افغانستان، بلکه در هیچ کشوری از جهان پایدار نبوده است. برای نمونه، همسایه شرقی افغانستان، پاکستان، با وجود تنوع قومی و مذهبی، توانسته با مشارکت تمام گروه‌ها در ساختار حکومت، به ثبات نسبی دست یابد. در حالی که افغانستان با سیاست‌های انحصارگرایانه طالبان، روزبه‌روز به سمت تفرقه و بی‌ثباتی پیش می‌رود.

این روند نه تنها ثبات داخلی را تهدید می‌کند، بلکه زمینه را برای مداخلات خارجی فراهم می‌سازد. پاکستان به عنوان همسایه افغانستان، همواره از اختلافات داخلی این کشور بهره‌برداری استراتژیک کرده است. اگر طالبان به رویه انحصارگرایانه خود ادامه دهند، تاریخ بار دیگر آنان را به عنوان عامل اصلی بی‌ثباتی در افغانستان محکوم خواهد کرد. افغانستان نباید بار دیگر قربانی اشتباهات تکرارشده شود؛ درس‌های جنگ‌های داخلی و تجزیه کشور باید عبرتی برای جلوگیری از سقوط دوباره به ورطه هرج و مرج باشد.

حذف عنوان سرپرستی توسط طالبان نه تنها گامی به سوی مشروعیت و ثبات نیست، بلکه نشانه‌ای از تثبیت حاکمیت تک‌قومی و دوری از خواست مردم و جامعه جهانی است. اگر این روند ادامه یابد، افغانستان بار دیگر در گرداب بی‌ثباتی فرو خواهد رفت و طالبان مسئول پیامدهای آن خواهند بود.

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1554a
دکمه بازگشت به بالا