حمایت از پشتونستان خواهی تیغ بران بر گلوگاه افغانستان و منطقه

پس از ممنوعیت فعالیت‌های جنبش تحفظ پشتون‌ها توسط دولت پاکستان، بحث‌ها در حمایت از این جنبش در میان فعالان صفحات مجازی پشتون‌های افغان داغ گردیده است. حقیقتا افغانستان و پاکستان از منظر جغرافیایی دو کشور مستقل اند که در جامعه ملل جایگاه ویژه و مختص به خود را دارا می‌باشند. پس از امضای رسمی قرار داد دیورند و الحاق بخش عظیمی از خاک افغانستان به پاکستان، پشتون‌های آن سمت دیورند رسما به پاکستان ملحق شدند؛ هرچند به لحاظ تباری پشتون‌های افغان – پاکستانی ریشه و نژاد واحد اند؛ اما تعلقات و مزیت‌های جغرافیایی متفاوتی دارند. به لحاظ احساسی و تعلق‌پذیری، پشتون‌های پاکستان در قبال افغانستان احساس تعلق ندارند و آنگونه که فرهنگ و عنعنات پاکستان ایجاب می‌کند زندگی دارند.

تاریخ ثابت کرده است که داعیه‌های قومی نمی‌تواند به یک روند موفق تبدیل گردد و دستاوردهای آنچنانی که مدعیان انتظار دارند به بار آورد. پشتونستان خواهی، داعیه قومگرایانه ای است که خواهان تجزیه پاکستان و الحاق مناطق پشتون‌های آن سوی مرز به افغانستان می باشد و در معنی دیگر، آنچنان که داوودخان پیشنهاد داده بود، ایجاد دولت واحد متشکل از پشتون‌ها و بلوچ‌ها که هر دو با توجه به حقوق بین الملل غیر ممکن به نظر می‌رسد.

سقوط داوودخان در تله‌ی پشتونستان خواهی

در سال 1356 داوود خان در محراق سياست خارجي خود حل مساله پشتونستان را جا داد و آنرا مانند يك ارزش سياسي تثبيت کرد. مطرح کردن ایجاد کشور پشتونستان از ديد سياست منطقوي معقول دانسته نشد و پشتون‌های آنطرف خط ديورند به‌خصوص خان عبدالغفار خان بر علاوه کشورهای هند، شوروي و بلوك شرق را ناراض کرد؛ حتی یاران قدیم داوودخان مثل اندونيزيا به رهبري سوكارنو، مصر به رهبري جمال ناصر، بوگوسلاويا به رهبري مارشال تيتو نیز از اين حركت ناراض بودند. داوودخان در زمان حکومت ذوالفقار علی بوتو به پاکستان رفت تا مشکلات مربوط را حل و فصل کند. به هر صورت با وجودی که پاکستان علاقه‌مند نبود این موضوع مطرح شود ولی داوودخان در اولين نشست بيانيه اش را ارائه کرد. موضوع گيري داوود خان حتی براي بوتو نيز غير مترقبه و عجيب جلوه كرد تا حدي‌كه بوتو در بيانيه خود گفت خدا كند دولت افغانستان چيزي را كه مي گويد عملي كند.

داوود خان در مورد خط ديورند و پشتونستان ريفرندم را پيشنهاد كرد، كه حاوي سه سوال بود كه پشتون ها و بلوچ ها بايد جواب بگويند.

١- با پاكستان مي مانيد.

٢- با افغانستان مي آييد

٣- دولت مستقل پايه گذاري مي كنيد.

 

داود خان استدلال اش اين بود كه:

١- پشتون ها و بلوچ ها با پاكستان نمي روند.

٢- اگر از دو مورد ديگر هر كدام را بپذيرند به نفع افغانستان است.

 

داوود خان بعد به لاهور رفت كه از جانب بوتو استقبال شد و در آنجا معاهده لاهور را امضا کرد كه حسن همجواري، عدم استفاده از خشونت، عدم مداخله و تحريك اقوام بر ضد همدیگر اجزاي اساسي آنرا تشكيل مي‌داد. اين معاهده تمامي سياست‌هاي گذشته و گريز نرم از داعيه پشتونستان را معني مي داد، بعد از اين معاهده و چرخش داود خان از سياست هاي منطقوي، دولت وی نتوانست سالي دوام بياورد، طرفداران شوروي نظام جمهوري جوان را سرنگون كردند.

موضوع حقوقی سرحد دیورند:

برای حل معضله خط دیورند نخست می باید به «منشور سازمان ملل متحد» که قانون اساسی جامعه جهانی نامیده میشود مراجعه کنیم .

منشور سازمان ملل متحد اصل‌های بنیادینی دارد که قوت حقوقی در جهان محسوب می‌گردد این اصول عبارتند از :

– اصل برابری حاکمیت دولتها .

– اصل حل مسالمت آمیز مناقشات بین المللی .

– اص حق تعیین سرنوشت بدست خویش .

– اصل اجرای صادقانه ی تعهدات .

– اصل عدم توسل به زور یا تهدید .

– اصل احترام به تمامیت ارضی کشورها .

– اصل ثبات مرزهای بین المللی

اصل ثبات مرزهای بین المللی که سرحدات کشورها را ثابت نگهمیدارد در حقوق بین المللی اهمیت به سزایی دارد که در بر گرینده ی سه اصل عمده ذیل است :

1 – به رسمیت شناختن مرزهای موجود .

2 – خود داری از هرگونه ادعای ارضی .

3 – خود داری از هر گونه عملیکه سبب خلل پذیری مرزهای بین المللی شود .

لذا وقتیکه سرحدات مطابق به حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شد، در منظر جامعه ملل جایگاه حقوقی می‌یابد؛ بنا بر این سرحدات بین المللی دایمی وتغییر ناپذیر می باشد اگر خطوط مرزی میان کشورها معین و مشخص نباشد باشندگان آن دچار بی‌ثباتی و هرج و مرج می‌گردند.

از طرف دیگر اصل حق تعیین سرنوشت، یکی از اصل‌های اساسی جامعه جهانیست به استناد همین اصل بود که سیستم استعماری از هم پاشید و ده‌ها کشور در جهان پا به عرصه وجود گذاشت این اصل در اسناد متعدد بین المللی از جمله در بند 2 ماده 1 منشور ملل متحد، اعلامیه اعطای استقلال به کشورها وملت‌های تحت استعمار، ماده 1 میثاق بین المللی، میثاق بین الملل حقوق سیاسی – مدنی آمده است که شامل 3 گروه میشود.

الف ) ملت تحت ساطه دولت دست نشانده به وسیله بیگانه ها.

ب ) ملتهای تحت سلطه استعمار

ج ) مردم تحت سلطه یک رژیم نژاد پرست .

بادر نظر داشت اصل فوق مردمان آن طرف سرحد بطور واضح وروشن در رفراندوم 1947 م به پاکستان رأی دادند و گذشته از آن تمام احزاب خرد و بزرگ و نهادهای قومی در زمان تصویب قانون اساسی فدرال پاکستان خود را جز لا ینفک پاکستان دانسته و درانتخابات 1973 فعالانه شرکت کردند وعلاقه‌ی به ادعاهای زمام داران قومی در افغانستان ندارند.

 

بنا بر این چنانچه یاد آوری شد که داعیه پشتونستان خواهی قبلا مورد حمایت کشورهای منطقه نبود و داوودخان علاوه بر مطرح کردن این داعیه بلافاصله معاهده لاهور را امضا کرد که مبتنی بر اصل عدم مداخله و پذیرش مرز بین المللی میان دو کشور بود. با این حال، کشورهای منطقه در حال حاضر نیز قطعا از این داعیه حمایت نمی‌کنند؛ زیرا تجزیه پاکستان ضربات مهلک و جبران ناپذیری بر پیکره افغانستان، پاکستان و منطقه وارد می‌کند. روسیه، ایران و چین به دلیل ترس از پیامدهای تجزیه پاکستان و افغانستان هر گونه مطرح کردن ایده در این زمینه را مردود می‌دانند در صورتیکه بیشتر به این موضوع دامن زده شود، حمایت نسبی که افغانستان کنونی از این کشورها دارند آن را نیز از دست خواهد داد و کشور یکبار دیگر مسیر نا امنی و جنگ‌های داخلی دهه هشتاد و نود میلادی را خواهد پیمود.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a2781b

 

دکمه بازگشت به بالا