راز پایداری حیاتوحش در جنگلهای شرقی افغانستان

طی چهار دهه جنگهای خانمانسوز همانطور که مردم افغانستان از آن آسیب دیدند، کشته شدند و میلیونها نفر به سرزمینهای مختلف جهان و کشورهای همسایه آواره شدند، حیات وحش نیز به همان میزان متضرر و در معرض نابودی قرار گرفت، جنگهای خانمان سوز و بی هدف که جز ویرانی و تباهی چیزی برای افغانستان به همراه نداشت در واقع حیوان و انسان این سرزمین را در معرض نابودی قرار داده و عموم را مجبور به مهاجرت و ترک وطن ساخت؛ اما با آن هم هنوز در دل کوهستانهای خاموش نورستان، جایی میان مرزهای کنر و لغمان، هنوز نشانههایی از زندگی پنهان جانورانی دیده میشود که گویی از گذشتههای دور به جا ماندهاند. سرزمین نورستان با درههای ژرف و جنگلهای بلوط و سرو، یکی از آخرین پناهگاههای طبیعی افغانستان است؛ پناهگاهی که در میان جنگ، فقر و بیقانونی هنوز صدای حیات در آن شنیده میشود، سالها جنگ، شکار بیرویه و نابودی جنگلها بسیاری را باورمند ساخته بود که از حیاتوحش این ناحیه جز نامی نمانده است. اما پژوهشی علمی که میان سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ از سوی جمعی از دانشمندان افغان و خارجی انجام شد، واقعیتی دیگر را آشکار کرد، هنوز جانوران بزرگی در جنگلهای شرقی افغانستان نفس میکشند، در این پژوهش، گروهی از کارشناسان محیط زیست با همکاری مردم محل، بیش از هزار کیلومتر مربع از جنگلهای نورستان را بررسی کردند. آنان با نصب تلهدوربینها، جمعآوری نمونههای مدفوع و گفتوگو با شکارچیان محلی کوشیدند بفهمند چه گونههایی هنوز در این سرزمین زندهاند. نتیجه، شگفتانگیز بود؛ در میان جنگ و آشوب، هنوز آثاری از پلنگ گربهای، خرس سیاه آسیایی، مارخور، روباه سرخ، شغال طلایی، خارپشت هندی، میمون رزوس و حتی حیوانی نادر به نام «سیوت نخلزی مشترک» یافت شد؛ حیوانی که پیش از آن هرگز در افغانستان ثبت نشده بود.
این کشف تازه نشان داد که نورستان نهتنها بخشی از تاریخ طبیعی افغانستان است، بلکه هنوز خانهی گونههایی است که در هیچ نقطهٔ دیگر کشور دیده نمیشوند. پژوهشگران میگویند ثبت حضور سیوت نخلزی، مرز غربی زیستگاه این گونه را تا افغانستان گسترش داده و اهمیت جهانی این منطقه را دوچندان کرده است؛ اما زندگی در این جنگلها آسان نیست. مردم محل سالهاست که برای زنده ماندن به چوببری، شکار و دامداری وابستهاند. درختان بلوط که زمانی سایهبان جانوران و پرندگان بودند، امروز سوخت زمستان خانوادهها شدهاند. بر اساس گزارش برنامه محیط زیست سازمان ملل، در سه دهه اخیر بیش از نیمی از جنگلهای نورستان و ولایات همجوار از بین رفته است. با این حال، هنوز در ارتفاعات بلند و درههای دورافتاده، خرس سیاه و روباه سرخ دیده میشوند و صدای مارخور از دل صخرهها به گوش میرسد، یکی از یافتههای جالب این پژوهش، حضور میمونهای رزوس بود. این حیوانات که روزگاری در گروههای بزرگ در شرق افغانستان دیده میشدند، اکنون به جمعیتهای کوچک و پراکنده کاهش یافتهاند. شکار برای فروش در بازارهای حیوانات خانگی و تخریب زیستگاه، از تهدیدهای اصلی آنان است، از سوی دیگر، دانشمندان موفق شدند با بررسی DNA نمونههای مدفوع، وجود خرس سیاه آسیایی را تأیید کنند. این گونه که یکی از نمادهای نادر کوهستانهای جنوب و شرق آسیاست، معمولاً در جنگلهای انبوه زندگی میکند و بهدلیل پوست و چربی ارزشمندش، همواره هدف شکار بوده است. مشاهدهی خرس سیاه همراه با تولهاش در یکی از تلهدوربینها، روزنهای از امید برای بقای نسل این جانور در افغانستان گشود.
اما در کنار خبرهای خوش، واقعیتهای تلخ نیز وجود دارد. پژوهشگران هیچ نشانهای از پلنگ برفی، گوزن مشکدار و بز کوهی پیدا نکردند. این گونهها شاید به سبب جنگهای طولانی، قطع درختان و ناامنی از منطقه رانده شده باشند. حتی مارخور، که زمانی نماد کوهستانهای شرقی بود، در این پژوهش تنها سهبار دیده شد، در بخشی از گزارش آمده است که بیشتر جانوران مشاهدهشده از گونههای سازگار با انساناند؛ حیواناتی مانند روباه، شغال و خارپشت که توانستهاند در حاشیهٔ روستاها و زمینهای زراعتی زنده بمانند. در واقع، آنچه امروز در جنگلهای نورستان باقی مانده، بازتابی از استقامت طبیعت در برابر بحران است، این تحقیق که با همکاری «انجمن حفاظت از حیاتوحش» (WCS) و حمایت مالی اداره انکشاف بینالمللی آمریکا انجام شد، نخستین بررسی جامع پس از سه دهه جنگ به شمار میرود. نویسندگان آن تأکید میکنند که بدون مشارکت جوامع محلی، هیچ برنامهای برای نجات این زیستبوم موفق نخواهد بود. در واقع، مردمانی که قرنها با جنگل زیستهاند، میتوانند بهترین نگهبان آن باشند، اگر فرصت و آگاهی لازم برای حفاظت در اختیارشان گذاشته شود.
امروز، افغانستان شاید درگیر چالشهای فراوانی باشد، اما حیاتوحش آن هنوز نفس میکشد. جنگلهای نورستان، با همهٔ زخمهایشان، یادآور این حقیقتاند که طبیعت اگر مجال یابد، خود را بازمیسازد. پژوهشگران پیشنهاد کردهاند تا دولت و نهادهای محیط زیست، با ایجاد مناطق حفاظتشده و برنامههای آموزشی برای مردم، از نابودی کامل این گنجینه جلوگیری کنند، روز جهانی حیوانات (۴ اکتبر) فرصتی است تا نگاه ما دوباره به این موجودات بیصدا برگردد؛ به مارخوری که روی صخرهها میجهد، به روباهی که در تاریکی شب به جستوجوی طعمه است و به خرسی که در دل جنگلهای خاموش نورستان هنوز از نسل زندگی نگهبانی میکند، شاید اگر ما انسانها اندکی آهستهتر قدم برداریم و مهربانتر بنگریم، دوباره نوای حیات در سراسر این سرزمین شنیده شود همانگونه که در دورافتادهترین جنگلهای افغانستان هنوز شنیده میشود.
نویسنده: محمدالله محمدی

