راهکار مقابله با چالشهای زنان در افغانستان

پس از سقوط جمهوریت بیشترین تاثیر و پیامد آن متوجه زنان افغانستان گردید، زنان در ابعاد گوناگون زندگی دچار محدودیتهای عجیب و غیر قابل باور شدند، آنان از رشد تحصیلی بازماندند، دروازههای مکتبها و دانشگاهها عموما به روی شان بسته شد و در این وضعیت خسارات زیادی را متحمل شدند. زنان از گشت و گذر به پارکها منع شدند و مجوز سفر بدون محرمشان فقط تا هفتاد کیلومتر محدود شد. صدای زن عورت شناخته شد و آنان از هرگونه فعالیتهای اقتصادی_سیاسی بازماندند.
شغل زنان نیز محدود گردید و سیاستی را که نیروهای حاکم اختیار کرده است در صورتیکه عمر حاکمیت شان دوام بیاورد، در فرایند ده ساله، ما دچار کاهش کدرهای زن در بخشهای طبی، رسانهی و… خواهیم بود. در سال 2021 سیاهترین روزهای قشر زن رقم خورد که مکتبهای دخترانه بسته شدند و دختران از ادامه تحصیل محروم شدند. این موضوع نه تنها بر آینده فردی آنها تأثیر میگذارد، بلکه بر توسعه جامعه نیز اثر منفی خواهد گذاشت. همچون نداشتن پرستار زن، نبود کادر درمان قابلگی و مامایی… عمدهترین چالشهایی است که بر جامعه افغانستان تحمیل میگردد.
از سوی دیگر نگرش جنسیتی حاکم بر ناخودآگاه جامعه باعث گردیده است که تفوق طلبی در قبال زنان به وجود بیاید، تبعیض جنسیتی، فشارهای فرهنگی و سنتی، و عدم حمایت خانوادهها از تحصیل دختران، از جمله این چالشها هستند هم اکنون بسیاری از دختران به دلیل نگرشهای سنتی و فرهنگی مجبور به ترک تحصیل و ازدواج زودهنگام میشوند.
فقر و مشکلات اقتصادی باعث گردیده است که خانوادهها نتوانند هزینهی یک زندگی معمولی برای دختران را تامین کنند، فرهنگ سنتی مردسالارانه در افغانستان باعث گردیده است که بسیاری از دختران و زنان از محراق توجه خانوادهها بیافتد و به دلیل نداشتن حقوق برابر در خانه و اجتماع به راحتی فعالیت نمیتوانند و این امر منجر به ایجاد روحیه یأس و سرخوردگی به دختران میگردد.
حکومت کنونی افغانستان و سازمانهای بینالمللی مکلف اند که دروازههای مکتبها را در سال جدید تحصیلی به روی دختران بگشایند، اگر در برخی مناطق به هر نوعی اخلال وجود دارد باید از طریق برنامههای آنلاین کاستیهای درسی جبران گردد. برای آگاهی دهی از مزیت آموزش و تعلیم، میبایست از طریق کارگاهها و ورکشاپها در نقاط مختلف شهرها و قصبات برای خانوادهها تبلیغ گردد که آموزش دختران از اهمیت خارق العادهیی برخوردار است، این امر میتواند منجر به تغییر ذهنیت در خانواده و اجتماع گردد.
اسلام نگرش خاص و توجه ژرف به زنان دارد، مقام مادری که فراتر از هر ارزش است برای زنان اختصاص یافته و قداست این مقام در آیات و روایات متون دینی به وفور قابل مشاهده است، اسلام برای زن و مرد تعلیم و تربیه را واجب گردانیده و به زنان حق آزادی سیاسی، اقتصادی و استقلالیت مالی بخشیده است.
هم اکنون با وضع انواع و اقسام محدودیت، جامعه یک حالت یأس و نا امیدی را به خود گرفته است که در نوع خودش بدترین و کشنده ترین حالتی است که میتواند به جامعه و مردم آسیب بزند، بنا بر این مقامات حکومت باید با اصلاح در شیوه حکومتداری با نا امیدی در جامعه مقابله کند، تا بیش از این مردم دچار افسردگی نگردند. سختگیری علیه دختران و زنان این سرزمین که هرکدام خواهر و مادر یکی از ماها میگردد امر مذموم و به دور از شان افغانیت و اسلامیت است.
مردم افغانستان خودشان آنقدر غیرت دارند که بدانند چگونه از خواهر و مادر شان مواظبت کرده و راههای رشد و ترقی شان را نیز هموار سازند. محدودیتهای شغلی و بستن دروازه نهادهای علمی و اکادمیک به روی دختران، توهین به افغانیت و اسلامیت است؛ زیرا تاریخ پربار افغانستان معرف زنان تاثیرگذاری همچون رابعه بلخی، گوهرشاد بیگم نازو انا و… بوده است که همگی دال بر علم دوستی و فرهنگی بودن زنان افغان میباشد نه اینکه اکنون مکتب را میبندند تا زنان بیسواد بمانند این کار نه اسلامیست و نه افغانی.
با توجه به امتیازاتی که جهان برای زنان افغان قایل شده امید است که به زودی دروازههای مکتبها و دانشگاهها به روی زنان باز گردد، یکی از موارد عدم رسمیت یافتن حکومت کنونی، عدم مشروعیت حقوق زنان در نظام طالبان است، بدین حالت، جهان نیز حاکمیت طالبان را به رسمیت نمیشناسد مگر اینکه حقوق زنان افغان را به رسمیت بشناسند لذا امید است که در سال پیشرو حقوق زنان در افغانستان رسمیت یابد.
لینک کوتاه