روز جهانی بدون خشونت؛ جهان نیازمند به عطوفت و مهربانی

خشونت، واژهای کوتاه اما سنگین و پرمعناست؛ زخمی کهنه و همیشگی بر پیکر تاریخ بشر. هر گوشهای از جهان را که بنگریم، ردپایی از خشونت دیده میشود؛ چه در جنگها و خونریزیهای بزرگ و چه در کوچکترین رفتارهای روزمره میان انسانها. این واژه، نه تازه است و نه محدود به جغرافیایی خاص، بلکه حقیقتی تلخ است که انسانیت در طول تاریخ بارها و بارها با آن دست و پنجه نرم کرده است. در این میان، مردم افغانستان همانند مردم فلسطین، حدود پنج دهه است با خشونتهای تحمیلی از سوی شرق و غرب مواجهاند و ترویج آن باعث شده قاب احترام و صمیمیت میان افغانها بشکند و خود ملت علیه یکدیگر خشونت روا دارند.
روز جهانی بدون خشونت، که مصادف با دوم اکتوبر، زادروز مهاتما گاندی، رهبر آزادیخواه و مبارز هندی است، فرصتی برای اندیشیدن به این حقیقت تلخ و راههای برونرفت از آن به شمار میرود. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۷ این روز را به پاس تلاشهای گاندی در مسیر مبارزه با خشونت و بیعدالتی نامگذاری کرد تا به جهانیان یادآوری کند که صلح و آرامش تنها در سایهی آگاهی، تغییر نگرش و احترام به انسانیت امکانپذیر است. اما واقعیت آن است که جهان امروز همچنان از خشونت سرشار است؛ از جنگهای بزرگ و ویرانگر گرفته تا خشونتهای کوچک خانگی، همه و همه نشان میدهند که راه رسیدن به جهانی آرام و بیخشونت، دشوار است. در افغانستان، این تلخی بیش از هر جای دیگری با پوست و استخوان لمس شده است. مردمی که دهههاست میان جنگ، انفجار، مهاجرت اجباری و فقر زندگی میکنند، بیش از هر کس معنای واقعی خشونت را درک کردهاند.
کافی است نگاهی به کوچهها و خیابانهای این سرزمین بیندازیم: کودکانی که با ترس و اضطراب بزرگ میشوند، زنانی که در خانه و اجتماع امنیت ندارند، مردانی که در جامعه قربانی سیاستهای بیثمر میشوند و از فرط بیعدالتی برای خانوادهشان لقمه نانی نمییابند، و خانوادههایی که هر روز عزیزی را از دست میدهند. خشونت در افغانستان تنها به شکل گلوله و انفجار خلاصه نمیشود؛ بلکه در تحقیر، تبعیض، بیعدالتی و حتی در سکوتی که بر درد قربانیان سایه میاندازد نیز خود را نشان میدهد. امروز اگرچه رسانهها و شبکههای اجتماعی صدها تصویر و خبر از خشونت در سراسر دنیا منتشر میکنند، اما رنج واقعی قربانیان کمتر شنیده میشود. در همین افغانستان، کودکانی که به جای کتاب و قلم، اسلحه و کارهای شاقه نصیبشان میشود، زنان و دخترانی که به دلیل جنسیتشان از ابتداییترین حقوق انسانی محروماند، و مردمانی که قربانی تصمیمهای اشتباه سیاستمداران میشوند، همه و همه شواهدی هستند از عمق فاجعهای به نام خشونت.
با این حال، روز جهانی بدون خشونت تنها برای بیان این دردها نیست. این روز، یادآور مسئولیت مشترک ما نیز هست. همانطور که مهاتما گاندی باور داشت، صلح تنها در پرتو عشق و آگاهی امکانپذیر است. او میگفت: «عدم خشونت تنها وقتی تحقق مییابد که ما کسانی را دوست بداریم که از ما نفرت دارند.» این سخن، شاید در نگاه نخست آرمانگرایانه به نظر برسد، اما حقیقتی عمیق در دل خود دارد. اگر هر یک از ما در زندگی روزمره، به جای نفرت، مهر بورزیم و به جای تحقیر، احترام کنیم، نخستین گام در مسیر ساختن جهانی بیخشونت برداشته خواهد شد. افغانستان برای رسیدن به چنین جهانی، بیش از هر چیز به بازنگری در ارزشهای فردی و اجتماعی نیاز دارد. آموزش، نخستین و مهمترین سلاح در این راه است. تا زمانی که کودکان این سرزمین به جای مکتب، در خیابانها پرسه بزنند و دختران از حق آموزش محروم باشند، چرخه خشونت همچنان ادامه خواهد یافت. آموزش نهتنها سواد، که فرهنگ مدارا، احترام و همزیستی را نیز به نسلها منتقل میکند.
از سوی دیگر، عدالت اجتماعی رکن اساسی کاهش خشونت است. وقتی شهروندان یک کشور خود را در برابر قانون برابر ببینند، زمینه برای رشد نفرت و انتقام کمتر میشود؛ اما در جامعهای که تبعیض و بیعدالتی حاکم است، خشونت به صورت زنجیرهای ادامه پیدا میکند. برای افغانستان امروز، که زخمی از جنگ و محرومیت است، تحقق عدالت میتواند نقطهی آغاز پایان خشونت باشد. البته هیچیک از اینها تنها با تلاش دولتها یا سازمانهای جهانی ممکن نیست. هر فرد در زندگی روزمره خود نقشی کلیدی دارد. اگر در خانواده با محبت رفتار کنیم، اگر در کوچه و خیابان به حقوق دیگران احترام بگذاریم، اگر در شبکههای اجتماعی به جای نشر سخنان نفرتانگیز، پیامهای امید و دوستی منتشر کنیم، گامی هرچند کوچک اما ارزشمند در این مسیر برداشتهایم. بسیاری میپرسند که آیا امکان دارد روزی جهانی سراسر صلح و آرامش داشته باشیم؟ پاسخ شاید دشوار باشد، اما تجربه تاریخ نشان میدهد که تغییرات بزرگ همواره از حرکتهای کوچک آغاز شدهاند. هیچکس نمیتواند جهان را یکشبه عوض کند، اما هرکس میتواند از خودش آغاز کند.
در افغانستان، که خشونت نسلها را خسته کرده است، امید هنوز زنده است. امیدی که در دل مادرانی جریان دارد که فرزندانشان را با وجود تمام دشواریها به مکتب میفرستند و برای کیفیت درسی و بهبود آیندهشان هزینه میکنند؛ در نگاه جوانانی که با وجود تهدیدها همچنان رویای آیندهای بهتر دارند؛ و در تلاش کسانی که برای صلح، عدالت و آزادی قلم میزنند و مبارزه میکنند. روز جهانی بدون خشونت فرصتی است تا بار دیگر به این امید جان تازه ببخشیم. شاید رسیدن به جهانی بیخشونت، رویایی دیرینه باشد، اما این رویا ارزش آن را دارد که برایش تلاش کنیم. جهان امروز بیش از هر زمان دیگر به عشق، مدارا و همزیستی نیاز دارد؛ ارزشهایی که اگر در دل و رفتار ما جای گیرد، میتواند سرنوشت نسلها را تغییر دهد.
باید بپذیریم که خشونت تنها در جنگ و خونریزی خلاصه نمیشود؛ خشونت در کلام، در نگاه، در رفتارهای کوچک روزانه نیز وجود دارد. اگر میخواهیم جهانی آرامتر داشته باشیم، باید از همین رفتارهای کوچک آغاز کنیم. احترام به والدین، مهرورزی به کودکان، همدلی با همسایگان، مراقبت از حیوانات و محیط زیست، و پرهیز از سخنان آزاردهنده، همه گامهایی هستند که میتوانند ما را به صلح نزدیکتر کنند. گاندی روزی گفت: «کارهای بزرگ همواره دشوارند.» ساختن جهانی بیخشونت نیز دشوار است، اما غیرممکن نیست. آیندهای بهتر تنها زمانی به دست خواهد آمد که همه ما، فارغ از ملیت، دین، مذهب و جنسیت، یکدیگر را به چشم انسان و هموطن ببینیم و به هم عشق بورزیم. در این صورت، شاید روزی برسد که افغانستان و جهان، از سایههای سیاه خشونت رها شوند و آفتاب صلح و آرامش بر زندگی همگان بتابد.
نویسنده: شکیب احمد سروش

