روز جهانی هوای پاک؛ لزوم رسیدگی به وضعیت آب و هوای کابل

کابل یکی از شهرهای جهان است که با جغرافیای نسبتاً محدود و جمعیت هفتمیلیونی، از آلودگی شدید هوا رنج میبرد. در این شهر، نقشههای غیراصولی و ساختوسازهای بیرویه موجب شده تا اکثر کوچهها خاکی و بدون آسفالت باشند. گرد و خاک برخاسته از این معابر در هوا پراکنده شده و بر معضل آلودگی هوا میافزاید. این شهر هفتمیلیونی، همچون سایر نقاط افغانستان، با رشتهکوههای بلند احاطه شده و این کوهها مانع وزش باد و جریان هوا در شهر شدهاند. تراکم جمعیت در خیابانهای عمومی شهر، اعم از عابران پیاده و وسایط نقلیه گوناگون، عاملی مضاعف در افزایش آلودگی هواست.
در این شهر پرجمعیت، اکثر مردم در فقر و تنگدستی روزگار میگذرانند. کار و کسبِ مناسب در دسترس همگان نیست و قشر ضعیف جامعه به مشاغل کم دردآمدی مانند جمعآوری بطریهای پلاستیکی، ضایعات آهن، کارواشهای سیار و امثال آن روی آوردهاند. این مشاغل نه درآمد کافی برای گذران زندگی دارند و نه ثبات شغلی در آنها وجود دارد. این افراد با درآمد ناچیز خود تنها در پی یافتن لقمه نانی هستند تا بتوانند حداقل دو وعده غذای ساده تهیه کنند. چنین افرادی با درآمدهای پایین، بخش عمدهای از جمعیت میلیونی این شهر را تشکیل میدهند. آنان ناگزیرند برای تأمین سوخت گرمایش و پختوپز، از پلاستیک، لاستیک فرسوده، ضایعات زغالسنگ و دیگر مواد دودزا و رایگان استفاده کنند. سوزاندن این مواد، دود غلیظ و سمی در سطح شهر منتشر میکند که فضای عمومی را آلوده میسازد.
علاوه بر این، خاکی بودن خیابانها و دود ناشی از وسایط نقلیه، بر شدت آلودگی هوا افزوده و موجب شده است که هوای شهر همواره آلوده باشد. این مسئله ساکنان کابل را با مشکلات متعددی روبرو کرده است. مسئولان باید برای تأمین امنیت و سلامتی مردم، بر عوامل آلاینده هوا نظارت و کنترل جدی اعمال کنند.
خشکسالی نیز تأثیر قابل توجهی بر آلودگی هوا داشته است. تقریباً دو دهه است که خشکسالی شدید گریبانگیر افغانستان، بهویژه شهر کابل، شده و کمتر کسی برای رفع این معضل، برنامهای مدون داشته است. خشکسالی موجب شده تا خیابانها و اماکن عمومی و خصوصی کمتر آبپاشی شوند و پوشش گیاهی و فضای سبز نیز رو به نابودی برود. در نبود فضای سبز که جذبکننده آلودگی هواست، هوای شهر هر روز آلودهتر از دیروز میشود.
در واقع، نبود هوای پاک در افغانستان بهویژه در کابل دو دلیل اصلی دارد: نخست، دشتهایی که پیشتر پوشش گیاهی داشتند، بهدلیل مدیریت نادرست خشک شده و به منبع تولید گرد و خاک تبدیل شدهاند. دوم، استفاده از سوختهای فسیلی که پیشتر نیز به عنوان عامل آلودگی هوا به آن اشاره شد.
در کنار اقدامات پیشگیرانه مانند منع استفاده از سوختهای فسیلی، کنترل وسایط نقلیه دودزا، تبدیل زغالسنگ به سوختهای انرژیزای پاک، نهالکاری و توجه به حل معضل کمآبی، میتوان به کاهش چشمگیر عوامل آلودگی کمک شایانی کرد. سوزاندن لاستیک و تایر، جادههای خاکی، نبود فضای سبز، نبود سیستم حملونقل عمومی منظم، تراکم جمعیت، خشکسالیهای پیاپی و استفاده از زغالسنگ و سایر سوختهای دودزا از جمله عوامل آلودگی هوا هستند که مدیریت آنها نیازمند برنامهریزی استراتژیک و نظم دقیق است.
ما برای ایجاد هوای پاک، به برداشتن گامهای عملی در چارچوب برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت نیاز داریم. این چالش بزرگ از طریق مسئولیتپذیری شهروندان، اطلاعرسانی رسانهها و اقدامات جدی حکومتی، در فرآیندی زمانبندی شده قابل حل است. خشکسالیهای متوالی سبب ایجاد ریزگردها و آلودگی هوا در تابستان شده و دود ناشی از سوختهای فسیلی نیز در تمام فصول سال، بهویژه در زمستان، هوای پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور را مسموم میکند.