روند بازگشت مهاجران؛ لزوم خویشتنداری دو ملت

آیا تا به حال فکر کردهایم که هماکنون میلیونها مهاجر هموطن ما در ایران حضور دارند و مشغول کار و پیشبرد مسائل روزمره زندگیشان هستند؟ آیا به این هم فکر کردهایم که بیش از شش دهه است که مردم افغانستان به همین روال به ایران رفتوآمد دارند، عدهای بهگونهای قانونی زندگی و سکونت دارند و عدهای دیگر بهصورت غیرقانونی در رفتوآمد هستند؟ روند اخراج مهاجران غیرقانونی چیز تازهای نیست که ما بخواهیم در طول سیاست رسانهای غرب، که بر طبل نفاق و دشمنی میان دو ملت میکوبد، گام برداریم. دهههاست که مهاجران غیرقانونی از ایران اخراج شده و مجدداً به این کشور برگشتهاند؛ اما چرا امسال این همه غوغا و بلوا بهپا کردهایم؟ آیا میدانیم که این سر و صدا و فضای نفرتپراکنی چقدر بر وضعیت میلیونها هموطن ما که هماکنون در ایران هستند، اثرات مخرب و منفی بهجا میگذارد؟
اتفاقاً اشخاصی که بیشتر بر طبل نفرتپراکنی میکوبند، کسانی هستند که هماکنون در کشورهای امریکایی و اروپایی، مرفه و غرق در زرق و برقهای دنیای غرباند و کمترین درکی از وضعیت مهاجران افغان در ایران ندارند. این افراد با این رویکرد بهظاهر دلسوزانهای که در حمایت از هموطنانشان راه انداختهاند، نهتنها به تخفیف وضعیت سخت مهاجران اثر مثبت نمیگذارند، بلکه با این گونه پستوبلاها بر مشکلاتشان میافزایند.
یکی از شخصیتهایی که کمپین تحریم کالاهای ایرانی را در حمایت از مهاجران به راه انداخته، صدیق صدیقی، عضو باند غربگرای اشرف غنی است که هماکنون خودش در امریکا به سر میبرد. اگر حکومت اشرف غنی و اعضای تیمش واقعاً به ملت افغانستان دلسوز بودند، چرا مردم را در حالت بلاتکلیفی و خلأ قدرت رها کردند و خودشان راه فرار را پیش گرفتند؟ موج مهاجرت آغاز شد، صرفاً به دلیل عدم مسئولیت حکومت غنی و دستاندرکاران این باند چپاولگر بود که با سرسپردگی کامل به امریکا و غرب، جرأت سربلند کردن و «نه» گفتن به اربابانشان را نداشتند. هرکاری میکردند، برای جلب رضایت امریکاییها بود. به یاد داریم که در حکومت اشرف غنی، ملت افغانستان فراموش شده بود. یک حلقه سهنفره در رأس قدرت و سایر افراد در پستهای اجرایی پایینتر، کاری در حق مردم افغانستان کردند که تاریخ هرگز آن را فراموش نخواهد کرد.
امروز که افغانها در وضعیت نابسامان به سر میبرند و تکلیفشان با خود و جامعهی بینالمللی هنوز روشن نیست، ناشی از تمامیتخواهی و سرسپردگی مطلق حکومت غنی به امریکا و کشورهای غربی بود. چه فجایع اخلاقی و اداری که در افغانستان به راه انداختند! خانوادههای عزتمند و ریشهدار را خانهنشین ساختند و اشخاصی را که مردم افغانستان هیچگاه با نام و نشانشان آشنایی نداشتند و حتی به افغانبودنشان شک داشتند، بر سرنوشت این مردم حاکم کردند. متعاقباً زنان و دخترانی را از غرب وارد افغانستان کردند تا رذائل اخلاقی را نهادینه سازند و بانوان این مرزوبوم را به سوی فساد اخلاقی بکشانند. حکومت اشرف غنی حامی بیقیدوشرط این پروژه بود. در واپسین روزهای سقوط، هرچند مردم افغانستان پیشنهاد مذاکره و گفتوگو با طالبان را مطرح کردند، تیم غنی گفت: «ما میجنگیم!» نتیجه آن شد که هنوز نیروهای امریکایی بهصورت کامل از افغانستان خارج نشده بودند که اشرف و حلقه چندنفرهاش سر از ازبکستان درآوردند.
اکنون این افراد آمدهاند و خود را بهعنوان حامی هموطنان مهاجر جا زدهاند و با استفاده از موج ایجادشده، درصددند نهتنها به وضعیت مهاجران بهبودی نبخشند، بلکه از این هم که هست بدترش کنند. شاید کل مهاجران اخراجی از مرز ۵۰۰ هزار نفر عبور نکند، اما میلیونها افغان هماکنون در ایران مشغول کارند. چنین موجسواری باعث بدتر شدن وضعیت اقامتی آنان در کشور همسایه خواهد شد.
در ایران هم دو جریان در قبال مهاجران دیدگاه دارند: جریان حامی مهاجران و جریان مهاجرستیز. مهاجرستیزان ایران هم افرادی مانند صدیقی هستند که با نگاه افراطی و غیرمنطقی در قبال اخراج مهاجران کمپین راه انداختهاند و هیچگونه پیامد این افراطگرایی را نمیسنجند. همینها هستند که در فضای مجازی آتش را داغ نگه داشتهاند و حرفهای تند و رکیک منتشر میکنند. اما جریان حامی مهاجران موافق حضور افغانهاست و میگوید به تناسب ظرفیت ایران و در چارچوب قانون، افغانها در ایران کار و کسب کنند؛ زیرا ایران هم به دلیل فضای ناشی از جنگ و تحریمهای ظالمانه غرب، از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نیست. از این رو، حد میانه و معقول در نظر گرفته شود تا با حفظ عزت و کرامت مهاجران، تعداد مورد نیاز بهگونهای قانونی در ایران ساکن باشند.
هرچند برخی از مهاجران هموطن ما توسط برخی شهروندان مهاجرستیز ایران مورد ستم، شکنجه و آزار جسمی و روحی قرار گرفتهاند، این مطالبه ملی افغانهاست که دولت ایران با چنین افراد خاطی برخورد نموده و آنان را به پنجه قانون بسپارد. همانطور که برخی افغانهای ما نیز در ایران جرایمی همچون قتل، دزدی و قاچاق مواد مخدر مرتکب میشوند که مردم افغانستان هیچگونه حمایتی از این مجرمان ندارند و این حق حکومت ایران است که این افراد را در چارچوب قوانین خود محاکمه کند.
لذا حرف آخر ما این است که هموطنان ما نباید به اظهارات غیرواقعبینانه و مهندسیشده جریان رسانهای غرب بپیوندند و با تأثیرپذیری از آنان آتشبیار معرکه شوند و کار را بر میلیونها مهاجر ساکن ایران تنگتر سازند. در شرایط کنونی، بهترین کمک هموطنان ما به مهاجرانشان، تعمق در عمق مسئله است و اینکه این جو ایجادشده از نفرت و نفاق چه مشکلی را میتواند میان دو ملت حل کند. لذا اگر نمیتوانند گرهی از این مشکل بگشایند، لطفاً به شدت مشکلات نیفزایند تا مهاجران افغان در ایران چند روزی نفس راحت بکشند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع