سلفیزدایی از نهادهای علمی اقدام شایسته و تضمین کننده اتحاد افغانها
جدیدا اخباری در رسانهها دست به دست میشود که از برکناری 42 تن اساتید دانشگاه با اندیشههای سلفیگری از دانشگاه ننگرهار خبر میدهد، ننگرهار یکی از شهرهای مهم در حوزه جنوب شرق به حساب می آید که از اهمیت جیوپولیتکی برخوردار است، به دلیل موقعیت خاص این ولایت، از دوران حکومت پیشین، برخی از ولسوالیهای این شهر تحت سیطره سلفیت و داعش قرار داده شد. گروه داعش از دوران حکومت اشرف غنی تا زمان بر قراری حکومت سرپرست، نقش فعال در این ولایت داشت، حکومت سرپرست با اقدامات نظامی که علیه مواضع داعش در این ولایت انجام داد، موفقانه حضور فیزیکی این گروه را از ولایت ننگرهار برچید؛ اما مفکوره سلفیت و داعشی کماکان در برخی از نقاط این ولایت به خصوص نهادهای عملی و اکادمیک کماکان پا برجاست.
افغانستان کشوری است که 99% آن مسلمان هستند و در طول تاریخ این سرزمین، اقوام و مذاهب مختلف با روحیه اخوت و برادری کنار هم زیسته اند. طی چهل سال جنگ و درگیریهای نیابتی و استخباراتی که بر جغرافیای افغانستان تحمیل شده بود ناشی از سو استفاده برخی حلقات داخلی و استخباراتی بود که به هدف تأمین منافع شخصی و گروهی و منافع کشورهای مداخلهجو به خصوص امریکا و غرب، گروههای افغان با هم درگیر شدند؛ اما به همه واضح است که این جنگها، نبرد بر سرکسب قدرت سیاسی بود نه اهداف دیگر، چنانچه در میان گروههای درگیر جنگ، ترکیبهای قومی-مذهبی گوناگون برای کسب قدرت مشاهده می شد؛ به عنوان مثال، جریانهای حزبی تشیع همچون حرکت اسلام و وحدت اسلامی که ثقل داعیه شیعیان را مدعی بودند باهم درگیر جنگ بودند و تقریبا طی یک هفته جنگ در کابل، توسط همین دو حزب چند هزار نفر از اهل تشیع کشته شدند و همین احزاب شیعی برای کسب قدرت متحد دو جریان مدعی قدرت همچون حزب اسلامی حکمتیار و جمعیت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی بود، از سوی دیگر قومیتهای مختلف دیگر همچون ازبیکها، ترکمن، بلوچ و … نیز در همین احزاب چندگانه عضویت داشتند و برای رسیدن به قدرت درگیریهای خونینی راه انداختند.
با این حال، سلفیت جریان فکری است که هیچگاه در تاریخ و فرهنگ افغانستان ریشه نداشته است، این جریان فکری که ظاهرا داعش خود را پیرو عمده آن میپندارد، با تحریف آموزههای اسلامی و نفی پیشوایان دین، به سمت ایجاد شقاق و نفاق میان جامعه اسلامی گام بر میدارد، هدف عمده جریان سلفیت برقراری خلافت اسلامی است، این جریان از وادی سیاست به دین و آموزههای آن مینگرد و قربانیان آن نیز مسلمانان هستند. داعش که یکی از پیروان فکری سلفیت است صرفا جغرافیای کشورهای اسلامی را هدف خود قرار داده و با راه اندازی انواع قتل و شکنجه مسلمانان داعیه خلافت اسلامی را نشخوار میکنند، چنانچه شاهد هستیم با توجه به وضعیت مسلمانان در خاورمیانه به خصوص فلسطین و لبنان، این جریان فکری هیچ واکنشی در قبال این همه جنایات رژیم اسرائیل نداشته است و از بدو تأسیس این گروه تا کنون به یاد نداریم که داعش وارد جنگ با غیر مسلمانان شده باشد؛ بنا بر این، افغانستان که در حال حاضر از ثبات نسبی برخوردار است، جریان سلفیت میخواهد که پس از شکست نظامی در برابر حکومت سرپرست، از مجاری نرم همچون تعلیم و تحصیل، ذهنیت افغانها را به پذیرش سلفیت شستشو کرده و از این طریق بتوانند به اهداف سیاسی شان دست یابند.
متاسفانه به دلیل سهل انگاری در امر جلوگیری از سلفیت، این جریان در قصبات و شهرها تا حدودی موفق عمل کرده است و اشخاصی را در راستای خدمت به سلفیت با طرز فکر و عقاید شان تربیه کرده اند. با نظرداشت ضرب المثل معروف که جلو ضرر هر زمان گرفته شود به نفع است، اکنون نیز که حکومت سرپرست در راستای محو سلفیت گام برداشته است قابل قدر و راهگشا است؛ در امر نظارت و جلوگیری از اندیشه سلفیت، میبایست تمام مراکز عملی، مساجد و ملا امامان، تجمعات رسمی و غیر رسمی به گونهسیستماتیک و نظاممند تحت نظارت قرار داده شوند، این نهادها باید از نوع تدریس و فعالیت شان به حکومت گزارش داده و در صورت تخطی مورد بازپرس و تنبیه قرار گیرند. بنا بر این اندیشه سلفیت و تکفیری در افغانستان جایگاه ندارد و ترویج آن به مثابه کاشتن بذر نفاق است که آینده نفوس این سرزمین را به تاریکی سوق میدهد.
پیشنهاد میگردد که حکومت سرپرست از میان نسل تحصیل یافتهی که با مدارک ماستری و دکتری فارغ التحصیل گردیده اند در پوهنتونها استخدام کنند تا نسل نوین افغانستان طعمهی جریانهای فکری سلفیت و وهابیت نگردند. سلفیگری همچون بمب اتم است که در صورت بارور شدن در ضمیر افغانها، کشور را طعمهی حریق میسازد، بنا بر این خوب است که در مضامین درسی پوهنتونها نیز، مضامین و نصاب درسی تعریف گردد که موجودیت پوهنتونها آن را اقتضا میکند و رفع کننده نیازهای امروزی جامعه افغانستان باشد با رعایت جمع موارد شده یاد شده میتوان زمینههای سلفیت را کاست و نسل جدید را برای شکوفایی افغانستان آماده ساخت.