سید حسن نصرالله؛ شخصیت بیبدیل تاریخ معاصر اسلام

سرزمینهای اسلامی در طول تاریخ سیاسی خود، مبارزان معتقد و راستین زیادی را در راه دین و آرمانهای اسلام به جهان تقدیم کردهاند. اگر به تاریخ دین مقدس اسلام از بدو ظهور تا عصر کنونی بنگریم، همواره مبارزه فیزیکی و فرهنگی مسلمانان با دنیای استکبار و استعمار جریان داشته و آنان در این مسیر هیچگاه از تلاش فروگذار نکردهاند. یکی از این شخصیتها که آرامش را از چشمان مستکبرانی چون امریکا و اسرائیل ربود، سردار مقاومت، شهید سید حسن نصرالله بود. او با ایمان و اعتقاد راسخی که به اصول دین مقدس اسلام داشت، آگاهانه و با خرد ناب، مسیر مبارزه با مستکبران را برگزید.
رهبری حدوداً سهدههای او بر حزبالله، این تشکیلات را به یک مکتب فکری علیه استکبار تبدیل کرد و در این مدت، دو بار اسرائیل را با شکستی مفتضحانه از لبنان بیرون راند. مکتب فکری سید مقاومت، هیچ دغدغه شخصی و حزبی نداشت و یگانه آرمان او، دفاع از ارزشهای دینی و اسلامی در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و اسرائیل بود. هرگاه مسلمانان مورد تجاوز و ستم واقع میشدند، این سید والامقام، صدا بلند میکرد و وظیفه خود میپنداشت که در برابر تجاوز به مسلمانان سکوت نکند و تقبیح متجاوز را از وظایف دینی و اخلاقی خود میدانست. او در لبنان دستاوردهای بزرگی را به نام خود و حزبالله ثبت کرد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی، هنگامی که مذاکرات یاسر عرفات با مسئولان امریکایی و اسرائیلی برای حل کشمکش خاورمیانه به نتیجهای نرسیده بود، ارتش رژیم اسرائیل در حرکتی یکجانبه و بدون گرفتن کمترین امتیازی از حزبالله، از جنوب لبنان عقبنشینی کرد و بهجز مناطق محدود مزارع شبعا، نیروهای خود را از تمامی مناطق تحت اشغال خارج ساخت. این شکست مفتضحانه، علاوه بر استحکام بخشیدن به مواضع حزبالله مبتنی بر مقاومت، باعث شد سید حسن نصرالله به موفقیتی بیسابقه در میان اعراب دست یابد و بهعنوان مهمترین شخصیت جهان عرب شناخته شود. از سوی دیگر، حزبالله لبنان با تکیه بر این موفقیت، توانست حضور خود در عرصه سیاسی لبنان را تقویت کند؛ تا جایی که علاوه بر حضور پرتعداد در پارلمان، مدیریت تعدادی از وزارتخانهها را نیز بهدست گرفت. حزبالله در حال حاضر یکی از مؤثرترین احزاب سیاسی لبنان است که هم در مسیر مبارزاتی درخشیده و هم در چرخه سیاست این کشور نقش آفرینی کرده است.
او توانست هیبت شکستناپذیری رژیم اسرائیل را درهم بشکند و در منظر جهان امپریالیسم و جهان عرب ثابت کند که این رژیم قابل شکست است. تمام جنایات رژیم اسرائیل، بر اساس اندیشه ادعایی صهیونیستها مبنی بر «برگزیده بودن قوم بنیاسرائیل» استوار است. بحث توسعهطلبی جغرافیایی همهجانبه «از نیل تا فرات» و دیگر توسعهطلبیهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و بهویژه نظامی، در این چارچوب قابل تحلیل است. این دو پایه، از همان آغاز، در نمادهای پرچم این رژیم گنجانده شدهاند. این نمادها شامل مواردی همچون نژادپرستی یا آپارتاید مذهبی (ستاره داوود) است که مجوز کشتار را «ایده قوم برگزیده» میدهد و دیگر انسانها را موجوداتی میپندارد که باید یا به خدمت درآیند یا نابود شوند. به همین علت، بر اساس برداشتهای کاملاً غیراخلاقی و انحرافی از تورات تحت عنوان «آموزههای تلمودی»، کشتارها و قتلعامهای رژیم اسرائیل صورت میگیرد. دو خط آبی پرچم نیز نماد همان توسعهطلبی همهجانبه (از نیل تا فرات) این رژیم منحوس است.
از سال ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۰، اگر به ایدههای دیوید بنگوریون بنگرید، ملاحظه میکنید که عقبنشینی در ادبیات نظامی این رژیم جایگاهی ندارد و تمام جنگهایش فراتر از مرزها بوده است؛ نمونه بارز آن جنگ ششروزه ۱۹۶۷ است که به اشغال بلندیهای جولان، صحرای سینا، نوار غزه، بیتالمقدس و کرانه باختری و جدایی آنها از مصر، سوریه و اردن انجامید. این اقدام، عینیت دکترین نظامی بنگوریون بود. جنگهای سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۴۹، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳، ۱۹۷۸، ۱۹۸۲ و … نمونههایی از اجرای این تفکر هستند. این رژیم تنها یک بار شکست خورد و آن یک شکست تاریخی و بینظیر بود که سرآغاز پیروزیهای مسلمانان در تاریخ معاصر قلمداد گردید؛ این شکست، جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ بود که به شکست سخت و ذلتباری برای اسرائیل انجامید. این شکست تاریخی، جریان مقاومت را بیش از هر زمان دیگری تقویت کرد و به تدریج، جبهههایی در عراق، یمن و سوریه نیز علیه آن شکل گرفت و مبارزات تشدید شد.
در پی همین پیروزی و موضعگیریها، بزرگان اهل سنت همچون علامه شهید دکتر محمد سعید رمضان البوطی بر منبر مسجد اموی در خطبه نماز جمعه باشکوه دمشق، با صدایی رسا فریاد برآورد که: «من انگشتری در دست سیدحسن هستم» و فرمانبردار اویم. همچنین محمد مهدی عاکف، رهبر وقت جنبش اخوانالمسلمین، در یک رسانه بینالمللی گفت: «حاضرم ده هزار جنگجو در اختیار سیدحسن بگذارم.» چنین اقداماتی از سوی رهبران مسلمان جهان اسلام در دفاع از سیدحسن نصرالله و ستایش اقدامات جهادی او بیسابقه بود. از این رو میتوان گفت او یکی از رهبران بیبدیل تاریخ معاصر مسلمانان است که فراتر از حیطه ملیت و مذاهب، به کلیت اسلام مینگریست. مسلمانان نیز با درک نیت پاک و درایت مبارزاتی او، به وی اعتماد داشتند و خالصانه از سردار مقاومت حمایت کرده و امکانات خود را در اختیارش میگذاشتند.
یادداشت اختصاصی

