شبح فرار در روان بایدن، مصادره ارزهای افغانستان یک اقدام اوباشانه است
خبرگزاری سریع، کابل: جو بایدن رئیس جمهور امریکا پس از فرار از خاک افغانستان به گونهی بی سابقه تحت فشار افکار عمومی ملت امریکا قرار گرفت، طوری که چندین بار مجلس سنای این کشور، سفیر صلح امریکا را جهت استجواب به مجلس فرا خواند و ترامپ و هوادران اش هرازگاهی با اعتراضات وسیع مستقیم بر بایدن تاختند، تا جایی که رسانهها به کودتای احتمالی برعلیه بایدن نیز خبر دادند، این فشارها باعث شده است که رئیس جمهور کهن سال امریکا تحت فشارهای مضاعف بیرونی و درونی قرار گیرد که باعث وارد شدن شوک روانی بر وی گردیده است، خروج افتضاح آمیز از میدان هوایی کابل و تجمع وسیع افغانها و انتقال طیفهای مختلف مردم افغانستان از گروههای تندرو گرفته تا افراد عادی و سوار شدن مردم بر بال های هواپیما و تلفات ناشی از آن و به تعقیب آن حمله انتحاری بر انبوه جمعیت، سوء مدیریت بایدن را بیش از قبل برجسته ساخت، او نه تنها که در میان مردم امریکا تحت فشار است؛ بلکه پرستیژ پوشالی آمریکا را در منظر جهانیان نیز ضرب صفر ساخت.
اکنون که دست اش از افغانستان کوتاه شده است سخت در صدد جبران اشتباهات اش است تا رضایت مردم کشور اش را مجددا به دست آورد و اشتباهات استراتژیک اش را ترمیم نماید؛ اولین اقدام وی دستور به مسدود نمودن پول های افغانستان بود که از منظر حقوقی و سیاسی هیچگونه توجیه نداشت و جز قلدری و اوباشیگری چیزی دیگری را در پی نداشت. پس از ششماه که پول های افغانستان مسدود ماند، اکنون دستور داده است که از مجموع هفت میلیارد دالر، 3.5 میلیارد آن غرامت جنگی به قربانیان حادثه 11 سپتامبر پرداخت گردد و متباقی آن به مردم افغانستان توزیع گردد. اگر از نگاه واقع گرایانه به مسئله نگریسته شود، این پول ها مربوط به خزانه ملی افغانستان است و هیچگونه بازی سیاسی و طرح های اوباش گرایانه نمی تواند توجیه کننده مصادره این پول ها گردد.
نگاهی به حادثه 11 سپتامبر
حادثه 11 سپتامبر 2001 که به اثر برخورد یک جفت هواپیما به ساختمان تجارت جهانی در نیویوک باعث گردید که هزاران انسان تلف گردد و این آسمان خراشها به گونهی کامل تخریب گردد، شناسایی عامل آن یک امر مبهم و پیچیده بود که تا هنوز کارشناسان نتوانسته است آن را به گونهی درست علت یابی نمایند؛ اما با آن هم دولت آمریکا در آن زمان سازمان القاعده را مسئول این امر دانست، بنا به ادعاهای دولت آمریکا، بخاطری که بن لادن در آن زمان تحت پوشش طالبان قرار داشت و خاک افغانستان را به عنوان ثقل حمله بر آمریکا قلمداد می نمود اقدام به حمله نظامی نمود، با توجه به اینکه مشروعیت حمله بر افغانستان باید با آرای مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت میگرفت، موضوع به رأی گذاشته شد؛ اما قبل از اینکه رأیگیری صورت گیرد، آمریکا حملات اش را بر افغانستان آغاز نمود و سر انجام بن لادن را نیز در خاک پاکستان مورد هدف قرار داد؛ اما در همان زمان اعلامیه رسمی وزارت خارجه آمریکا اسامه بن لادن را مسئول این حمله اعلان کرده بود، طالبان و مردم افغانستان مرتبط به این حادثه نبود.
جایگاه حقوقی و سیاسی مصادره ارزهای افغانستان
از منظر حقوقی نیز اگر فرض را بر این بگذاریم که دولت یا حکومت افغانستان در قضیه آمریکا متهم بوده باشد، آمریکا حق مصادره سرمایه ملی این کشور را ندارد؛ زیرا پول هایی که از افغانستان در بانکهای جهانی قرار دارد، مربوط به ملت است و پشتوانه ارزی یک مملکت محسوب میگردد که سود و زیان آن مستقیما متوجه مردم میگردد؛ لذا در کشاکش میان دو حکومت، حقوق مالی مردم یک سرزمین جایگاه اش محفوظ است و مورد دستبرد هیچ قدرتی قرار گرفته نمیتواند؛ از سوی دیگر اگر فرض بر این بگذاریم که آمریکا یک راه گنجشکک حقوقی در این قضیه باز کرده است تا با استناد به آن بتواند از افغانستان غرامت جنگی بگیرد نیز توجیه ندارد؛ به دلیلی که بنا به استناد به اعلامیههای وزارت خارجه این کشور پیرامون 11 سپتامبر، مسئول این قضیه سازمان القاعده بوده است نه طالبان و مردم افغانستان؛ با توجه به اینکه در واپسین سال خروج آمریکا، سفیر صلح این کشور گفته بود که هدف آمریکا از میان برداشتن القاعده و کشتن اسامه بن لادن بود، اکنون این امر به تحقق پیوسته است و آمریکا دلیلی بر حضور طولانی مدت اش ندارد؛ لذا بنا به گفتههای خودشان، در مقابل حادثه 11سپتامبر، سازمان القاعده را متلاشی ساخت و رهبرش را نیز به قتل رساند؛ پس مطالبه غرامت جنگی از افغانستان در کدام قاموس قابل توجیه است؟
اگر از منظر سیاسی هم به قضیه بنگریم، هیچگونه فشار سیاسی همچون مسدود نمودن پول ها و مصادره آن، نمی تواند حیثیت به باد رفته بایدن را به وی برگرداند و یا ترمیم کند، از سوی دیگر به دلیلی که سیاست آمریکا در افغانستان به گونهی کامل شکست خورد، این کشور نمی تواند منافع اش را در این کشور به صورت درست نظارت کند؛ لذا مسدود سازی پول ها و مطالبه غرامت جنگی یک عقده گشایی، واماندگی سیاسی و اوباشیگری است بهتر است که بایدن از تصمیم اش صرف نظر نموده و در قالب واقعیت های حاکم بر جهان کنونی سیاست اتخاذ کند.
لینک کوتاه