شعبده‌بازی‌های ترامپ؛ مقایسه ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس

ترامپ به یمن حمله کرد که ایران را با «تهدید معتبر» بترساند، اما چنان مفتضح شد که دیگر حتی از «گزینه‌ی نظامی» حرف هم نمی‌زند. حالا که موقعیت ایران تقویت شده جنگ روانی راه انداخته و هم‌زمان با دوشیدن شیوخ عرب، مشغول جمله‌سازی با بیابان و ساختمان و کشاورزی و برق است.

ترامپ در عربستان متوسل به همان «انگاره‌ی فروپاشی» می‌شود که سال‌ها است در برخی محافل داخلی و خارجی برساخت و ترویج می‌شود. مشخصاً از استعاره‌ی «ساختمان در حال فروپاشی» استفاده می‌کند. از سال‌ها قبل روشن بود که «انگاره‌ی فروپاشی» امتداد پروپاگاندای جنگ و تحریم است.

سئوالی که اینجا پیش می‌آید این است که اگر «ساختمان ایران» آن‌گونه که ترامپ می‌گوید در حال فروپاشی است به چه دلیل او برای رهبر ایران نامه نوشت و دعوت به مذاکره کرد؟ آن هم بدون ۱۲ پیش شرط قبلی خود؟ چرا نمی‌گذارد این ساختمان فرو بریزد؟ دلش به حال ایران سوخته؟ یا ناچار است؟

تناقض دیگر – و در واقع فریب‌کاری او – این است که جنگ‌ و ویرانی‌ و آشوب‌ در منطقه غرب آسیا را به گردن ایران می‌اندازد، در حالی که خودش در تبلیغات انتخاباتی بارها و بارها از «جنگ‌های بی پایان» امریکا در منطقه سخن گفته و خوب می‌داند عامل اصلی این ویرانی‌ها و آشوب‌ها کیست.

در همین سخنرانی عربستان ترامپ سیاست‌های مداخله‌گرانه‌ی غرب برای «ملت سازی» در غرب آسیا را به باد انتقاد می‌گیرد و انگاره‌های استعماری و امپریالیستی برای تحمیل سبک زندگی و شیوه‌ی حکمرانی به دیگران را تمسخر کرده و اعتراف می‌کند که نتیجه‌‌ی این کارها «نابودی ملت‌ها» بوده است.

در واقع پیام الهام‌بخش ایران برای استقلال ملت‌ها و رهایی از بند سلطه‌ی فکری و سیاسی و اقتصادی استعمار و امپریالیسم حتی به کاخ سفید هم نفوذ کرده. سال‌ها مقاومت در برابر جنگ‌افروزی و اشغال‌گری امریکا در منطقه حتی ترامپ را هم به اعتراف به شکست و عقب‌نشینی واداشته است.

حالا این رئیس‌جمهور معترف به شکست و عقب‌نشینی که در حمله به یمن هم پوزش به خاک مالیده شده و دیگر توان و یا اراده برای دفاع از رژیم اسرائیل هم ندارد و خودش مستقیما با حماس وارد مذاکره شده، چه بگوید که در افکار عمومی ایرانیان و مردم منطقه «پادشاه عریان» به نظر نرسد؟

اشاره به مصادیقی پوشالی از توسعه و ساختمان‌های پر زرق و برق در شیخ‌نشین‌های جنوب خلیج فارس و مقایسه‌ی آن با وضعیت برق و آب در ایران؛ شعبده‌بازی کودکانه‌ای که نمی‌تواند حقیقت را بپوشاند و خیلی زود در بیان خود ترامپ لو می‌رود: ریاض و دوحه و ابوظبی بدون حمایت امریکا هیچ هستند.

این‌ها چه مصادیق پیشرفتی هستند که حتی از تأمین امنیت خود هم عاجزند؟ مگر امنیت رکن اصلی یک دولت-ملت مدرن و پایه‌ی اصلی توسعه نیست؟ چرا بقاء سلطنت قبیله‌ای اینها هم منوط به رشوه‌دادن‌ و حراج ثروت ملی‌ برای نجات اقتصاد ورشکسته‌ی دیگران است؟ این عزت و شکوه قلابی حسرت دارد؟!

این شیوخ نفت‌فروش منطقه اگر توسعه و پیشرفت داشتند یک رادیو و یا دوا تولید می‌کردند، یا یک محصول نانو، یا یک سانتریفیوژ. یک نیروگاه برق می‌ساختند، یا یک پالایشگاه یا پتروشیمی. یک پهپاد هوا می‌کردند یا یک ماهواره به مدار می‌فرستادند، حتی برای سیستم دفاعی شان یک موشک هم نساختند.

این که ترامپ برای حفظ آبرو و دست پیش گرفتن و قیافه گرفتن – که سبک خاص او در معامله‌گری است – چنین پروپاگاندایی راه بیاندازد عجیب نیست. این که فلان اقتصاددان و جامعه‌شناس و روزنامه‌نگار در امتداد این پروپاگاندا مرثیه‌سرایی و مدیحه‌سرایی کنند تأسف‌انگیز است.

اگر بزرگواران خیلی از ذکر مصیبت ترامپ در مورد وضعیت اقتصادی کشورشان، که چند دهه تحت تحریم‌های وحشیانه بوده و همسایه‌های غرب و شرق و پیرامونش بمباران شدند و مدام به حمله نظامی تهدید شده – متأثر شده‌ و بر سر و سینه می‌زنند، لااقل برای حفظ پرستیژ ملی یک سوزن هم به امریکا بزنند.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s613a

 

 

دکمه بازگشت به بالا